با سلام
دوستان چند نکته که لازم دونستم یادآوری کنم ضمن اینکه من هم از شکاری که هم اکنون به عنوان تفریح انجام میشه خوشم نمیاد ولی نحوه این اعتراض و مبارزم فرق میکنه.سلام
علاقمندیم که دست کم در قالب کلام هم شده بدونیم نحوه اعتراض و مبارزه تون چیه؟!
ولی بیاد داشته باشید که مشکل اساسی حیات وحش ما نه شکار که تخریب زیستگاههاست[/b][/color].
دوست دارم بدونم راجب انقراض ببر خزر و شیر ایرانی هم همین فرضیه رو دارید؟! نه شکار بلکه تخریب زیستگاه؟؟!!!!!
... راجب درنای سیبری چطور؟! ... راجب عروس غاز چطور؟؟!!
شکارچی ها نیستند که باعث از بین رفتن دوزیستان شدن. شکارچی ها گرمایش کره زمین رو ایجاد نکردن. شکارچی ها یوزپلنگ ما رو توی جاده زیر نمیکنن. شکارچی ها جاده گستان رو احداث نکردن. شکارچی ها با سمپاشی روی مزارعشون سم رو وارد گیاهان و سپس جوندگان و در ادامه بدن پرندگان شکاری نکردن. اینکه عقابها به علت سم انباشته شده در بدنشون به سن بلوغ نمیرسن و قبل از زادآوری گوشه ای توی طبیعت از بین میرن کار شکارچی ها نیست .
نه هیچکدوم اینا رو انجام نمیدن! فقط مجوز کشتن یه قوچ میگیرن ده تا میزنن!!! 100 هزار تا 100 هزارتا غاز خاکستری و قو و اردک مرمری و خوتکا و فیلوش و بلوطی و .... و خروس کولی و یلوه و جغد و عقاب و سارگپه و .... به دامگاه دعوت میکنن و شکنجه و قتل عام میکنن! ... محیط بان و هر کی دیگه هم بگه چشم بالا ابروته میزنن میکشن یا تا آخر عمر زمین گیرش میکنن!
واقعا باید ممنونشون هم باشیم که : شکارچی ها نیستند که باعث از بین رفتن دوزیستان شدن. شکارچی ها گرمایش کره زمین رو ایجاد نکردن. شکارچی ها یوزپلنگ ما رو توی جاده زیر نمیکنن. شکارچی ها جاده گستان رو احداث نکردن. شکارچی ها با سمپاشی روی مزارعشون سم رو وارد گیاهان و سپس جوندگان و در ادامه بدن پرندگان شکاری نکردن. اینکه عقابها به علت سم انباشته شده در بدنشون به سن بلوغ نمیرسن و قبل از زادآوری گوشه ای توی طبیعت از بین میرن کار شکارچی ها نیست و .... خیلی کارهای دیگه بد انجام نمیدن!!!!
چقدر به حیوون های خونگیمون کنسرو میدیم؟؟ بجای ساختمونی که الان توش نشستین 50 سال پیش چی بود؟؟ چند تا موجود زنده نابود شدن تا ما شهری بشیم؟ ما همیشه دنبال فرافکنی هستیم تا بگیم این و اون دشمن هستن. این افراد قاتلن. اینها تخریب میکنن. ولی تا حالا چقدر فکر کردیم خود ما چقدر موثریم؟؟؟ اینهمه شوینده و سایر مواد قلیایی و اسیدی که وارد طبیعت میکنیم چی میشه؟ این همه انرژی که بخاطر شهر نشینی ما از دست میره از کجاست؟ این همه موارد نفتی و آلاینده های جنبی که ما تولید میکنیم کجا میرن؟ خیلی جالبه ما زندگی شهریمون رو نمیخوایم از دست بدیم. ماشین های دوست داشتنی. لوازم و ابزار مدرن. خیابون های اسفالت شده. حتی وقتی سرتا پامون از مواد نفتی پوشیده شده همشون خوبن ولی دیگران هرکاری میکنن اونها هستن که دارن تخریب میکنن. چرا ما زندگی شهری رو ول نمیکنیم بریم کنار مناطق حفاظت شده کمکی کنیم؟ چرا ما خودمون بجای ترویج ناسزا و اینکه تقصیر کی بود نمی ریم با دوتا کودکی که تازه دارن وارد جامعه میشن جوری برخورد کنیم که نسل بعدی اینجوری نباشه. با دعوا و عصبانیت و تعصب میخوایم بگیم ما بهتر میگیم. فقط کافیه یه نگا به وضعیت رفتاری ما بندازن تا قید همه این افکار سبز رو بزنن. آهان حواسم نبود! پس یعنی چون زندگی من و شما وابسته به این چیزها شده، پس بی خیال بقیه موارد حفاظتی!!! حالا که اینا هست چه اشکالی داره منم از فردا برم یه تفنگ بخرم و بیفتم به جون هر جنبنده ای !
شما از کجا میدونید کسانی که با شکار مخالفند، چطور زندگی میکنند؟! چطور مصرف میکنند؟! رفتارشون با مردم عادی و کودکان چطوره؟؟!!! چرا عادت کردید حکم کلی صادر کنید؟!
به نظرتون هر کسی که مخالفتی با قتل عا م حیات آزاد به دست یک مشت سادیسمی جانی داره، باید بره در مناطق حفاظت شده حضور زنده و پر رنگ داشته باشه؟! بعد باید چیکار کنه؟ کلاس توجیهی میدانی "پسر خوبی باش" برای قاتلهای روانپریش بصورت زنده اجرا کنه؟؟ هر کس انتقادی از شکار داره این نسخه ها رو براشون میپیچید!؟؟
ب
ه واقع چند نفر از ما منتقدین این جرات رو داریم که از درآمد کارهایی که میدونیم به زیان محیط زیست ختم میشه چشمپوشی کنیم؟ به خودمون که میرسه میگیم من این کارو میکنم ولی با مبارزه و افکار سبز جبران میکنم. بعد میایم به دیگران خرده می گیریم ولی نمیگیم اون هم شاید داره همین کارو میکنه. شکار میکنه ولی میگه اگه آدم خوبی باشمو طبیعت رو بشناسونم ایراد نداره. یکم منصف باشیم. حتی توی کشورهای پیشرفته هم اگه کاری در مورد حیات وحش انجام شده احساسی نبوده بلکه با استدلال و دلیل و بهره گیری از علم حفاظت حیات وحش انجام شده. بجای مبارزه با سازمان محیط زیست کمکی کنیم. همون کشورهایی که موسسات و سبز اندیش هاش اعتراضات انچنان میکنن همون افراد بجاش دست راست سازمانهای حفاظتی هستن نه در مقابل اونها. ای کاش بجای حرف عمل میکردیم. می نوشتیم. مصاحبه میکردیم. این جرات رو پیدا می کردیم که از حاشیه امن بیرون بیایم و در عمل ببینیم چه میشه کرد. دوستان از حرف تا عمل فاصله زیاده. احساسی برخورد کردن و یا دیگران رو نکوهش کردن ساده ترین کار ممکنه. این یعنی اینکه من نوعی(یا هر کسی با شکار مخالفه) الان یه گزارش کارکامل از هر کاری که برای محیط زیست میکنم یا کردم ارائه بدم؟؟؟ فکر نمیکنید اگه میخواستم اینکار رو انجام بدم با این اسم ثبت نام نمیکردم؟!
هر کس انتقادی از جنایت و کشتار و تخریب محیط زیست داشته باشه باید رزومه کامل ارائه بده؟؟؟
حاشیه
غیر امن و
میدان مبارزه رو چی معنی میکنید؟ برای شما کجاست این حاشیه هه؟؟؟ یک فروم که قربون صدقه عکسهای همدیگه بریم؟؟؟؟؟
چقدر عمل کردید؟ تا صحبتی از مخالفت با شکار شده همه شما زیست محیطیهای عزیز صحبت از "راه حل منطقی و غیر احساسی و مدیریت اصولی و ......" زدید و رفتید پشت سنگر محافظه کاریتون!... کو کجاست همه اینها؟؟؟
ولی ... من هم از شکار بدم میاد ولی راه مبارزه رو اینجوری نمیدونم. پس در دنیای واقعی و در عمل پرچمدارش باشید نه منتقد منتقد شکارچی!