تالار گفتگو پرنده نگری و پرنده شناسی

پرنده نگری - Birdwatching => دیدگاه ها ، مقالات و نوشته ها => نويسنده: Crane Spirit در ژانویه 07, 2012, 11:36:40 am

عنوان: شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Crane Spirit در ژانویه 07, 2012, 11:36:40 am
حتی میزان ظرافت این کار از شکارچی ها هم بیشتر است!به نظر من میزان توانایی یک عکاس را از هنر او در عکاسی از طبیعت خصوصا حیوانات می توان سنجید.


ببخشید ! میخواستم بپرسم ظرافت کار شکارچیها در کجاست که با عکاس حیات وحش مقایسه شود؟؟!!!
آیا آزار دادن و کشتن یک موجود زنده در یک جنگ نابرابر و کاملا غیر طبیعی - غیر انسانی - غیر محیط زیستی و غیر اخلاقی رو میشه ظرافت نامید؟!
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: reza_aliasl در ژانویه 07, 2012, 11:36:07 pm
سلام
دوست عزیز بعد از دیدن نظر شما یک نگاهی به نوشته خودم انداختم دیدم که بله ...کمی کژتابی داره و این برداشت بد را میشه ازش داشت.منظور من این نیست که شما گفتید منظور من اینه که یک شکارچی برای صید طعمه باید با ظرافت خاصی خود را با طبیعت هم رنگ کند تا آرام آرام به طعمه ای نزدیک شود که از لحاظ قدرت شنوایی بینایی و بویایی چندین برابر قوی تر از انسان است!(کلی عرض میکنم)باید آنقدر در این مهارت توانایی کسب کند که طعمه را از دست ندهداین کار ظرافت خاصی را می طلبد.اما یک عکاس به این دلیل که تصویر خوبی تهیه کند باید به سوژه خود نزدیک تر شود....!!
این مقایسه تنها در این قسمت مصداق دارد.از اینجا به بعد که عکاس دکمه شاتر را می زند و شکارچی ماشه را.... منظور من نیست.اما باید اینم بگم که شکار فی نفسه کار زشتی نیست و شکارچی خوب هم انسان بدی نیست!.یک شکارچی واقعی ویژگی هایی دارد که قابل ستایش است.
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Crane Spirit در ژانویه 09, 2012, 01:48:55 am

این مقایسه تنها در این قسمت مصداق دارد.از اینجا به بعد که عکاس دکمه شاتر را می زند و شکارچی ماشه را.... منظور من نیست.اما باید اینم بگم که شکار فی نفسه کار زشتی نیست و شکارچی خوب هم انسان بدی نیست!.یک شکارچی واقعی ویژگی هایی دارد که قابل ستایش است.
!!! ???
خوب البته این فقط یه نظر شخصیه!
شکارچی خوب؟!؟ ... "شکارچی خوب آدم بدی نیست" درست شبیه این جمله است : "قاتل خوب آدم بدی نیست" !!
در شرایط فعلی اکولوژیکی و زیستی زمین شکارگری انسانها تنها آزمندی - خودخواهی - ویرانگری - تخریب - جنایت و ارضای بیماری روانی زوئو سادیسم به حساب میاد.
شکارچی واقعی اگر مردم ابتدایی منظور شماست شاید!!! ... ولی زمان اون هم قرنها گذشته و ما بعنوان گونه ای در تقابل کامل با طبیعت زندگی نمی کنیم که شما ویژگیهای یک دزد و غارتگر و جنایتکار طبیعت رو که منظورش جمع کردن تروفه و پر کردن فریزر خونه اش با اجساد حیات وحش تهدید شده است، "ستایش" بفرمایید!!!
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: غزال ادیب هاشمی در ژانویه 09, 2012, 01:18:41 pm
حالا که به بحث شکار و شکارچی می پردازید شاید بهتر باشه که من هم دیدگاهم رو بیان کنم  :)
نباید فراموش کنیم که عموم شکارچیان به دلیل نداشتن آگاهی و بزرگ شدن در محیطی متفاوت از ما، تنها به دلیل علاقه ای که به رفتن در دل طبیعت و لذتی که برای خیلی از ما آشناست برای "زدن" گراز و کبک و ... شکارچی بودن رو انتخاب می کنند.
گروهی که خیلی از ما اعضای این تالار اگر شرایط محیطی و عدم آگاهی آنها رو داشتیم شکار رو انتخاب می کردیم.
تنها عده ی کمی از شکارچیان هستند که باید هر چه سریعتر دوره های روانکاوی و رواندرمانی را شروع کنند.
به نظر من بهترین کار آگاه کردن شکارچیان نا آگاه (صدالبته به روش صحیح) و ترویج پرنده نگری (به عنوان یک پرنده نگر و یا دوستدار زیست محیط) است.
این مطلب رو برای پایان دادن به این بحث نوشتم.

*administrator ببخشید از نوشتن این متن  :-[ امیدوارم دیگه تکرار نشه!!
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Crane Spirit در ژانویه 09, 2012, 03:46:55 pm
حالا که به بحث شکار و شکارچی می پردازید شاید بهتر باشه که من هم دیدگاهم رو بیان کنم  :)
نباید فراموش کنیم که عموم شکارچیان به دلیل نداشتن آگاهی و بزرگ شدن در محیطی متفاوت از ما، تنها به دلیل علاقه ای که به رفتن در دل طبیعت و لذتی که برای خیلی از ما آشناست برای "زدن" گراز و کبک و ... شکارچی بودن رو انتخاب می کنند.
گروهی که خیلی از ما اعضای این تالار اگر شرایط محیطی و عدم آگاهی آنها رو داشتیم شکار رو انتخاب می کردیم.
تنها عده ی کمی از شکارچیان هستند که باید هر چه سریعتر دوره های روانکاوی و رواندرمانی را شروع کنند.
به نظر من بهترین کار آگاه کردن شکارچیان نا آگاه (صدالبته به روش صحیح) و ترویج پرنده نگری (به عنوان یک پرنده نگر و یا دوستدار زیست محیط) است.
این مطلب رو برای پایان دادن به این بحث نوشتم.

*administrator ببخشید از نوشتن این متن  :-[ امیدوارم دیگه تکرار نشه!!

تا حدودی با نظرتون موافقم! ولی در دنیای واقعی ثابت شده که "اکثریت قریب به اتفاق شکارچیان هستند که باید هر چه سریعتر دوره های روانکاوی و رواندرمانی را شروع کنند."!!!
دوست عزیز متاسفانه حقیقت اینه که کاملا بر عکس چیزی که میفرمائید معمولا اتفاق میفته: درباره نادرست بودن کشتار حیوانات با شکارچیان و جایگزین کردنش با تماشا و عکاسی حیات وحش به بهترین نحو صحبت کنید: 99 درصدشون اول مسخره ات میکنن - بعد سعی در توهین و فحاشی دارن و در نهایت خودتون و خانوادتون رو تهدید خواهند کرد ... یک آمار گذرا در دنیا واقعی :
تنها طی سه دهه اخیر 123 شهید محیط زیست داشتیم: 123 محیط بان و 11 جنگل بان و 5000 زخمی ، معلول ، نابینا شده دائمی و ..... و تهدید خونه و زندگی و خانواده این افراد توسط جانیان حیات وحش! لطفا واقع بین باشید!
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: reza_aliasl در ژانویه 09, 2012, 03:52:28 pm
من هم موافق به ادامه این بحث نیستم و دوست دارم فقط صحبت ها پیرامون موضوع باشه اما برای حسن ختام بگم که یک شکارچی واقعی تعاریفی داره که من در شکارچیان امروز نمی بینم.این ها بیشتر شکارکش هستند.و نیاز مبرم بهدرمان دارند.در نوشته قبلی عرض کردم که کلی صحبت می کنم.پس منظورم زمان خاصی نیست.نظر خود من اینه در شرایط فعلی ما دادن مجوز شکار یک اشتباه مسلم است.اوردن ببراز روسیه اشتباه است و....تنها باید دودستی به زیستگاه ها و حیوانات موجود چسبید تا جمعیت اونها در حاشیه اطمینان کامل قرار بگیره!!بعدها  اگر جایی مثلا  جمعیت یک گونه به دلایلی بیشتر از میزان مشخص شد و تعادل را به هم زد مجوز شکار صادر بشه
و در آخر بگم که دوست عزیز انتقال مفاهیم و دریافت اونها از جملات و گفته ها یک امر پیچیده است!اصلا اینطور نیست که برداشت شما از گفته من چیزی باشد که دقیقا منظور من است!شاید بگید نوشته این مفهوم را منتقل کرده اما نه هیچ وقت هیچ وقت با پیش فرض ها و تعاریف خودتون یک موضوع کلی را به این شکل نقد نکنید.گفته های شما با چیزی که منظور منه زمین تا آسمون فرق می کنه بعد از خواندن نظر شما ابتدا جا خوردم!!بگذریم
درآخر خواهشی که دارم این است که از ادامه این موضوع پرهیز کنیم.چنانچه صحبتی دارید این آدرس ایمیل من هست:
Reza_aliasl@yahoo.com
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Crane Spirit در ژانویه 09, 2012, 04:06:40 pm
من هم موافق به ادامه این بحث نیستم و دوست دارم فقط صحبت ها پیرامون موضوع باشه اما برای حسن ختام بگم که یک شکارچی واقعی تعاریفی داره که من در شکارچیان امروز نمی بینم.این ها بیشتر شکارکش هستند.و نیاز مبرم بهدرمان دارند.در نوشته قبلی عرض کردم که کلی صحبت می کنم.پس منظورم زمان خاصی نیست.نظر خود من اینه در شرایط فعلی ما دادن مجوز شکار یک اشتباه مسلم است.اوردن ببراز روسیه اشتباه است و....تنها باید دودستی به زیستگاه ها و حیوانات موجود چسبید تا جمعیت اونها در حاشیه اطمینان کامل قرار بگیره!!بعدها  اگر جایی مثلا  جمعیت یک گونه به دلایلی بیشتر از میزان مشخص شد و تعادل را به هم زد مجوز شکار صادر بشه
و در آخر بگم که دوست عزیز انتقال مفاهیم و دریافت اونها از جملات و گفته ها یک امر پیچیده است!اصلا اینطور نیست که برداشت شما از گفته من چیزی باشد که دقیقا منظور من است!شاید بگید نوشته این مفهوم را منتقل کرده اما نه هیچ وقت هیچ وقت با پیش فرض ها و تعاریف خودتون یک موضوع کلی را به این شکل نقد نکنید.گفته های شما با چیزی که منظور منه زمین تا آسمون فرق می کنه بعد از خواندن نظر شما ابتدا جا خوردم!!بگذریم
درآخر خواهشی که دارم این است که از ادامه این موضوع پرهیز کنیم.چنانچه صحبتی دارید این آدرس ایمیل من هست:
Reza_aliasl@yahoo.com
در پست قبلی هم اشاره کردم که یک شکارچی خوب فقط یک موجود شکارگره که برای بقا چاره ای جز شکار نداره و در راس هرم غذایی اکوسیستمه... نه انسان مسلح به انواع سلاحهای غیر طبیعی و ویرانگر که از روی عقده های روانی کشتار میکنه!!!
اگر ما جمعیت گونه های شکارگرمون رو در حالت طبیعی حفظ کنیم - تخریب زیستگاه نکنیم و مسئل دیگه ، خود همین شکارگران طبیعی جمعیت طعمه هاشون رو در بهترین و ایده آلترین حالت نگه خواهند داشت و نیاز به این مدیریتهای بی جا و ویرانگر انسانها مثل صدور مجوز شکار نخواهد بود.
بله خوب من هم با خوندن نظر شما اون هم در یک فاروم که ادعای ترویج دوستی با طبیعت و جایگزین کردن پرنده نگری با شکار داره، خیلی بیشتر جا خوردم!
صحبت اینجا پیش اومده و من لازم دیدم همین جا پاسخ بدم.
-------------------------------------------------------------------------------------
اصلاحیه پست قبل : چون امکان ویاریش پست ندارم مجبور شدم اینجا اصلاحیه بدم:
تنها طی سه دهه اخیر 123 شهید محیط زیست داشتیم: 112 محیط بان و 11 جنگل بان
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Arash Yekdaneh در ژانویه 09, 2012, 10:15:11 pm
لغت شکارکش لغتیست که شکارچیان برای توجیه کار خودشون ساختن.
من نمیدونم تعریف شکارچی واقعی چیه. حتما نکشتن حیوان ماده و کشتن حیوانات پیر و ضعیف رو از خصوصیات خودشون میدونن و به این دلایل لایق احترام !!
نمیدونم کشتن حیوانات به نام شکارچی یا شکار کش امروزه هیچ توجیهی داره ؟؟!!
کی داره با شکار کردن شکم خودشو زن و بچه خودشو سیر میکنه؟ امروز کشتن حیوانات چیزی غیر از لذته؟ چیزی غیر از بیماری؟
من که نمیتونم با خودم کنار بیام که حتی به یک دلیل حق رو به این افراد بدم.
 
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: the owl در ژانویه 09, 2012, 10:40:12 pm
به نظر من هم کلمه ی شکارکش بیشتر شبیه به یه جکه. واقعا فرق شکارکش با شکارچی تو چیه؟!! چجوری کسانی که لغت حامی محیط زیست رو رو دوششون میکشن میتونن بگن شکارچی انسان بدی نیست ولی شکار کش آدمه بدیه! چیزی من درک نمیکنم اینه که چجور این افراد بعد از این همه مدت متوجه این موضوع نشدن که موضوع "چی رو کشتن" نیست،بلکه موضوع همون "نفس کشتنه"
ولی با این حال من فکر میکنم با ناسزا گفتن به شکارچیان و دوری کردن ازشون نه تنها چیزی رو حل نمیکنیم بلکه بدتر میکنیم. به نظر من همه ی ما باید حواسمون به این باشه که ایجاد دعوا و اختلاف همیشگی میان خودمون و شکارچیان ممکنه تنها تنها ضررش به حیوانات برسه. احتمالا الان تو سایت خیلی از شکارچیا بد و بیراه های من رو میبینید ولی فکر میکنم تا امروز اشتباه کردم. ایجاد فضای تعامل و انتقال اطلاعاتمون به هم دیگه است که موجبات ایجاد فضای مناسب و به سمت ترک شکار رو فراهم میکنه. کاری که من از امروز میکنم و پیشنهادم به دوستان هم همینه اینه که قبل از خشم گرفتن و پریدن به شکارچیا یا طرفدارانشون یه لحظه به ای موضوع فکر کنیم که هدف ما خالی کردن خودمونه یا ایجاد فضایی برای رسیدن به یه هدف مقدس . با اینکه سخته هر روز توجیه های مضحک و مسخره ی شکارچیان رو بشنوم و سکوت کنم فکر میکنم باید تلاشمو بکنم و با رفتار و حرفم نشون بدم که  دوستی و مهربانی تو دنیا خیلی مهم تر و با ارزش تر از فشنگ های تفنگه
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: the owl در ژانویه 09, 2012, 11:04:34 pm
ضمنا فکر نکنم قضاوت کردن در مورد بقیه اون هم به این شکل اصولا نه کار درستی باشه و نه کاری رو پیش ببره. من واقعا متاسف شدم که با اقا رضا صرفا به خاطر یه جمله که من چیز خیلی بدی هم توش ندیدم اینطوری برخورد شد. من ایشون رو از نزدیک نمیشناسم ولی میدونم بخش مهمی از زندگی ایشون داره صرف کمک به حیاط وحش و پرندگان شکاری کشور میشه که خیلی از ما این فداکاری رو تو زندگیمون نداشتیم که اینطور بی قصد و هدف و فقط به عشق کمک به حیاط وحش زندگیمون رو وقف اون کنیم. ضمن اینکه من چه تو سایت ایشون و چه از نظرات و پست هاشون در جا های دیگه بسیار استفاده کردم که متاسفانه این بخشش در دادن اطلاعات رو در خیلی های دیگه ندیدم
ممنون
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: reza_aliasl در ژانویه 09, 2012, 11:40:56 pm
دوست عزیز بد جوری منو شرمنده کردید!!ما لایق این حرف ها نیستیم.
آقا آرش حرفی را زدن که دقیقا منظور من بود. شکار تنها زمانی توجیه داره که یک شخص به ناچار و برای بقای زندگی خود حیوانی را شکار کند!!چاره ای هم نداشته باشد.این کار را رو اصولی انجام دهد که نه حیوان زجر کش بشود و نه....
در دنیای امروز ما بین این جماعت به اصطلاح شکارچی آیا کسی را پیدا میکنیم که واقعا نیاز مبرم به شکار داشته باشه!!قطعا نه!اوضاع طبیعت ما چطوره؟افتضاح....
پس شکار ممنوع!!!
حالا به هر بهانه ای...
گرفتن جان حیوانی تنها به منظور تفریح و یا خوردن یک گوشت لذیذ کار درستی نیست!
دین اسلام به شدت با این قضیه مخالف است!
اگر هر شکارچی قبل از کشتن حیوان از خود این سوال را بپرسد که برای چه هدفی این حیوان را از پا در می آورم آیا جرات این کار را پیدا میکند؟خیر

در ارتباط با به هم خوردن تعادل طبیعت هم باید بگم که ما تو مدینه فاضله و یا در جهانی ایده آل زندگی نمی کنیم پس اشتباه زیادی را در تمامی زمینه ها مرتکب میشیم.همه جای دنیا همینطوره!از آمریکا بگیر تا....تو یک جزیره ورود بزهای وحشی که برای اون منطقه نبودن منجر به کاهش شدید جمعیت لاکپشت های غول پیکر شد!خوب مسولان  اونجا چاره ای جز کشتن اون بزهایی که تعادل را به هم زده بودن نداشتند!
حضور غورباقه های سمی در استرالیا هم به همین شکل!
حضور موس ها در کشور(فکر کنم کانادا دقیق یادم نیست)به همین شکل
و یا حتی در همین کشور خودمون خیلی جاها به دلیل دفع نا صحیح زباله ها و...جمعیت کلاغ ها رشد زیادی داشته و این مسئله تاثیر زیادی را روی زندگی سایر گونه ها داشته!
در رابطه با لغت شکار کش هم بله حق با دوستان است و اصلا لغت جالبی نیست.نمیدونم چرا این واژه را استفاده کردم شاید چون آقای اینانلو این واژه را گفتند من...
خلاصه اصلا قصد جبه گرفتن ندارم و می دانم که برای نظر دادن اطلاعاتم کامل نیست. از آقای Crane Spirit هم چنانچه از صحبت من ناراحت شدن میخوام که منو ببخشند.بخدا من شکارچی نیستم
بحثم را با این تعریف خودم تموم می کنم :
((الان یک شکارچی خوب کسی است که تفنگ خودشو کنار گذاشته و برای حفظ طبیعت تلاش می کنه...))
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Crane Spirit در ژانویه 10, 2012, 01:42:52 am
The Owl عزیزم کسی در مورد کسی قضاوت نکرده... نمیدونم شما این برداشت رو از نوشته چه کسی کردید؟؟!!!
به هر حال ممنون از توضیح پایانی خوب دوست خوبمون علیرضا.

فقط یک نکته اضافه میکنم...
بهم خوردن تعادل اکولوژیکی یک زیستگاه ممکنه در بازه های زمانی طولانی و دورانهای زمین شناسی توجیه قابل قبول طبیعی داشته باشه ولی امروزه این انسانه که با سرعت چند هزار برابر روند تکاملی طبیعی داره تغییرات ویرانگر و غیر قابل جبران وارد میکنه...
مثال روشنش رو در مورد روش مدیریتی فاجعه بار محیط زیست خودمون داریم: گونه های شکارگر طبیعی مثل گربه سانان و سگ سانان آزاد( لغت آزاد رو به جای وحشی بکار میبرم  ;) ) را تا پاک شدن کامل از روی سیاره قتل عام میکنیم... جمعیت سم داران - جوندگان و ... بطور کلی طعمه گوشتخواران رو تا حد انفجار افزایش میدیم تا "مجوز شکار" بفروشیم !!!  ... هنوز هم مناطقی از همین مناطق 4 گانه سازمان وجود دارند که گونه های گوشتخوار و شکارگر طبیعی توسط خود محیط زیست کشته میشن -> سم دارانی مثل کل و بز و قوچ و میش بیش از تعداد واقعی آمارگیری و گزارش میشن -> تعداد بیشتری مجوز شکار فروخته میشه!
بنابراین اون تفنگ بدست جانی که آماده شلیک به سوی هر نوع هدف متحرکیه، و برگه ای کذایی با عنوان مجوز دستشه، و خودش رو محق و "مجاز" و "طبیعت مرد" و "عاشق واقعی طبیعت" و "شکارچی صاحب مرام"  معرفی میکنه، هیچ تفاوتی - تاکید میکنم هیچ تفاوتی - با اون بیمار سادیستی که دل و روده توله خرسها رو زنده زنده از شکمشون بیرون میکشه نداره!
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Alireza Hashemi در ژانویه 10, 2012, 09:42:01 am
با سلام
دوستان چند نکته که لازم دونستم یادآوری کنم ضمن اینکه من هم از شکاری که هم اکنون به عنوان تفریح انجام میشه خوشم نمیاد ولی نحوه این اعتراض و مبارزم فرق میکنه. ولی بیاد داشته باشید که مشکل اساسی حیات وحش ما نه شکار که تخریب زیستگاههاست. شکارچی ها نیستند که باعث از بین رفتن دوزیستان شدن. شکارچی ها گرمایش کره زمین رو ایجاد نکردن. شکارچی ها یوزپلنگ ما رو توی جاده زیر نمیکنن. شکارچی ها جاده گستان رو احداث نکردن. شکارچی ها با سمپاشی  روی مزارعشون سم رو وارد گیاهان و سپس جوندگان و در ادامه بدن پرندگان شکاری نکردن. اینکه عقابها به علت سم انباشته شده در بدنشون به سن بلوغ نمیرسن و قبل از زادآوری گوشه ای توی طبیعت از بین میرن کار شکارچی ها نیست. چقدر به حیوون های خونگیمون کنسرو میدیم؟؟ بجای ساختمونی که الان توش نشستین 50 سال پیش چی بود؟؟ چند تا موجود زنده نابود شدن تا ما شهری بشیم؟ ما همیشه دنبال فرافکنی هستیم تا بگیم این و اون دشمن هستن. این افراد قاتلن. اینها تخریب میکنن. ولی تا حالا چقدر فکر کردیم خود ما چقدر موثریم؟؟؟  اینهمه شوینده و سایر مواد قلیایی و اسیدی که وارد طبیعت میکنیم چی میشه؟ این همه انرژی که بخاطر شهر نشینی ما از دست میره از کجاست؟ این همه موارد نفتی و آلاینده های جنبی که ما تولید میکنیم کجا میرن؟ خیلی جالبه ما زندگی شهریمون رو نمیخوایم از دست بدیم. ماشین های دوست داشتنی. لوازم و ابزار مدرن. خیابون های اسفالت شده. حتی وقتی سرتا پامون از مواد نفتی پوشیده شده همشون خوبن ولی دیگران هرکاری میکنن اونها هستن که دارن تخریب میکنن.  چرا ما زندگی شهری رو ول نمیکنیم بریم کنار مناطق حفاظت شده کمکی کنیم؟ چرا ما خودمون بجای ترویج ناسزا و اینکه تقصیر کی بود نمی ریم با دوتا کودکی که تازه دارن وارد جامعه میشن جوری برخورد کنیم که نسل بعدی اینجوری نباشه. با دعوا و عصبانیت و تعصب میخوایم بگیم ما بهتر میگیم. فقط کافیه یه نگا به وضعیت رفتاری ما بندازن تا قید همه این افکار سبز رو بزنن.
به واقع چند نفر از ما منتقدین این جرات رو داریم که از درآمد کارهایی که میدونیم به زیان محیط زیست ختم میشه چشمپوشی کنیم؟ به خودمون که میرسه میگیم من این کارو میکنم ولی با مبارزه و افکار سبز جبران میکنم. بعد میایم به دیگران خرده می گیریم ولی نمیگیم اون هم شاید داره همین کارو میکنه. شکار میکنه ولی میگه اگه آدم خوبی باشمو طبیعت رو بشناسونم ایراد نداره. یکم منصف باشیم. حتی توی کشورهای پیشرفته هم اگه کاری در مورد حیات وحش انجام شده احساسی نبوده بلکه با استدلال و دلیل و بهره گیری از علم حفاظت حیات وحش انجام شده. بجای مبارزه با سازمان محیط زیست کمکی کنیم. همون کشورهایی که موسسات و سبز اندیش هاش اعتراضات انچنان میکنن همون افراد بجاش دست راست سازمانهای حفاظتی هستن نه در مقابل اونها. ای کاش بجای حرف عمل میکردیم. می نوشتیم. مصاحبه میکردیم. این جرات رو پیدا می کردیم که از حاشیه امن بیرون بیایم و در عمل ببینیم چه میشه کرد. دوستان از حرف تا عمل فاصله زیاده. احساسی برخورد کردن و یا دیگران رو نکوهش کردن ساده ترین کار ممکنه.

ولی  ... من هم از شکار بدم میاد ولی راه مبارزه رو اینجوری نمیدونم.
پاینده باشید و پر پرنده
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Arash Yekdaneh در ژانویه 10, 2012, 10:58:58 am
علیرضای عزیز، صحبتهای شما رو من هم قبول دارم ولی 2 تا بحث متفاوت رو با هم مقایسه کردی که به نظرم صحیح نیست.
اینجا بحث سر این بود که شکارچی خوب هم داریم یا نه و آیا فلسفه شکار در امروز و شرایط حال کار درستی هست یا نه. مگه میشه نقش یه شکارچی رو در تخریب محیط زیست نادیده گرفت. مگه میشه وقتی یه کل 7-8 ساله رو میزنه و اگه محیط بانی هم بره سراغش اون رو هم میزنه رو نادیده گرفت؟
به نظر من بحث شما شبیه بحث کسانیست که وقتی میگیم حمایت از حیوانات میگن بابا اینهمه آدم رو دارن میکشن شما چسبیدین به حیوانات !
هر کدوم از این اتفاقات در جای خودش و به صورت جداگانه قابل بحثه.
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Alireza Hashemi در ژانویه 10, 2012, 12:46:40 pm
آرش جان موافقم ولی دو تا بحث نیست. ببین تو دهه 40 یا 50 کشورهای  پیشرو افرادی رو به خودش دید که سبز میپوشیدن و میگفتم طبیعت. ولی الان خیلی بده اگه ما همون کارو بکنبم. امروز روز دیگه هم سرعت تخریب بالاتر رفته هم اهمیت ها متفاوته. یه پالایشگاه نزدیک میانکاله بدتره یا اینکه چند تا شکارچی خلاف کنن؟؟!! این یکی رو میشه با چهارتا محیط بان و بگیر و ببند درست کرد ولی اون یکی چی؟؟!! ببین ما بجای اینکه مشکل اساسی رو ببینیم سرگرم احساساتیم. خوب همه ما کسایی که میگیم شکارچی ها کارشون بده چه کاری کردیم؟!! چکار کردیم بجز حرفهای احساسی و اینکه چی درست نیست؟ خوب اگه دلمون میسوزه و راه حل عملی داریم بسم الله. هم مناطق رو واگذار میکنن هم میشه منطقه امن ایجاد کرد. چرا همه حرف میزنن ولی کسی حاضر نمیشه عمرشو بذاره وسط؟؟ چرا همه نظر میدیم ولی وقت عمل بقیه باید بیان وسط؟ این که پا بذاریم جای پای 60 سال پیش اروپا امریکا که درست نیست. سبز بپوشیم و رفتار طرفدار محیط زیست. از همه بدتر اینکه اونجا قشر عادی جامعه این کارو کردن و ما بعد این همه سال تحصیلکرده ها و بعضا متخصصین. از اون طرف کشور داره با سرعت غیر قابل تصوری محیط زیست منحصر بفردشو از دست میده بعد ما سر بحث شکارچی خوبه یا بده وقت میذاریم. معلومه که بده و اصلا شکارچی در این وضعیت نباید باشه. من حرف همه کسانی رو که تا اینجا در این مورد نوشتن تایید میکنم فقط خواستم بگم این راهش نیست. اینجا توی این فوروم که همه میدونن شکار درست نیست. خود زنی کردن واسه چیه؟!! خوب چرا همین نظرات رو توی جراید نمیدیم؟! چرا وقت نمیذاریم ببینیم با چه زبونی و چه ابزاری باید جلو رفت که موثر باشه نه زیبا و دلخوش کن. همت باید داشت نه اینکه همه جا منتقد باشیم. شکار بده؟؟!! بسیار عالی چرا یه نهضت ضد شکار درست نمی کنیم؟!! چرا بجای استفاده از هزار تا لوگو و شعار خارجی خودمون هر کی در راستای اهدافش کاری نمیکنه؟؟ چرا با یه حرکت هرچند نمایشی ولی فکر شده خارج از این دنیای مجازی که همه شیر هستیم و نوشته های هزار خطی مینویسیم کاری نمیکنیم؟!! همه جا و همه کس ایراد دارن ولی ما فقط خوب فکر میکنیم و نظر میدیم؟؟!! قصد تشویش افکار دوستان رو نداشتم خواستم یه تذکری داده باشم.
 ممنون از توجه شما. :P
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Arash Yekdaneh در ژانویه 10, 2012, 03:25:13 pm
علیرضای عزیز، باز که همون شد! ???

اینجا همه موافق نیستن که شکار بده. ما اگه فکرمون از پایه اشتباه باشه که نمیتونیم کار عملی انجام بدیم. اول باید اصول برای خودمون روشن بشه و چنین فضائی بهترین محلهای تبادل نظره.
من خودم رشته تحصیلیم مکانیکه، کارم هم در همین ارتباط و نمیدونم باید چیکار کنم که بصورت عملی از محیط زیست و علی الخصوص حیوانات دفاع کنم. بد نیست یه تاپیک راه اندازی کنید ( میگم کنید چون هم به توانائیهات اعتقاد دارم و ضمنن تحصیلاتت هم در همین ارتباط هست) و روشهای عملی حمایت از محیط زیست و حیوانات رو آموزش بدین و اولویت با پرندگان که موضوع اصلی راه اندازی این فروم هستش. حتی کارگروه تشکیل بدین !
دوست عزیز، تا وقتی آقایانی با داشتن عناوین بزرگ محیط زیستی در شبکه های رادیوئی و تلویزیونی در ارتباط با شکار مجاز صحبت مبکنن، وضایف تک تک ما جهت روشن کردن جنبه های سیاه شکار سنگینه.
ضمنا اینقدر کوچک نشان دادن اثر شکارچیان بر تخریب طبیعت هم کار درستی نیست  >:(
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: غزال ادیب هاشمی در ژانویه 10, 2012, 09:59:13 pm
جناب هاشمی من کوچکتر از اونم که نظر بدم، خواستم بگم با نوشته هاتون کاملاً موافقم با این که با گفته ی جناب یکدانه هم ، این که دو بحث متفاوته، تا حدودی موافقم .
شاید بهتر بود این موضوع بیان بشه، تا ما کمی با خودمون فکر کنیم که تا چه حد برای حفاظت زیست محیط تلاش می کنیم و آیا اهل عمل هم هستیم؟!
تلاش عملی برای حفاظت از زیست محیط فقط در رفتن به فیلد و امثالهم محدود نمی شه، متاسفانه به دلیل نبود جو مناسب، نبود نگرش مناسب در اکثریت جامعه ی ما خیلی از فعالان زیست محیطیمون در همون اول کار با موانع بزرگی مواجه می شن که اکثراً نه تنها نمی تونن به هدفشون برسن بلکه الگویی می شن از افرادی شکست خورده در زندگی!!
بهتر نیست که بیشتر سعیمون رو برای تغییر جو حاکم بذاریم؟ بادبان بدون باد مناسب هیچ وقت ما رو به هدف نمی رسونه.
شاید نتونیم از دست شکارچی های الان راحت بشیم! ولی با آموزش صحیح می تونیم شکارچی های نسل یا نسل های بعد رو به همان سادیسمی ها محدود کنیم. کاری که با ابراز تنفر از شکارچی ها میسر نیست.
کدوم پدر شکارچی می ذاره فرزندش با ما همراه باشه تا وقتی می دونه این قدر ازش متنفریم ؟ اگر فرزندش خود بخود جبهه نگیره و به طرفداری از پدرش و یا اطرافیانش راهشون رو ادامه نده.
جا داره که از زحمات گروه طرلان برای سعی در فرهنگ سازی تشکر کنم. ترویج پرنده نگری یکی از بهترین راه ها برای آماده سازی جامعه برای بیشرفت حفاظت محیط زیست و پیشرفت فکری مردم ماست.
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: reza_aliasl در ژانویه 10, 2012, 11:44:18 pm
چقدر خوبه که بحث ما به اینجا کشیده شد.از آقای هاشمی ممنونم.چندتا نکته هم من خدمت دوستان عرض کنم .
صحبت های آقای هاشمی  در درون مایه خود نگاه سیستمی را به طبیعت دارد.یکی سیستم باز یک موجود زنده است که میل به تکامل دارد.حضور انسان و دخالت های او یک لوپی(لوپ:گره ای  که در سیستم قدرت و تاثیر زیادی دارد) را در این سیستم ایجاد کرده که سراسر آنتروپی مثبت است(آنتروپی مثبت:عاملی است که سیستم را به فنا می کشاند)هزاران هزار دلیل وجود دارد که تا به امروز طبیعت ما را به شکل بدی دگرگون کرده!طبق اصل پارتو تعداد کمی از این عوامل بیشترین تاثیر را در تخریب محیط زیست داشتند.که می توان به گفته های آقای هاشمی و آقای آرش یکدانه اشاره کرد(عواملی که هر دو به آن اشاره داشتند).اگر برنامه ای ایجاد بشه که تاثیر آن لوپ ها را ضعیف کنه تا حدودی امیدوار میشیم که داره اوضاع روبه راه میشه.این تنها وظیفه سازمان و مسولان نیست.برای حفظ این امانت الهی تمام مردم ایران کوچیک و بزرگ باید محیط بان شوند...!!
اما دوستان عزیز در مورد خودمون اگر جسارت نباشه می خوام بگم که دوره حرف های خوب تمام شده الان دیگه وقته عمل است!!همه ما می دونیم که باید چیکار کنیم همین قدر که به دانسته هامون عمل کنیم خودش کلیه!!
درست نیست از خودم مثال بزنم(منو ببخشید) زمانی که می خواستم تشکلی برای حفظ پرندگان شکاری تشکیل بدم هیچ کس و هیچ ارگانی همکاری نکرد(به غیر از یکی دوتا از مسولین سازمان محیط زیست استان قم)خودم تنها شروع کردم به فعالیت.تنها و با هزینه خودم ان هم در دوره عمر دانشجویی برای شکاری های نیازمند به کمک  تلاش کردم.خدا می دونه گاهی از کلاسو امتحانم زدم و به این کار ادامه دادم.بعد از چند سال وقتی نگاهی به گذشته می کنم می بینم که شکر خدا هر چند ناچیز اما بد نبوده و به یاری او ده ها شکاری به طبیعت بازگردانده شد.اگر مسولین اصلی سازمان محیط زیست ایران کمی کمک می کردند راحت می شد این جریان را در همه کشور براه انداخت انها حتی هزینه های منو پرداخت هم نکردند.اما باز ادامه داده و میدم....
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Alireza Hashemi در ژانویه 11, 2012, 09:08:48 am
با درود فراوان. من شخصا از صحبت های همگی دوستان کمال لذت رو بردم و به حضور چنین علاقمندان دلسوزی افتخار میکنم. در مورد پیشنهاد دوست قدیمی و عزیزم آقای آرش یکدانه هم کاملا موافقم و اجازه می خوام کمی فکر کنیم و با هم مشورت داشته باشیم که این مثلا تاپیک چی باشه و چطور پیش بره. امیدوارم کماکان دوستان اگه نظری دارن  در ادامه این گفتگو بیان کنن تا روش و راه رسیدن به موضوع هدف رفته رفته شفاف تر بشه. با آرزوی محیط زیستی پایدار و سراسر شور و نشاط. :)
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: farhad.razavi در ژانویه 13, 2012, 11:52:10 pm
فعلا فقط درود بر علیرضا  :-*
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: yasamin.yousefi در ژانویه 14, 2012, 03:15:46 pm
بااجازه دوستان و اساتید من می خواهم کاری را که خودم انجام داده، می دهم و نتیجه هم گرفته ام را بیان کنم. در این بین خوشحال خواهم شد از راهنمایی شما دوستان هم بهره مند شوم.
انسان ذاتا به زیبایی و طبیعت علاقمند است و سعی می کند تا از آن لذت ببرد. گاهی راهنمای خوبی ندارد که بهترین راه را انتخاب کند. گروه بعدی افرادی هستند که در مقوله شکار تقسیم بندی ایجاد کرده اند. و اعتقاد دارند که شکارچی ها از شکارکش ها مجزا هستند.درسته که خیلی از دوستان این تقسیم بندی را قبول ندارند شما دلایل منطقی زیادی دارید بله حق هم با شماست و من کاملا موافقم اما رد کردن یک مقوله آن هم به صراحت و تندی خطرناکه و نتیجه خوبی هم ندارد.
گروه اول را که با چند راهنمایی ساده و به راحتی می توان به سمت دوستی با طبیعت هدایت کرد دلسرد می کنید و مسلما هم گروه دوم جبهه گیری می کنند. من نمی گویم مخالفت نکنید بلکه شیوه مخالفت را تغییر دهید توجه داشته باشید که گروهی که خودش را شکارچی معرفی می کند ادعای حفاظت هم دارد.
این ادعاها را بشناسیم چون بهترین راه برای تاثیرگذاری روی افراد هست شکار را اگر ماشینی در نظر بگیریم که باسرعت در حال حرکت باشد فقط جایی می توانیم باعث تغییر مسیر بشویم که به دوراهی یا همین ادعاها نزدیک شویم. باز هم مثال شکارچی اعتقاد دارد که بیشترین تخریب را در شکارگاه تخریب زیستگاه و بعد شکار بیان می کند دلایلش را بپرسید مشارکت بخواهید برای مرمت زیستگاهها مقابله با جاده سازی ها این طوری ادعای دوطرف به حفظ محیط بیشتر به واقعیت نزدیک می شود یا بیشتر تمرکز شکارچی روی یک یا چند پرنده است و به سایرین موقتی و گذرا اگر در سفرها توجهش را به رفتار یک پرنده کوچک مثل الیکایی جلب کنید و به عکاسی تشویق بشوند باور کنید بهترین تاثیر را گذاشتید از این به بعد اگر شکار هم برود بیشتر توجه می کند و برای اینکه بتواند  پرنده های بیشتری را ببینه باید خیلی چیزها از جمله حفظ سکوت منطقه که آن هم با تیراندازی کمتر میسر خواهد بود را رعایت کنه. من در حدی نیستم که بتوانم کلا شکار را ممنوع اعلام کنم ولی می توانم تاثیرگذار باشم و روند آن را کند کنم.
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: reza_aliasl در ژانویه 14, 2012, 04:24:04 pm
صحبت های خانم یوسفی نکات مهم و قابل توجهی دارد!
یکی از اصول متقاعد کردن دیگران ((اصل همسو شدن)) است.این اصل در فروش ،سیاست و...کاربرد های زیادی دارد.برای اینکه ما یک شخص را که در مقابل ماست برای چیزی یا کاری متقاعد کنیم نیاز هست که ابتدا با او هم سو شویم!در این مدت به شناسایی اصطلاحا   Hot key یا همون نقاط طلایی می پردازیم که خانم یوسفی از آن به ادعا تعبیر کردن.یکی از این نقاط طلایی همان نقطه اشتراک هایی است که هر دو گروه دارند.بعد آرام آرام شخص را به آنچه که ما می خواهیم،تبدیل می کنیم.چیزهایی که داره را ازش می گیریم و در عوض چیزی را بهش  میدیم که می خواهیم.جبهه گرفتن در مقابل این گروه جز آسیب بیشتر و ادامه روند چیزی ندارد.باید صبر کرد! این کار زمان بر است.در واقع رفتاری که این روند دارد مشابه با رفتار تابع نمایی است که رشدی توانی دارد.
قطعا فعالیت گروه هایی مثل همین گروه طرلان در آینده چنان سینرژِی را ایجاد خواهد کرد که کم از یک انقلاب نخواهد بود...!!
در ضمن تقسیم بندی شکارچی ها هم بحث مهمی است که در صحبت های قبلی اشاره خوبی به آن نشد.قطعا روش برخورد با همه یکسان نیست.نمی توان شخصی که هر ماه یک کبک شکار می کند را با قاتالان خرس های سمیرم یکی دانست.
اگر هر شخصی یک بار فقط یک بار طبیعت را ببیند قطعا دلداده این موهبت زیبای خداوند خواهد شد.اما متاسفانه برخی طبیعت را نمی بینند بلکه نگاه آنها تنها به خود است حالا هر جا که باشند....
موفق باشید.
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Kazem در ژانویه 16, 2012, 10:07:34 pm
لغت شکارکش لغتیست که شکارچیان برای توجیه کار خودشون ساختن.
من نمیدونم تعریف شکارچی واقعی چیه. حتما نکشتن حیوان ماده و کشتن حیوانات پیر و ضعیف رو از خصوصیات خودشون میدونن و به این دلایل لایق احترام !!
نمیدونم کشتن حیوانات به نام شکارچی یا شکار کش امروزه هیچ توجیهی داره ؟؟!!
کی داره با شکار کردن شکم خودشو زن و بچه خودشو سیر میکنه؟ امروز کشتن حیوانات چیزی غیر از لذته؟ چیزی غیر از بیماری؟
من که نمیتونم با خودم کنار بیام که حتی به یک دلیل حق رو به این افراد بدم.
شکارچی/ شکارکش / شکار چی اصولی/ شکار چی غیر قانونی / شکار چی مجاز/ اینا در کشور ما مفهومی نداره
ما در این کشور زندگی می کنیم
شکارچی=شکار چی در ایران یعنی به هر چیزی که امکان حرکت داشته باشد باید شلیک کردحال پیر/ جوان/ حلال حرام. راس هرم غذایی باشد یا بی ارزشی به خاطر داشتن گوشت اینان هیچ کدام مهم نیست :'(
پس من در کشوری زندگی می کنم که شکار چیانش برای تفریح گونه هایی اکولوژیک مهم و در حال نابودی کشورم را به نابودی می برند >:( 
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Alireza Hashemi در ژانویه 16, 2012, 11:56:34 pm
خوب دوستان این هم یه خبر که بی ارتباط نیست. حالا خوشحال باشیم یا ناراحت؟!! من شخصا فکر میکنم اگه همه دست به دست هم بدیم و درست اجرا بشه خوبه وگرنه مثل شمشیر دودم خطرناکه. ولی فکر کنیم چطور میشه در صورت اجرایی شدن کمک کنیم که تاثیر مثبتی بذاریم. پرنده نگری  میتونه کاری بکنه؟؟!!



مدير كل دفتر رياست سازمان حفاظت محيط زيست خبر داد:
ابلاغ آیین نامه واگذاری و تصدی گری مناطق حفاظت شده به بخش خصوصی


سبزپرس – گروه محیط طبیعی: مدير كل دفتر رياست سازمان محيط زيست از ابلاغ آئين نامه مصوب مجلس در مورد واگذاري و تصدي گري مناطق و عرصه ها در سازمان محيط زيست خبر داد و گفت: سازمان محيط زيست با توجه به محوديت در حوزه منابع مالي و انساني اين مصوبه را ظرفيت مناسبي براي پيشبرد اهداف حفاظتي خود مي داند.

http://isdle.ir/news/index.php?news=7585 (http://isdle.ir/news/index.php?news=7585)
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: اصغر محمدی در ژانویه 17, 2012, 12:10:13 am

به نظرم اصلا خبر خوبی نیست ، خصوصا با تجربه ای که از خصوص سازی داریم ! فوقش به بعضی نهادها یا افراد خاص واگذار می کنند و می شود تیول از ما بهتران.


عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: غزال ادیب هاشمی در ژانویه 17, 2012, 12:20:50 am
 بیشتر مواقع قبل از این که خبر واگذاری به ما برسه بخش خصوصیِ مربوطه، معلومه!!
ولی این واگذاری دقیقیاً یعنی چی؟ با بودجه و کمک های دولتی واگذار می کنند؟ یا با کمک ها ی کارشناسان بخش خصوصی؟ من درست متوجه نشدم  :-[
  :( خبر ترسناکیه ولی اگه فعالانمون "اسکندر فیروز" ِ درونشون رو پیدا کنند! شاید به یه جایی برسه.
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: the owl در ژانویه 17, 2012, 12:55:17 am
وقتی منطقه ی حفاظت شده ای خصوصی بشه یه معنای بسیار بدی که داره اینه که شکار هیچوقت به طور کل ممنوع نخواهد شد و این یعنی دست رد همیشگی به سینه ی حامیان ممنوعیت شکار. ولی خوب شکار چیزیه که با دولتی بودنش هم هیچوقت ممنوع نمیشد. ولی خوبیایی که ای طرح داره کم نیست. مدیریت روی یه بخش کوچیک مسلما موفق تر از یه بخش بزرگه. بخش خصوصی منطقه رو میگیره تا ازش در آمد حاصل کنه پس به هیچ وجه تا جایی که ازش بر بیاد نمیزاره شکار غیر قانونی انجام بشه. تحت هر شرایطی از آلودگی محیط جلوگیری میکنه چون برای اون بخش پول داده. مسلما برای مدیر یک منطقه ی حفاظت شده پول مهم تر از اعتقادات سیاسیه و این معنیش اینه راحت تر میتونه از کارشناسان خارجی یا داخلی کنار گذاشته شده استفاده کنه. ولی از طرفی هم عرصه ی دخالت فعالان ممکنه کم تر بشه چون مدیریت نمیزاره اخبار منطقه یا اشتباهاتشون درز پیدا کنه و....
استاد هاشمی پرسیدند پرنده نگری میتونه کاری بکنه؟ من فکر میکنم مهم ترین کار رو پرنده نگران یا بع طور کلی علاقه مندان به حیات وحش میتونن انجام بدن. وقتی بخش خصوصی یک منطقه رو صاحب اختیار میشه از اولین چیز هایی که میخواد بفهمه اینه که از شکارچی ها بیشتر میتوه پول در بیاره یا از علاقه مندان به حیات وحش؟ اگه پاسخ علاقه مندان به حیات وحش باشه که پرنده نگر ها هم شامل میشه مسلما علاقش و برنامه ریزیش بر حفظ کل سیستم جانوری و همه ی حیوانات و ایجاد شرایط برای بهبود وضعیت همه ی حیوانات خواهد بود و منطقه ای غنی از همه ی حیوانات رو خواهد ساخت که ما میخوایم. ولی اگه پاسخ شکارچی ها باشه مسلما دیگه برای مدیریت حفظ همه ی گونه ها ارزشی نخواهد داشت و حتی احتمالا وجود یک سری از گونه ها که شکارگر ها رو شامل میشه سد راه درآمد خواهد شد پس نه تنها سعی در حفظ اون ها نخواهد داشت،امکان داره دست به نابود سازیشون بزنه.در اینصورت مدیریت تنها و تنها تلاشش بیشتر و بیشتر کردن گونه های شکار به صورت بی رویه و غیر مفید خواهد بود. متاسفانه فکر میکنم در حال حاضر وزنه ی شکارچی ها خیلی قدرتمند تر از ماست:(
این نظر من بود بر پایه ی اطلاعات فوق العاده محدود
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Crane Spirit در ژانویه 17, 2012, 01:35:26 pm

با سلام
دوستان چند نکته که لازم دونستم یادآوری کنم ضمن اینکه من هم از شکاری که هم اکنون به عنوان تفریح انجام میشه خوشم نمیاد ولی نحوه این اعتراض و مبارزم فرق میکنه.


سلام
علاقمندیم که دست کم در قالب کلام هم شده بدونیم نحوه اعتراض و مبارزه تون چیه؟!

 ولی بیاد داشته باشید که مشکل اساسی حیات وحش ما نه شکار که تخریب زیستگاههاست[/b][/color].

دوست دارم بدونم راجب انقراض ببر خزر و شیر ایرانی هم همین فرضیه رو دارید؟!  نه شکار بلکه تخریب زیستگاه؟؟!!!!!  :o... راجب درنای سیبری چطور؟! ... راجب عروس غاز چطور؟؟!!

شکارچی ها نیستند که باعث از بین رفتن دوزیستان شدن. شکارچی ها گرمایش کره زمین رو ایجاد نکردن. شکارچی ها یوزپلنگ ما رو توی جاده زیر نمیکنن. شکارچی ها جاده گستان رو احداث نکردن. شکارچی ها با سمپاشی  روی مزارعشون سم رو وارد گیاهان و سپس جوندگان و در ادامه بدن پرندگان شکاری نکردن. اینکه عقابها به علت سم انباشته شده در بدنشون به سن بلوغ نمیرسن و قبل از زادآوری گوشه ای توی طبیعت از بین میرن کار شکارچی ها نیست .

نه هیچکدوم اینا رو انجام نمیدن! فقط مجوز کشتن یه قوچ میگیرن ده تا میزنن!!! 100 هزار تا 100 هزارتا غاز خاکستری و قو و اردک مرمری و خوتکا و فیلوش و بلوطی و .... و خروس کولی و یلوه و جغد و عقاب و سارگپه و .... به دامگاه دعوت میکنن و شکنجه و قتل عام میکنن! ... محیط بان و هر کی دیگه هم بگه چشم بالا ابروته میزنن میکشن یا تا آخر عمر زمین گیرش میکنن!
واقعا باید ممنونشون هم باشیم که : شکارچی ها نیستند که باعث از بین رفتن دوزیستان شدن. شکارچی ها گرمایش کره زمین رو ایجاد نکردن. شکارچی ها یوزپلنگ ما رو توی جاده زیر نمیکنن. شکارچی ها جاده گستان رو احداث نکردن. شکارچی ها با سمپاشی  روی مزارعشون سم رو وارد گیاهان و سپس جوندگان و در ادامه بدن پرندگان شکاری نکردن. اینکه عقابها به علت سم انباشته شده در بدنشون به سن بلوغ نمیرسن و قبل از زادآوری گوشه ای توی طبیعت از بین میرن کار شکارچی ها نیست و .... خیلی کارهای دیگه بد انجام نمیدن!!!! ;D

 چقدر به حیوون های خونگیمون کنسرو میدیم؟؟ بجای ساختمونی که الان توش نشستین 50 سال پیش چی بود؟؟ چند تا موجود زنده نابود شدن تا ما شهری بشیم؟ ما همیشه دنبال فرافکنی هستیم تا بگیم این و اون دشمن هستن. این افراد قاتلن. اینها تخریب میکنن. ولی تا حالا چقدر فکر کردیم خود ما چقدر موثریم؟؟؟  اینهمه شوینده و سایر مواد قلیایی و اسیدی که وارد طبیعت میکنیم چی میشه؟ این همه انرژی که بخاطر شهر نشینی ما از دست میره از کجاست؟ این همه موارد نفتی و آلاینده های جنبی که ما تولید میکنیم کجا میرن؟ خیلی جالبه ما زندگی شهریمون رو نمیخوایم از دست بدیم. ماشین های دوست داشتنی. لوازم و ابزار مدرن. خیابون های اسفالت شده. حتی وقتی سرتا پامون از مواد نفتی پوشیده شده همشون خوبن ولی دیگران هرکاری میکنن اونها هستن که دارن تخریب میکنن.  چرا ما زندگی شهری رو ول نمیکنیم بریم کنار مناطق حفاظت شده کمکی کنیم؟ چرا ما خودمون بجای ترویج ناسزا و اینکه تقصیر کی بود نمی ریم با دوتا کودکی که تازه دارن وارد جامعه میشن جوری برخورد کنیم که نسل بعدی اینجوری نباشه. با دعوا و عصبانیت و تعصب میخوایم بگیم ما بهتر میگیم. فقط کافیه یه نگا به وضعیت رفتاری ما بندازن تا قید همه این افکار سبز رو بزنن.

آهان حواسم نبود! پس یعنی چون زندگی من و شما وابسته به این چیزها شده، پس بی خیال بقیه موارد حفاظتی!!! حالا که اینا هست چه اشکالی داره منم از فردا برم یه تفنگ بخرم و بیفتم به جون هر جنبنده ای !
شما از کجا میدونید کسانی که با شکار مخالفند، چطور زندگی میکنند؟! چطور مصرف میکنند؟! رفتارشون با مردم عادی و کودکان چطوره؟؟!!! چرا عادت کردید حکم کلی صادر کنید؟!
به نظرتون هر کسی که مخالفتی با قتل عا م حیات آزاد به دست یک مشت سادیسمی جانی داره، باید بره در مناطق حفاظت شده حضور زنده و پر رنگ داشته باشه؟! بعد باید چیکار کنه؟ کلاس توجیهی میدانی "پسر خوبی باش" برای قاتلهای روانپریش بصورت زنده اجرا کنه؟؟ هر کس انتقادی از شکار داره این نسخه ها رو براشون میپیچید!؟؟

به واقع چند نفر از ما منتقدین این جرات رو داریم که از درآمد کارهایی که میدونیم به زیان محیط زیست ختم میشه چشمپوشی کنیم؟ به خودمون که میرسه میگیم من این کارو میکنم ولی با مبارزه و افکار سبز جبران میکنم. بعد میایم به دیگران خرده می گیریم ولی نمیگیم اون هم شاید داره همین کارو میکنه. شکار میکنه ولی میگه اگه آدم خوبی باشمو طبیعت رو بشناسونم ایراد نداره. یکم منصف باشیم. حتی توی کشورهای پیشرفته هم اگه کاری در مورد حیات وحش انجام شده احساسی نبوده بلکه با استدلال و دلیل و بهره گیری از علم حفاظت حیات وحش انجام شده. بجای مبارزه با سازمان محیط زیست کمکی کنیم. همون کشورهایی که موسسات و سبز اندیش هاش اعتراضات انچنان میکنن همون افراد بجاش دست راست سازمانهای حفاظتی هستن نه در مقابل اونها. ای کاش بجای حرف عمل میکردیم. می نوشتیم. مصاحبه میکردیم. این جرات رو پیدا می کردیم که از حاشیه امن بیرون بیایم و در عمل ببینیم چه میشه کرد. دوستان از حرف تا عمل فاصله زیاده. احساسی برخورد کردن و یا دیگران رو نکوهش کردن ساده ترین کار ممکنه.

این یعنی اینکه من نوعی(یا هر کسی با شکار مخالفه) الان یه گزارش کارکامل از هر کاری که برای محیط زیست میکنم یا کردم ارائه بدم؟؟؟ فکر نمیکنید اگه میخواستم اینکار رو انجام بدم با این اسم ثبت نام نمیکردم؟!
هر کس انتقادی از جنایت و کشتار و تخریب محیط زیست داشته باشه باید رزومه کامل ارائه بده؟؟؟
حاشیه غیر امن و میدان مبارزه رو چی معنی میکنید؟ برای شما کجاست این حاشیه هه؟؟؟ یک فروم که قربون صدقه عکسهای همدیگه بریم؟؟؟؟؟
چقدر عمل کردید؟ تا صحبتی از مخالفت با شکار شده همه شما زیست محیطیهای عزیز صحبت از "راه حل منطقی و غیر احساسی و مدیریت اصولی و ......" زدید و رفتید پشت سنگر محافظه کاریتون!... کو کجاست همه اینها؟؟؟

ولی  ... من هم از شکار بدم میاد ولی راه مبارزه رو اینجوری نمیدونم.

پس در دنیای واقعی و در عمل پرچمدارش باشید نه منتقد منتقد شکارچی!


عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Crane Spirit در ژانویه 17, 2012, 02:30:55 pm
علیرضای عزیز، باز که همون شد! ???

اینجا همه موافق نیستن که شکار بده. ما اگه فکرمون از پایه اشتباه باشه که نمیتونیم کار عملی انجام بدیم. اول باید اصول برای خودمون روشن بشه و چنین فضائی بهترین محلهای تبادل نظره.

دوست عزیز، تا وقتی آقایانی با داشتن عناوین بزرگ محیط زیستی در شبکه های رادیوئی و تلویزیونی در ارتباط با شکار مجاز صحبت مبکنن، وضایف تک تک ما جهت روشن کردن جنبه های سیاه شکار سنگینه.
ضمنا اینقدر کوچک نشان دادن اثر شکارچیان بر تخریب طبیعت هم کار درستی نیست  >:(

دقیقا! ما داریم میلیون میلیون پرنده آبزی - کنار آبزی - شکاری ...پستاندار -ماهی - خزنده و ... به واسطه همین جنایتکارهای باصطلاح قانونی از دست میدیم، هنوز تعدادی از ما بدنبال اثبات اینن که "شکارچی خوب" هم هست!!!!
با همین آقایونی که عناوین عظیمی یدک میکشن راجب این واقعیت صحبت کنید که "اگر ما جمعیت شکارگران طبیعی یک زیستگاه رو حفظ کنیم و به حالت طبیعی برگردونیم نیازی به صدور مجوز شکار به قاتلهای حرفه ای نداریم که جمعیت طعمه ها و علفخواران و پرندگان یک زیستگاه رو "کنترل" کنند!"  ... جوابی براش ندارن! یا طفره میرن یا یه جواب بیربط تحویلتون میدن یا شما رو به بیسوادی و سانتیمانتالیسم متهم میکنن!!!!
خانه از پای بست ویران است! ... تو همین سمیرمی که توله خرس زنده قصابی میکنن -تو همین شهر کوچیک - 1500 تا مجوز شکار صادر(فروخته!) شده!!! خوب عزیز من مسلمه پول این مجوزها هر نوع قاتلی رو تبدیل به "شکارچی خوب" و "طبیعت مرد" میکنه
  ;D ;D
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: غزال ادیب هاشمی در ژانویه 17, 2012, 08:50:54 pm
دوست عزیز؛
در جواب
علاقمندیم که دست کم در قالب کلام هم شده بدونیم نحوه اعتراض و مبارزه تون چیه؟!
حرف هایی که قبل ترزدم نگرش من بود، پس تا می تونم بهش عمل می کنم.
قبل هر چیز سعی کردم از خودم شروع کنم. با توجه به علایق و استعداد هایی که داشتم رشته ی اکولوژی رو انتخاب کردم. برای این که موفق باشم از عزیزترین کسانم گذشتم، از وطنم که عاشقانه دوستش دارم خارج شدم فقط برای اینکه موانعی که سر راهم بود رو کم کنم.
الان دانشجوی اکولوژی و حفاظت محیط زیست هستم.
نحوه ی مبارزه ی من اینه، از پایه شروع کردم به چیدن درست خشت ها!

دوست دارم بدونم راجب انقراض ببر خزر و شیر ایرانی هم همین فرضیه رو دارید؟! نه شکار بلکه تخریب زیستگاه؟؟!!!!!  ... راجب درنای سیبری چطور؟! ... راجب عروس غاز چطور؟؟!!
تا جایی که من شنیدم ببر مازندران یا همون خزر اگر زیستگاهی واسش باقی می موند ممکن بود منقرض نشه.
البته شکار در اون زمان قوانین متفاوتی داشت.
امکان نداره یک دوستدار محیط زیست از شکار متنفر نباشه!!! ولی نباید فراموش کنیم که اگر قصد ما حفاظت کل زیست محیطه باید تمام موارد رو در نظر بگیریم. اگر تاثیر زندگی شهریمون بر زیست محیط با شکار مقایسه کنیم؛  تاثیر شکار واقعاً ناچیزه! این مقایسه می تونه  حتی بر اساس احساسات و ارزش های اخلاقی هم انجام بشه (منظورم از حتی این بود که فقط شامل مسائل خشک علمی و آماری نیست)
من به دید یک اکولوژیست گفتم نه از دید شخصی که حفاظت یک گونه ی خاص رو بر عهده داره. نباید فراموش کنیم که اکوسیستم یعنی چی!

و اینکه دوست عزیز، دلسوز عزیز، من این برداشت ها رو از صحبت های جناب هاشمی نداشتم نمی دونم آیا درسته من برداشت شخصی خودم رو اینجا بنویسم یا نا! ولی کاملاً عکس برداشت شما بود. (الان کاملاً به این ایمان آوردم که انسان ها می تونن برداشت متفاوتی از یک مطلب داشته باشن)

و اینکه گفتید آیا باید رزومه ارادئه بدیم!! دقیقا برداشتی بود که من از این سوال داشتم
"علاقمندیم که دست کم در قالب کلام هم شده بدونیم نحوه اعتراض و مبارزه تون چیه؟!"

و در آخر  :) از شما به عنوان کسی که رویاش دیدن سرزمینی با طبیعت سالم و جامعه ی سالمه! خواهش می کنم کمی صحبت های ما رو درک کنید! ما اعضای این تالار (کسانی که شما منتقد منتقد شکارچی! خطاب کردید) با شما هم اندیشه و هم دل هستیم. من به شخصه از شما انتقاد نکردم؛ از بروز غیرت به این شکل انتقاد دارم
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: غزال ادیب هاشمی در ژانویه 17, 2012, 09:51:50 pm
چون خطاب به شخص خاصی ننوشته بودید من جواب خودم رو دادم.
اگر جسارت کردم ببخشید.
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Alireza Hashemi در ژانویه 18, 2012, 12:49:16 am
با سلام.
 یکبار دیگه بگم که من همه دوستان رو توی این فروم در یک جبهه می بینم و صحبت  ما تفاوت دیدگاهها در اعمال نظرهاست. ضمنا  از شما Crane Spirit  به جهت ادامه بحث که سبب دنبال کردن موضوع توسط دیگران میشه سپاسگزاری می کنم.
در مورد نحوه اعتراض باید بگم مثلا شما در امضای خودتون میفرمایید " شکارچی خوب شکارچی مرده است". خوب این چه چیزی رو عوض میکنه یا تاحالا کجا این طریق رفتار اثر گذاشته؟؟!! من فکر میکنم اگه بگیمکه " شکارتفریحی ظهور اشتباه علاقمندی به طبیعت است و فرد شکارچی یا در طول زندگی آنچنان که باید به او درک درستی از شناخت طبیعت داده نشده یا در مواردی فرد نیازمند بررسی های روحی و روانی بیشتر است. ضمن اینکه فرهنگ حاکم بر جوامع محلی و ارزشهای سنتی آنها هم باید در نظر گرفته شود." هردو مورد شکار رو رد میکنه ولی نحوه بیانش متفاوته.
در مورد انقراض گونه هایی که فرمودید هم زیستگاه بی تاثیر نیست. یادمون نرفته که در قضیه ورود ببر سیبری ( که بحث درست یا غلط بودنش از بحث خارجه) و یا تئوری  معرفی مجدد شیر ایرانی چیزی که بیش از همه چیز مشکل آفرین شده نبود زیستگاه مناسب برای این پروژه هاست. ببر رو الان کجا میشه قلمرویی براش تصورکرد یا شیر ایران اگه باشه کجا باید بره. آیا اگه زیستگاه امن دیگه ای با شرایط مشابه وجود داشته باشه عروس غازها باز هم میرن توی دامگاههای فریدونکنار؟!! یا حد اقل چند تایی بیرون از دامگاه دیده میشن؟
در مورد کشته شدن و صید پرندگان در دامگاه نظرات من در تاپیک دیگه ای قید شده که نیازی به ذکر مجدد نیست. اونجا منتظر دیدگاه شما خواهم بود تا بحث در جای خودش دنبال بشه.
در مورد اینکه چه کارهایی باید افراد انجام بدن من صحبت کلی کردم و از ضمیر "ما" استفاده کردم نه "شما". پس روی صحبت با شخص و یا امرونهی نبود.خواستم بگم بجای اینکه از بقیه شروع کنیم از خودمون شروع کنیم ولی نه اینکه من تئوری و احساسی حرف بزنم بقیه باید عمل کنن.
در مورد ارایه گزارش و این چیزها من جسارتی نکردم ولی یک مورد هست که بد نیست ذکر کنم. من شخصا با نام و نام خانوادگی در این تالار حاضر هستم. اگر شما بر این عقیده هستید که دیدگاه شما درست است پیشنهاد میکنم با ذکر نام و مشخصات افتخار آشنایی بیشتر دوستان را فراهم نمایید هرچند من و شما فکر میکنم چند سالی است در کنار یکدیگر از تماشای پرندگان لذت میبریم. صمیمانه خواهشمندم در جوی دوستانه وخالی از تندروی به بحث ادامه دهیم. و به یاد داشته باشیم که ما همگی برای حفاظت از طبیعت و پرندگان تلاش میکنیم. پس در صورت تمایل به ادامه خواهشمندم موضوع از نقل قول های شخصی و بحث دوطرفه خارج بشه و موضوع مورد اشاره در تاپیک مربوطه دنبال بشه نه حمله و دفاع های شخصی. پاسخ من به متن ارسالی نیز بیشتر به جهت احترام متقابل صورت گرفت.
من پیشنهادی دارم. شاید بهتر باشد اینگونه بیان کنیم:
هرچند شکار از نظر متخصصین علم حفاظت به عنوان یکی از روشهای بهره برداری در بسیاری از کشورها حتی کشورهای پیشرو در امر حفاظت  مدافعانی دارد و در صورت اجرای صحیح، حداقل به انقراض یا کاهش گونه منجر نمی شود، اما از انجا که وضعیت گونه های وحشی کشورمان بسیار اسفناک و درخور توجه بسیار است و بسیاری گونه ها یا به علت تخریب و تکه تکه شدن زیستگاه و یا در ادامه  به علت فقر ژنی و کاهش بیش از حد تعداد، شکار بی رویه و یا بسیاری از موارد دیگر وضعیت ناپایداری دارند، همچنین به علت عدم بررسی دقیق علمی در خصوص ارزش واقعی گونه ها و نقش آنها در اکوسیتم های مختلف و هزاران دلیل دیگر، یکی از حداقل کارهای  ممکن برای نجات محیط زیست  باقی مانده کشورمان توقف شکار و توجه بیشتر به مقوله حفاظت است. هرچند اجرایی شدن این مهم نیازمند همراهی و همکاری تمامی اقشار جامعه و ایجاد بستر فرهنگی مناسب برای مشارکت مردمی است.
با سپاس از توجه شما. امیدوارم در این مورد هم نظر باشیم. :) 

 
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: reza_aliasl در ژانویه 18, 2012, 04:08:17 pm
در رابطه با مطلب خصوصی سازی که مطرح شد همانطور که آقای هاشمی گفتند دقیقا یک شمشیر دولبه است.در کشور ما سطح خدمات بعضی از شرکت های خصوصی بسیار بهتر از مشابه های دولتی است!در صنعت بیمه میتوان  نمود این مسئله را به وضوح دید.و یا بلعکس در صنعت  خودرو سازی دیگه همه می دونند چه اوضاع و شرایطی است.....
باید فرصت داد تا ببینیم این جریان به چه سمتی پیش می رود.اما چون تغییری در راه است می توان از این قضیه استفاده کرد.شرکت خصوصی به شدت نگران منافع خود در طرح است این فرصتی برای گروه های طبیعت گردی و پرنده نگری است تا با تعامل مناسب با شرکت و ایجاد یک فضای خوب دست شکارچی ها را کوتاه کند.گرچه نظر من اینه که اگر این کار به روش اصولی و نه با....انجام بشه خود این شرکت ها هستند که نزد گروه های طبیعت گرد خواهند آمد.
اما پیرامون صحبت های اخیر باید بگم که این دوست ما Crane Spirit با کامنت های کوبنده ای که دارند کم از یک شکارچی نیستند....!!!گاها کامنت کشی هم می کنند....
این جمله شما خیلی برام سنگین بود که آیا واقعا از نظر شما اینجا مکانی است که ما قربون صدقه عکس های هم میریم...؟؟کاش توضیح می دادید
دوست عزیز قبول کنید که در صحبت هاتون تند روی می کنید.شما حق ندارید پشت سر یک گروه از افراد جامعه اینطور قضاوت کنید!!!
(قتل عا م حیات آزاد به دست یک مشت سادیسمی جانی _ قاتلهای روانپریش و....)
یک تعداد کمی از این افراد اینطور هستند مابقی که اینطور نیستند!نمیشه تنها با یک عمل یک انسان یا گروهی از انسان ها را با این همه عناوین ناجور خطاب کرد....
دوست عزیز ممکنه کسی از بستگان افرادی که در این تالار هستند شکارچی باشند و یا اینکه در گذشته شکار می کردند.(خودم را نمی گم).کمی رعایت کنید.
صحبت های آقای هاشمی هم کاملا مورد تایید هستند.شما با چه پیش فرضی این مطالب را مطالعه می کنید نمی دونم....اما برداشت های شما از گفته های ایشون اشتباه بود.
اگر یک چیزی را نقد می کنیم برای این است که غلط است و باید اصلاح بشود!خوب  چطوربشود؟با این روش....
کدوم روش؟؟....اینجا ست که بقول خودتون صحبت از رزومه پیش میاد....!!
این سبک صحبت کردن راه بجایی نمی بره.بیایید اگر می خواهیم نظری بدهیم این نظر طرحی باشد برای رشد و بلوغ بیشتر این بخش از تالار وپخته تر شدن افراد ضعیفی مثل من در امر فرهنگ سازی.چراغ اول را خانم یوسفی روشن کردند که بسیار جالب توجه بود.خلاصه اینکه امیدوارم
رویه بهتری پیدا کنه و به حدی برسه که دوستان شکارچی هم به این تالار دعوت بشوند و صحبت های خودشون را مطرح کنند.
عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: Crane Spirit در ژانویه 30, 2012, 01:10:12 pm

حرف هایی که قبل ترزدم نگرش من بود، پس تا می تونم بهش عمل می کنم.
قبل هر چیز سعی کردم از خودم شروع کنم. با توجه به علایق و استعداد هایی که داشتم رشته ی اکولوژی رو انتخاب کردم. برای این که موفق باشم از عزیزترین کسانم گذشتم، از وطنم که عاشقانه دوستش دارم خارج شدم فقط برای اینکه موانعی که سر راهم بود رو کم کنم.
الان دانشجوی اکولوژی و حفاظت محیط زیست هستم.
نحوه ی مبارزه ی من اینه، از پایه شروع کردم به چیدن درست خشت ها!

[color=red

خوب آفرین  :D  واقعا کار خوب رو شما انجام دادید! من حرف دیگه ای هم باید اضافه کنم؟!
منظور من در پاسخ به آقای هاشمی مطب خود ایشون بود که طرف مقابل رو فقط به "حرف زدن و عمل نکردن" متهم کرده بودند. نه اینکه از تک تک کاربران بخوام بیوگرافی و رزومه ارائه بدن!!!
در ضمن اقدامات خوب شما شرط لازمه ولی کافی نیست! ... تا وقتی ما دیدگاه پایه ای مون در مورد جنایتی مثل شکار محافظه کارانه و در مواردی دفاع از شکارچیه اسم ما نمیتونه "دوستدار محیط زیست" - "فعال محیط زیست" - Freelife Conservationist  و ... باشه! شرمنده !!! حقیقت تلخه!
شکار حیوانات، امروزه، با وسایل و امکانات موجود و ... تنها ریشه روانشناختی عمیقی در ناهنجاریهای روحی و روانی داره... خانوم عزیز با یه شکارچی -حتی اونی که مجوز دستشه و خودش رو "با مرام" میدونه - هم گام بشید و از نزدیک و "درطبیعت" و سر صحنه جنایتش بشناسیدش؛ نه تعریف دیگران یا آشنایی دور!


تا جایی که من شنیدم ببر مازندران یا همون خزر اگر زیستگاهی واسش باقی می موند ممکن بود منقرض نشه.


ولی تا جایی که حقیقت ماجراست ببر خزر بخاطر قتل عام وحشیانه قوم ...ی قجری و بعدها توسط خود این شکارچیان شریف(!!!!) تا دونه آخر نابود شدن ... عکس معروف سیاه و سفیدی رو که میگن آخریش بوده حتما دیدین، با یک تفنگ بدست بیمار که افتخار این جنایت نصیبش شده گرفته شده : اون آخری رو میگم: اونو تخریب زیستگاه نکشته خانم ادیب هاشمی! اون رو گلوله شکارچی کشته! اونقدر واضحه که نباید اضافه کنم که : اون موقع ما اتوبان سازی و پالایشگاه و پتروشیمی سازی و خرید و فروش املاک و .... نداشتیم که ببرها بخاطر تخریب زیستگاه نابود بشن... دهه های متمادی بعد از انقراض (قتل عام توسط شکارچیان) ببر این اتفاقات روی داده... همینطور برای شیرایرانی!

امکان نداره یک دوستدار محیط زیست از شکار متنفر نباشه!!! ولی نباید فراموش کنیم که اگر قصد ما حفاظت کل زیست محیطه باید تمام موارد رو در نظر بگیریم. اگر تاثیر زندگی شهریمون بر زیست محیط با شکار مقایسه کنیم؛  تاثیر شکار واقعاً ناچیزه! این مقایسه می تونه  حتی بر اساس احساسات و ارزش های اخلاقی هم انجام بشه (منظورم از حتی این بود که فقط شامل مسائل خشک علمی و آماری نیست)


خیر نا چیز نیست ... این همه مطلب و آمار به قول شما خشک  (که چه خشک و خالی باشن یا رنگ و لعاب دار حقیقت محض هستند!) موید این حقیقته که شکار جزو عوامل اصلی انقراض و نابودی نه تنها گونه ها بلکه اکوسیستمهاست! اینه معنای واقعی اکولوژی ! گونه جانوری و گیاهی - عوامل غیر زنده محیطی و ارتباطات این دو تا ست که به اکوسیستم شکل و معنا میده... یکی از کوچکترین اجزا آسیب ببینه فقط یک اکوسیستم متزلزل و رو به نابودی رو به جا میذاره.
من به دید یک اکولوژیست گفتم نه از دید شخصی که حفاظت یک گونه ی خاص رو بر عهده داره. نباید فراموش کنیم که اکوسیستم یعنی چی!



"علاقمندیم که دست کم در قالب کلام هم شده بدونیم نحوه اعتراض و مبارزه تون چیه؟!"

ببینید روش من با شما تفاوتی چندانی نداره!
ولی مهمترین فرقش اینه که من تحت هیچ شرایطی هیچ گونه مهر تاییدی بر هیچ نوع شکارگری انسان نمیزنم و نخواهم زد!!! بر خلاف شما که ظاهرا بدتون نمیاد تبصره ها و استثنائاتی قائل بشید!
به جای اینکه این همه انرژی بذارید و محافظه کارانه حتی در معرفی این مقوله "اما" ها و "اگر" هایی اضافه کنید، بخصوص برای نا آشناها با مقوله مدیریت محیط زیست، کودکان و نوجوانان، حقیقت ماجرا رو بدون کم و کاست بفرمایید لطفا!! :
شکارگری انسان رفتاری ناشی از ناراحتی روحی است و هیچ گونه توجیهی ندارد!

عنوان: پاسخ : شکار و شکارچی
رسال شده توسط: غزال ادیب هاشمی در ژانویه 30, 2012, 03:50:22 pm
این که برای چی می گید جنایت کاملاً مشخصه؛ کاملاً این قضاوت رو می شناسم و می دونم که برای چی می گید جنایته. منم هم قبول دارم من هم با گوشت غذا درست نمی کنم!! ولی نمی تونم به همه ی کسانی که گوشت می خورن بگم جنایتکار!!!!! خیلی از گیاه خوارا تا یک مدت گوشت خوار بودن. و خیلی از گوشت خوارهای الان بعدها گوش نخواهند خورد.
اگر از نظر اخلاقی بررسی کنیم کشتن حیوانی که آزاد زیسته خیلی بهتره از کشتن حیوانی که تمام عمرش شکنجه شده. تمام کسانی که گوشت می خورن می دونن که اون برای اون گوشت حیوون کشته شده. پس می شه گفت که اونها خواستن که کشته بشه پس اگر به شکارچی ناآگاه می گیم جانی به همه باید بگیم به جز معدود آدمایی که گوشت نمی خورند فرشتگانی که هیچ گناهی نمی کنند؛ نه خیر جنایت تو ذات آدم هاست.(همونطور که شما به مرگ یک شکارچی راضی هستید.) آدما اگر آگاه باشن خودشون رو کنترل می کنن.و آگاهی خودش خود به خود نمیاد!
مگر شما از نقطه نظر دیگه ای گفته باشید.
حقوق بشر وحقوق حیوانات هردو از یک ریشه هستند نمی تونیم حقوق حیوانات رو درک کنیم تا زمانی که حقوق بشر رو دور نکردیم و بالعکس.