تالار گفتگو پرنده نگری و پرنده شناسی

تالاب ميانكاله و پناهگاه حيات وحش دشت ناز- بهمن 90

سمانه مختاري

    هفته گذشته سفري به دشت ناز و ميانكاله داشتيم كه ليست پرندگان مشاهده شده رو در جدولي آورده ام. در اين سفر هوا متاسفانه ابري بود و نور كافي براي تشخيص رنگ ها و عكاسي نداشتيم. به همين دليل تشخيص آبچليك ها بسيار مشكل بود. در كوچك بودن باكلان هاي مشاهده شده نيز شك است. لذا عكس هايي كه گذاشتم خيلي خوشايند نيستند و از اين بابت عذرخواهي مي كنم.
    حين بازديد از دشت ناز صداي تيراندازي به دفعات شنيده شد. به گفته محيط بان ظاهرا تيراندازي تا فاصله 600 متري از پناهگاه حيات وحش مجاز مي باشد. در اين ميان، يك كبوتر جنگلي كه از ناحيه پا تيرخورده بود روي زمين افتاد. در پايان بازديد از «حلال شده»ي اين كبوتر عكس گرفتم.
    پاي تعدادي از فلامينگوهاي نابالغ آسيب ديده بود كه در حال ايستاده، پاي مذكور را بالا نگه مي داشتند و يا در حال پرواز يك پاي آويخته به چشم مي خورد. به گفته ي آقاي حر منصوري (ديده بان ميانكاله) «از 75 فلامينگوي نابالغ شمارش شده 20 فلامينگو در هنگام پرواز و راه رفتن کاملا مشخص بوده که پاهايشان مشکل دارد» عمده علت هاي اين آسيب ها «تغذيه ناسالم و حضور گسترده و نزديك شدن مفرط شكارچيان، خبرنگاران و عكاسان بدون لنزهاي حرفه اي» به پرندگان است. چرا كه فلامينگوهاي نابالغ در مواجهه با عامل تهديد، پرواز نمي كنند و فقط دور مي شوند.
    دسته ي نسبتا بزرگي كه از پليكان ها در آسمان ديديم، بال نمي زدند و در حال هوا سري و اوج گرفتن بودند. قبلا به غير از شكاري ها پرنده اي را مشغول چنين كاري نديده بودم. ممنون مي شم اساتيد توضيح مختصري درباره ي هدف اوج گرفتن از طريق جريان هواي گرم و پرنده هايي كه اين كار رو مي كنند بدهند.
    در بازديد از جنگل عباس آباد با واقعه تاسف بار ديگري نيز مواجه شديم كه اگر چه ارتباط مستقيم با پرندگان ندارد اما با اجازه ي دوستان پرنده نگر و البته طبيعت دوست خلاصه اي از اين معضل زيست محيطي رو مي گم: گونه اي از وزغ به نام وزغ تالشي در اين منطقه زندگي مي كند كه فرآيند جفت گيري آن ها حدود 15 روز به طول مي انجامد. در طول اين مدت وزغ نر توسط بادكش هاي دستش به پشت وزغ ماده چسبيده و اين جفت كه حالا حركتشون خيلي كند شده به سمت بركه حركت مي كنند تا تخم ريزي اونجا انجام بشه. اينها مجبورند از عرض جاده احداث شده بگذرند. تمام طول جاده كنار بركه حصار داره و فقط از منطقه اي معادل با 4-5 متر از جاده كه حصار نيست ميتونند عبور كنند. متاسفانه موقع غروب آفتاب كه اينها حركت مي كنند، با اتومبيل هاي عبور ي تصادف مي كنند. به چه صورت: جفت جفت و درست قبل از تخم ريزي؛ يعني با حداكثر آثار منفي زيست محيطي! آقاي منصوري گفتند روز اول كه با اين مسئله مواجه شدند حدود 200 جفت لاشه جمع آوري كردند!!

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

با سلام
ضمن ابراز تاسف از اخبار شما چند نکته رو لازم میدونم بگم. اینکه شما به گروهی فلامینگو نزدیک میشید و حالا از 75 تا 20 تاشون مشکل دارن یک بررسی دقیق و علمی نیست که بیان بشه این مشکل فراگیره . هرچند این حرف من نباید باعث بشه شما فکر کنید منظور من اینه جای نگرانی نیست و یا این مورد اشکالی نداره. ولی حرف زدن و اظهار نظر در این مورد شاید در جمع دوستانه مشکلی ایجاد نکنه اما برای نظر و اطلاع رسانی عمومی به کار کارشناسی و تحقیقات حیات وحش مستدل نیازداره.
چند سوال و نکته که شاید باعث کنجکاوی بیشتر بشه:
- چه علتی میتونه ثابت کنه فقط اون گله و یا فلامینگوهای حاشیه کلونی اصلی این مشکل رو ندارن؟
- آیا این مورد نمیتونه به علت عدم فرار پرندگانی باشه که دارای مشکل هستن. یعنی از چند هزار فلامینگوی میانکاله شما فقط در حال مشاهده پرندگان مشکل دار هستین.
- چطور میشه آمار دقیقی از درصد احتمالی پرندگان مشکل دار ارایه داد؟ آیا کار اماری ویا  ارزیابی های حیات وحش در مورد کل جمعیت فلامینگوی میانکاله انجام شده؟
- آیا از نحوه پراکنش کلنی های مختلف فلامینگو اطلاعات دقیقی هست؟ شاید این کلنی یک کلنی منزوی باشه که به علت مشکلات کناره تالاب رو برگزیده؟
- من از سال اولی که میانکاله رو دیدم این مشکل وجود داشته و من عکس هایی هم دارم.
- آیا میدونید شکستگی پا کلا در فلامینگو ها رایجه و حتی توی باغ پرندگان کیش هم که شکارچی حضور نداره من شاهد شکستگی پای فلامینگوها در اثر برخورد نه چندان شدید با توری بودم؟
- در مورد محل گذر وزغ ها آیا شما یقین دارین اونجا گذرگاه دیگه ای  وجود نداره؟
- آیا در مورد پراکنش، تعداد و زیستگاه این وزغ تحقیقاتی انجام شده که خطر نابودی اونها رو تهدید میکنه؟
و ده ها مورد دیگه که میشه به ذهن برسه.
ممنون از شما و دوست عزیزم آقای منصوری (از موسسین و مسوولان انجمن دیدبان میانکاله) به جهت اطلاع رسانی و نگرانی برای حیات وحش کشورمان.
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


the owl

ما هم اواخر دی ماه سفری داشتیم که بدون اغراق در دشت ناز حتی 60ثانیه هم بدون شنیدن صدای تیر نگذروندیم! در میانکاله صدای تیر رو کمتر از دشت ناز شنیدیم ولی اونجا هم کم نبود و شکارچی ها به راحتی میشد دید. ضمنا در کنار زاغمرز با صحنه ای مواجه شدیم که گویا دوستانی که اونجا سفر داشتن کم نیدیده بودن ولی من بار اولم بود میدیدم. چندین کامیون با زباله های شیمایی و به شدت آلوده امدند و دقیقا روی مرز تالاب زباله ها رو خالی کردند و رفتند. جوری که راه عبور ما هم بسته شد. واقعا اوضاع این استان باور نکردنیه. با وجود اینکه مشکلات سر راه سازمان محیط زیست مازندران رو درک میکنم ولی دیگه اوضاع واقعا وحشتناکه و غیر قابل توجیه
ایمان ابراهیمی
در کشوری زندگی میکنم که مردمش به جای نام حیوانات طعم گوشتش را میشناسند

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


the owl

این هم بگم که دسته ی فلامینگو ای که ما دیدیم تماما سالم بودن و هیچکدوم پای اسیب دیده نداشتن
ایمان ابراهیمی
در کشوری زندگی میکنم که مردمش به جای نام حیوانات طعم گوشتش را میشناسند

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


reza_aliasl

گزارش خوبی بود.تا کنون این مناطق را ندیدم و خیلی دوست دارم حتی شده یک بار به میانکاله برم و بازدیدی از این منطقه بسیار زیبا داشته باشم.
در رابطه با پرواز پلیکان ها به این سبک باید بگم که تمامی پرنده های گشوده بال خصوصا پرنده های سنگین وزن برای صرف کمترین انرژی در پرواز سوار جریان های هوایی شده و در حباب های هوا چرخ زده و اوج می گیرند.در واقع هدف از این نوع پرواز تنها صرفه جویی در انرژی است و الا زمان زیاد این کار خیلی مقرون به صرفه نیست.عقاب استلر در ژاپن عقاب بسیار سنگینی است اگر این پرنده در حدود یک ساعت بدون بالبازروی طولانی مدت پرواز کند حجم بسیار زیادی از انرژی خود را از دست می دهد.
این اوج گیری بسته به جثه پرنده و میزان شدت وزش هوا،از اوایل صبح شروع شده، ابتدا پرنده های سبک وزن و در ادامه نزدیک به ظهر(هنگامی که آفتاب سطح زمین را حسابی گرم می کند)پرنده های سنگین تر شروع به اوج گیری می کنند.به ارتفاع دلخواه که رسیدن یک شیرجه طولانی زده و به این وسیله مسیر طولانی را می پیمایند بعد از شیرجه دوباره در یک حباب دیگر اوج گیری کرده تا به ارتفاع مناسب برای شیرجه بعدی برسند،یک سواری مجانی و خوب برای پلیکان ها!
دفعه بعد که همچین صحنه هایی را دیدید به پلیکان هایی که در ارتفاع پایین تر هستند دقت کنید اونها برای اوج گرفتن مجبورن هر از چند گاهی یکی دوباری بال بزنند اما پلیکان های بالاتر نیازی به این کار ندارند.امیدوارم توضیحات ناقصم برای شما مفید بوده باشه
هرمخلوقی نشانی از خالق دارد.پرندگان شکاری ترجمان شکوه و زیبایی خداوند هستند

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


سمانه مختاري

مرسي ايمان جان.  كلا اين «مشاهدات» ت خيلي جالبه و من ازشون توي اين فروم كلي مطلب ياد گرفتم. مسئله ي زباله ها رو نديدم :o

آقاي هاشمي مرسي از نظرات خوبتون. شما هميشه به ماگوشزد مي كنيد كه برخورد احساسي نداشته باشيم و منم هميشه اينو در نظر دارم. مطالبي كه درباره ي آمارگيري گفتيد رو كاملا قبول دارم. اما بايد ببينيم از چه زاويه اي به قضيه نگاه مي كنيم و چه هدفي داريم. به نظر من براي ايجاد حساسيت در جامعه و مسئولين «مشكل دار بودن 25 فلامينگو از 75تا» كافيه. ولي براي هر گونه تصميم و اقدام بعدي نياز داريم به تعيين جامعه آماري، روش هاي نمونه گيري، بررسي هاي جامع، پاسخ سوالاتي كه شما مطرح كرديد و ده ها سوال ديگه. مسئله اينجاست كه تا ما اون حساسيت اوليه رو نداشته باشيم، هرگز دنبال جواب اين سوال ها هم نمي ريم.
اينم بگم كه مطالبي كه توي گيومه گفته بودم تو وبلاگ خود آقاي منصوري هست و اطلاع رسانيش انجام شده.

مرسي آقاي علي اصل (اگه درست نوشته باشم). اطلاعات خيلي خوبي داديد.

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

سلام. ممنون از همگی خصوصا خانم مختاری که این بحث رو شروع کردن. فقط یه مورد کوچیک اون هم اینکه ما نباید توده مردم رو دست کم بگیریم و بخوایم اخبار رو اونجوری که میخوایم به اونا برسونیم. میشه روی موضوعی پافشاری کرد یا اون رو مهم تر جلوه داد ولی نه با اعلام های بررسی نشده یا مثلا با اخبار احساسی بخوایم تاثیر رو بیشتر کنیم . میدونین چه اتفاقی میفته؟؟ اینجوری میشه که چون قانونا "هر ادعا دلیلی مستدل لازم داره" وقتی میگین فلان درصد از فلامینگوها مشکل دارن و بعد اعلام عمومی میکنین بدون کار آماری و ارزیابی علمی، نتیجه این میشه که وقتی میگن ثابت کن نمیتونین و کلا نه تنها از فعالیت شما جلوگیری میشه بلکه چون استدلال علمی پشتش نیست شما اگه  دفعه بعدی بخواین مطلبی اعلام کنین تاثیرش فقط بر روی عده بسیار محدود اطرافه نه توده مردم و مسوولین هرچند حرف شما درست باشه. اینجوری میشه که اون عده ای که میخوان سواستفاده کنن از سادگی و احساسات امثال ما استفاده میکنن و مارو منزوی میکنن. یعنی در حقیقت ما خودمون خودمون رومنزوی میکنیم.   ;)
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


farhad.razavi

سلام
ممنون از علیرضای عزیز به خاطر ‍پاسخ های منطقی. این نکته برای من خیلی جالب بود که عکاسان و خبر نگاران چه با لنز چه بی لنز چطوری باعث شکسته شدن پای فلامینگو ها میشن!!؟؟؟؟ شکارچی ها رو میشه علت شکستگی پای فلامینگو ها دانست البته درصد خیلی کم چون شکارچی های محلی به خاطر رنگ قرمز پر فلامینگو آن را مرغ حسینی مینامند و کم پیش میاد به سمتشون تیر اندازی کنند. بیشترین احتمال مربوط به این است که ممکن دوستان عزیز تعدادی از فلامینگو ها رو که دارای این مشکل هستن در مکانهایی که عمق آب کمتر است میبینندو این تصور پیش می آید که درصد زیادی از این پرندگان دچار شکستگی پا هستند. نکته دیگری که علیرضای عزیز به آن اشاره کردن اعلام اخبار به این صورت است چون اگر شخصی بدون انجام کارهای تحقیقاتی و فقط بر اساس مشاهده بخواد چنین اخباری رو اعلام کنه ان هم به این شکل که مردم را عوام در نظر بگیره و شلوغ کاری کنه فقط و فقط به خودش و به موضوع خبرش ضربه میزنه مثل فاجعه ای که نزدیک بود برای محیط بان بیچاره دنا اتفاق بیفته.
بیشتر از این وقت شمارو نمیگیرم و تشکر میکنم از شما که  حیات وحش برای شما از اهمیت برخورداره و براحتی از کنار آن نمیگذرید.

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


سمانه مختاري

از دوستان خواهش می کنم یه بار دیگه اون جمله ی تعداد فلامینگوها رو بخونند. این جمله هیچ ادعایی از نظر آماری نداره و اصلا نمی گه چند درصد فلامینگوها مشکل دارند.

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


علی سنگچولی

با سلام خدمت دوستان
ممنون از خانم مختاری بابت گزارشی که نوشتن و ممنون از آقای هاشمی بخاطر نکته سنجی و مباحثی که مطرح می کنند.
به نظر من این گزارش، صرفا گزارش یک  بازدید از میانکاله و مناطق اطراف، بازگو کردن نقل قولها و روایت مشاهدات است به زبان عام (مانند گپ دوستانه ی تعدادی
 پرنده نگر در مورد یک مکان پرنده نگری)و اصلا نمی توان این مطلب را به عنوان یک گزارش علمی یا مستند لحاظ کرد کما اینکه خانم مختاری در پستی که بعدا نوشتن به این موضوع اشاره کردن.
به نظر من این گونه موارد  (بطور مثال: شکستگی پای فلامینگوها یا از بین رفتن وزغ های تالشی)، باید اطلاع رسانی شود تا انگیزه لازم برای تحقیق، بررسی و یافتن راه حل مناسب ایجاد شود و در عین حال از بزرگنمایی و  قضاوت نا صحیح نیز پرهیز کرد.( آگرچه در کشوری زندگی میکنیم که برای ایجاد انگیزه در مسوولان باید از
حربه ی بزرگنمایی استفاده کرد. ;))
در جواب آقای farhad.razavi باید بگم، بله عکاسان و خبر نگاران چه با لنز چه بی لنز میتوانند باعث شکسته شدن پای فلامینگو ها هم بشوند، زیرا بسیاری عکاسان و خبرنگاران (با توجه به اینکه بحث پرنده میکنیم) بدون داشتن علم رفتار پرندگان خواهان تصویر برداری یا عکاسی از پرندگان هستند و برای این کار دست به هر کاری میزنند حتی دنبال کردن دسته فلامینگو ها هنگام برخواستن از آب. پس نه جای تعجب دارد و نه جای سوال.
با تشکر :)

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


farhad.razavi

با سلام خدمت دوستان
ممنون از خانم مختاری بابت گزارشی که نوشتن و ممنون از آقای هاشمی بخاطر نکته سنجی و مباحثی که مطرح می کنند.
به نظر من این گزارش، صرفا گزارش یک  بازدید از میانکاله و مناطق اطراف، بازگو کردن نقل قولها و روایت مشاهدات است به زبان عام (مانند گپ دوستانه ی تعدادی
 پرنده نگر در مورد یک مکان پرنده نگری)و اصلا نمی توان این مطلب را به عنوان یک گزارش علمی یا مستند لحاظ کرد کما اینکه خانم مختاری در پستی که بعدا نوشتن به این موضوع اشاره کردن.
به نظر من این گونه موارد  (بطور مثال: شکستگی پای فلامینگوها یا از بین رفتن وزغ های تالشی)، باید اطلاع رسانی شود تا انگیزه لازم برای تحقیق، بررسی و یافتن راه حل مناسب ایجاد شود و در عین حال از بزرگنمایی و  قضاوت نا صحیح نیز پرهیز کرد.( آگرچه در کشوری زندگی میکنیم که برای ایجاد انگیزه در مسوولان باید از
حربه ی بزرگنمایی استفاده کرد. ;))
در جواب آقای farhad.razavi باید بگم، بله عکاسان و خبر نگاران چه با لنز چه بی لنز میتوانند باعث شکسته شدن پای فلامینگو ها هم بشوند، زیرا بسیاری عکاسان و خبرنگاران (با توجه به اینکه بحث پرنده میکنیم) بدون داشتن علم رفتار پرندگان خواهان تصویر برداری یا عکاسی از پرندگان هستند و برای این کار دست به هر کاری میزنند حتی دنبال کردن دسته فلامینگو ها هنگام برخواستن از آب. پس نه جای تعجب دارد و نه جای سوال.
با تشکر :)

اول از ادمین میخوام اگر این بخش مناسب این بحث نیست این مطالب رو منتقل کنند به بخش دیگه/
خانم مختاری فکر نمیکنم به جز یک سوال که مربوط به پست شمابود من در کل مطبلم شما رو مخاطب قرار داده باشم.
دوست عزیز آقای سنگچولی شما برای این حرف چه مستنداتی دارید؟ اگر شما جایی سراغ دارید که میشه اینقدر به فلامینگوها نزدیک شد (بدون کومه زدن) بفرمایید تا ما هم سری بزنیم. اینجانب تا این لحظه کمترین فاصله ای که به دسته های فلامینگو تونستم نزدیک بشم حداقل ۴۰ تا ۵۰ متر بوده . در ضمن بحث کردن بر سر یک موضوع دلیل بر به چالش کشیدن شخصی خاص و یا بحثی دوستانه نیست. اگر صحبتی میشه برای این هست که دانش هر کدام از ما و اشخاصی که اطلاعات کمتری دارند و بعدها اینجا این مطالب را میخونند بالا بره . از نظر من باید پشت هر حرف دلیل محکمی باشه که کسی نتونه بعدا ایرادی ازش بگیره.

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


farhad.razavi

خانم مخطاری عزیز بعد از ارسال پستم با خودم گفتم نکنه این جمله (خانم مختاری فکر نمیکنم به جز یک سوال که مربوط به پست شمابود من در کل مطبلم شما رو مخاطب قرار داده باشم.) اشتباه برداشت بشه .منظور من از تعداد و آمار مربوط به گزارش اصلی و سرو صدایی که در فیس بوک کرد بود.

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


علی سنگچولی

دوست عزیزم آقای رضوی،
 بنده اصلا منظورم شما یا فرد خاصی نیست ولی باید قبول کرد و قبول داشت که برای انجام هر کاری باید تمام جوانب رو در نظر گرفت و نسبت به آن علم لازم رو داشت.منظور من از عکاسان و خبرنگاران، عکاسان حرفه ای و خبرنگاران محیط زیست نیست، بلکه افراد نا آشنا به این موضوع است.
درمورد گزارش خانم مختاری،با توجه به مواردی که گفته شده بود، من فقط نظر شخصیم رو گفتم و در مقام دفاع از ایشون نیستم کما اینکه از بحث پیش کشیده شده استفاده میکنم و با نظر شما در مورد بحث بر سر یک موضوع کاملا موافقم.
در ضمن جمله خودم رو اصلاح میکنم ، منظورم از دنبال کردن فلامینگوها با پای پیلده نبود بلکه با قایق بود. ;)
سپاس و دورود به شما

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

سلام مجدد به همه دوستان. یک کمی همه چیز داره از بحث عادی خارج میشه. من خوشبختانه همه دوستانی رو که نظر میدن میشناسم. همراه و عضو محترم گروه طرلان سرکار خانم مختاری که از اعماق وجود برای پرندگان, پرنده نگری و حیات وحش دلشون میسوزه. آقای علی سنگچولی عزیز که از همکاران و اعضای طرلان و از دوستان خوب من هستن و سفرهای زیادی با هم بودیم و گفتگوهای زیادی با هم داشتیم و بالاخره دوست و همکار قدیمی من آقای فرهاد رضوی که سالهاست با هم و در کنار هم فعالیت میکنیم. ضمنا ایشون علاوه بر همکاری و عضویت در گروه طرلان مدتی مسوول بخش سفرهای گروه طرلان بودن که ما همیشه به یاد زحماتشون هستیم و پروژه هایی هم در خصوص پرندگان داشتن. خلاصه اینکه همه توی یک جناح هستیم و بهتره گفتگو کنیم نه به جملات حساس بشیم. خواهش میکنم اگه موردی شفاف نیست با صبر و شکیبایی موشکافی کنیم و ببینیم کجا نیاز به توضیح داره. مثلا در مورد حضور عکاسان و مورد پیش آمده کافی بود در صحبت ها بگیم اگه با قایق پرنده ها تعقیب بشن و از استرس حاصله به جایی برخورد کنن(تور ها و یا تیرک ها) ممکنه پاشون بشکنه. بعد شاید من میگفتم کدوم عکاسی با قایق موتوری میتونه عکس های خوبی بگیره آخه؟ و جواب این میشد که شاید عکاسها نرن ولی خبرنگارها میرن و من میگفتم چند تا خبرنگار در سال مگه میره و شما میگفتین.......؟!!!
ممنون از توجه و حضور همگی دوستان. این بخش هم در اولین فرصت منتقل خواهد شد.  :D
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


علی سنگچولی

سلام مجدد به همه دوستان. یک کمی همه چیز داره از بحث عادی خارج میشه. من خوشبختانه همه دوستانی رو که نظر میدن میشناسم. همراه و عضو محترم گروه طرلان سرکار خانم مختاری که از اعماق وجود برای پرندگان, پرنده نگری و حیات وحش دلشون میسوزه. آقای علی سنگچولی عزیز که از همکاران و اعضای طرلان و از دوستان خوب من هستن و سفرهای زیادی با هم بودیم و گفتگوهای زیادی با هم داشتیم و بالاخره دوست و همکار قدیمی من آقای فرهاد رضوی که سالهاست با هم و در کنار هم فعالیت میکنیم. ضمنا ایشون علاوه بر همکاری و عضویت در گروه طرلان مدتی مسوول بخش سفرهای گروه طرلان بودن که ما همیشه به یاد زحماتشون هستیم و پروژه هایی هم در خصوص پرندگان داشتن. خلاصه اینکه همه توی یک جناح هستیم و بهتره گفتگو کنیم نه به جملات حساس بشیم. خواهش میکنم اگه موردی شفاف نیست با صبر و شکیبایی موشکافی کنیم و ببینیم کجا نیاز به توضیح داره. مثلا در مورد حضور عکاسان و مورد پیش آمده کافی بود در صحبت ها بگیم اگه با قایق پرنده ها تعقیب بشن و از استرس حاصله به جایی برخورد کنن(تور ها و یا تیرک ها) ممکنه پاشون بشکنه. بعد شاید من میگفتم کدوم عکاسی با قایق موتوری میتونه عکس های خوبی بگیره آخه؟ و جواب این میشد که شاید عکاسها نرن ولی خبرنگارها میرن و من میگفتم چند تا خبرنگار در سال مگه میره و شما میگفتین.......؟!!!
ممنون از توجه و حضور همگی دوستان. این بخش هم در اولین فرصت منتقل خواهد شد.  :D
مرسی علی رضا جان و ممنون از توجهت

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند: