ببخشید الان یادم اومد؛ جغد کوچک هم بود که کاملا به صدا جواب می داد اما رویت نشد.در مورد اينكه اصلا صحيح و اخلاقي نيست نظرها متفاوته و خوشبختانه اون طوري كه در فرومهاي مختلف ديدم نظر اكثر عكاسان (پرنده نگرها را نمي دونم) غير وطني بر خلاف اينه، به شرط اينكه درست استفاده بشه و باعث آزار پرنده نشود. خيلي خوبه كه نظر شخصي خودمون رو به اين صراحت تعميم ندهيم يا حداقل ذكر كنيم كه نظر شخصي است!
پخش صدا، صرفا برای جلب توجه پرنده برای birdwatching یا عکاسی؛ اونم تو این فصل که پرنده این همه داره انرژی برای جفت یابی - لانه سازی و ... کنار اومدن با گرسنگی بعد از مهاجرت ، داره از دست میده اصلا صحیح و اخلاقی نیست!
خیر نظرها متفاوت نیست! اولا که کسانی که چنین حکمی صادر میفرمایند اصلا متخصص حیات وحش یا پرنده شناس نیستند که دانش و صلاحیت تشخیص داشته باشن ، صرفا پرنده نگر یا بقول شما عکاسند !
در ثانی، یه نگاه به اولین شماره از نشریه طرلان بندازید یه مقاله علمی در مورد غیر صحیح بودن این کار - در هر فصلی و زمانی- وجود داره. اشاره به "این فصل " در پست قبل مسلما بخاطر فعالیت بیش از حد پرنده ها برای شروع فصل زاد آوری و اهمیت حفظ انرژی برای فعالیتهای ضروری و حیاتیشون بود.
در ضمن اگر واقعیتی با مذاق شما سازگار نیست قرار نیست "نظر شخصی " باشه!
دوست عزیز از اون شاهین و عقاب عکسی دارید؟
همیشه هم از خودم این سوال را می پرسم : اگر استفاده از Call و Song واقعا اینقدر تاثیر منفی دارد، پس خود آواز خواندن یک پرنده نر هم بر سایر پرندگان تاثیر منفی دارد؟؟؟دقیقا متوجه منظورت نشدم ولی این مورد قطعا تاثیر داره و اگه تاثیر نداشت که اصلا آواز نمیخوند ولی این یه رقابت طبیعیه...ما دخالتی توش نداریم و روند طبیعت اینه.
یا اصلا یک سوال خیلی ساده تر می پرسم: آیا خود فرایند پرنده نگری یا عکاسی با توجه به حضور و دخالت آشکار در محیط زندگی پرنده، برای پرنده مشکل ایجاد نمی کند؟اتفاقا یکی از بحثهایی که همیشه مد نظر طرلان بوده ( لطفا علیرضا اگه میدونی جاییش رو اشتباه میگم اصلاحش کن) اینه که تا چه حدی ما اجازه این کار رو داریم. مرزش کجاست؟ اولین برنامه روز ملی پرنده نگری در ۲ سال پیش دقیقا در زمان جفت یابی و زادآوری پرنده ها برگزار شد بدون اینکه هیچ توصیه ای در مورد نبایدها داده بشه...گروهی آشنا به فن و غیر آشنا رو راهی مناطق مختلف کردن فقط برای ترویج پرنده نگری کاری است ساده ولی درست نیست.
هممون دیدیم این افراد برای گرفتن عکس خوب یا خاص از پرنده دست به "هر کاری" میزنند که نمونه ی بارزش میانکاله بود که اگه فرضیه ی اقای منصوری رو قبول کنیم عکاس ها موجب شکستن پاب فلامینگو ها هم شدند.
بعضی وقتا حس میکنم برخی افراد عکاس بودن و دوربین و عکاسی حیات وحش رو دوست دارن نه حیات وحش و محیط زیست رو. اونوقت نگران میشم. میدونین چرا؟ چون حتی توی برخی کشورهای اروپایی از همین تکنیک برای شکار هم استفاده میکنن. >:( . حالا ترویج این کار توی ایران ...؟؟!!! من به واقع کمی مردد میمونم.
شخصا خودم سعی میکنم استفاده از این تکنیک رو کم و کمتر کنم. ولی باید یه جوری و به یه نحوی از همین الان که شروع پرنده نگری تو ایرانه یه منشور اخلاقی حتی غیر رسمی حداقل توی اذهان عمومی ایجاد کنیم. بهترین کار هم همینه که با اطلاع رسانی این قضاوت رو که آیا مثلا الان من اجازه دارم از تکنیک پخش صدا استفاده کنم یا نه رو به خود افراد و موقعیتشون واگذار کنیم. چون واقعا نمیشه صددرصد بگیم این کار اشتباهه ولی واقعیت اینه که این کار پرنده رو گیج میکنه و تاثیر اون تا مدتی بعد هم باقی میمونه. ;) . نظر شما چیه ؟؟!!
آرش حرف خوبی زد. " واقعیت " و "باور". واقعیت اینه که این کار بر زندگی پرنده تاثیر داره. ولی محسن هم حرف جالبی زد" نباید از اونور پشت بام افتاد". قطعا اگه اینجوری فکر کنیم و همه چی رو با ابن ظرافت بببینیم بسیاری از فعالیت های ما در امر حیات وحش هم باید متوقف بشه. ???من با این شرایط گذاشتن برای انجام کارهای مخرب مشکل دارم.
حال شايد كسي اين كار را جايز نداند كه اين مساله وجه افتراق ميان عكاسان و پرنده نگران است. البته شايد دسته خاصي از پرنده نگران. من خودم از اين روش استفاده مي كنم چون معتقدم دقيقا همان كاري را مي كنم كه خود پرنده انجام مي دهد و قاعدتا نبايد با آن مشكلي داشته باشد.
شخصا اگه بخوام قانون یا محدودیتی قایل بشم هرچند این مورد چه از نظر تئوری چه از نظر عملی کاملا توجیه داره ولی میرم سراغ دامگاه دارها که دارن قتل عام میکنن. اینو گفتم که یه وقت ما اینجا مشغول این موارد نباشیم اونطرف رو فراموش کنیم. چشم به هم بزنیم زمستون میاد و باز شکار تو دامگاهها :-\ فکر میکنم در تلاش برای حمایت و حفاظت نمیشه حقایق رو نفی کرد ولی باید اولویت بندی ها رو فراموش نکنیم.
آسیبی که تا کنون از پرنده نگری پخش صدا و...به طبیعت ایران رسیده در برابر آسیبی که سازمان محیط زیست به طبیعت ایران وارد کرده خیلی خیلی ناچیز است....!
وای...آسیبی که تا کنون از پرنده نگری پخش صدا و...به طبیعت ایران رسیده در برابر آسیبی که سازمان محیط زیست به طبیعت ایران وارد کرده خیلی خیلی ناچیز است....!
>:( >:( >:(
آقا رضا از شما بعیده. حالا گیرم بخشی از سیستم و یا برخی افراد کم کاری ها یا نواقصی هم دارن ولی پس اون عزیزانی که تو همین سازمان جون خودشون رو واسه حفظ این طبیعت و حیات وحش دادن چی؟!!! اون مدیران و یا کارمندانی که همین الان که ما حرف میزنیم دارن تو بدترین شرایط دور از خانواده تلاش میکنن چی؟!! اون همه افرادی که از ده ها سال پیش تا الان عمر و زندگیشون رو توی این سازمان طی کردن تا بلکه اتفاقی بیفته چی؟! خوشبختانه من کوچکترین تعلقی به سازمان حفاظت محیط زیست ندارم ولی یکم بی انصافی نکنیم.تو هر اداره که وارد میشین یه نگاه به دیوار ورودی بندازین ببینین تو استان مربوطه چند نفر در این راه کشته شدن. از جان عزیزتر هم مگه هست کسی مایه بذاره؟!! بله مشکلات پایه ای و بزرگی از پایین ترین پست تا سطوح بالا هست و افراد کم لطف هم زیادن ولی اگه ما بجای کمک و همیاری در کنار این همه متخلف از همه جور و همه قشر و همه صنف و همه رده های کشوری بشیم یه فشار روی همه فشارها برای این سازمان بهتره یا حد اقل هر کدوم در هر جایی هستیم سعی کنیم کمکی کنیم. بله سخته و جانکاه ولی من فکر میکنم بهتره اگه سازمان نقصی داره ما کامل کنیم. با تخصص، همیاری، حتی انتقاد سازنده و بجا و نه فقط نقد و اعتراض یکطرفه. میدونم شما خیلی بیشتر از بسیاری از افراد کمک کردین و نیت شما مثبته ولی اینجوری نقد کردن یکم بی انصافیه.
از این موضوع که بگذریم بسیار ممنون از دیدگاه خوبتون و همیاری و همراهی تو این مباحث. ولی فکر میکنم توی کشورهای پیشرفته هم یکدفعه این قوانین ایجاد نشده. همین علاقمندان و صاحب نظران هستن که حساسیت ها رو ایجاد میکنن ولی با بحث علمی، سند و مدرک و آزمون های مستدل. نمونه بارزش کنوانسیون تالابهاست که منشا و ریشه اون همین پرنده نگرها بودن که شد از مهمترین کنوانسیون های محیط زیست جهانی. سپاس از توجه شما ;)
البته من فکر میکنم یکم اشتباه برداشت شد. باید محیط زیست رو دو بخش کنیم. یه بخش کارمندان دلسوز (و گاهی بیخیال و بی مسئولیت) و محیطبانای عزیز کشور که با اون شرایط واقعا چیزی کم نمیزارم و اگه بزارن هم موارد موردی و البته با دلایل خاص خودشونه و بخش دوم مدیران و ارشد های سازملن که تصمیم های اصلی و پروژه های بزرگ دست اوناست که فکر نمیکنم تو سال های اخیر(قبلش من هنوز از تخم بیرون نیومده بودم :D ) خیلی جای دفاع گذاشته باشن.زیر هر پروژه ای که تخریب محیط های طبیعی رو به دنبال داره امضای آقایون رئیس هم هست. من فکر کنم آقا رضا منظورشون اون گروه دوم بود و اقای هاشمی نازنین از گروه اول دفاع کردند :)