تالار گفتگو پرنده نگری و پرنده شناسی

دامگاه های فریدونکنار. تهدیدها و نگرانی ها

Alireza Hashemi

خواستم یادآوری کنم پاییز در راه است و ما هیچ کاری برای این فریدونکنار نکردیم. حتی کار فرهنگ سازی و تنویر افکار عمومی هم انجام ندادیم. چه باید کرد؟ شروع مصاحبه در نشریات، ایجاد گروههایی برای پیگیری جدی تر یا نامه نگاری ها و .... نظر شما چیه؟! واقعا باید هرسال آخر فصل صید زمستانه ناراحت باشیم و سال بعد دوباره تکرار؟
من میخوام خواهش کنم دوستان توانمندی های خودشون رو اعلام کنن تا شاید بشه هرچند آرام آرام ولی حرکتی رو شروع کرد که با پیش بینی همه زوایای قضیه و بدور از کارهای احساسی (که فقط سر و صدا داره و نتیجه ای نمیده) کم کم به سوی گفتمان منطقی با مسئولین و دست اندرکاران و یا حتی شروع نکوهش فرهنگی در مورد این خودخواهی به ظاهر سنتی بریم.  :)
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


ghasempouri

علیرضا جان
خیلی ممنون که این پست را به وقتش احیا کردید. اجازه می خواهم پیشنهاد بدهم چیزی شبیه به یک کارگروه داوطلبانه داشته باشیم
در این سالها افراد زیادی به منطقه رفت و آمد کرده اند و هر کدام به فراخور نگرشی که داشتند تجربیات خوبی را کسب کرده اند
خانم الن وسالو توکلی، آقای محمد علی الله قلی، خانم پریسا خلف بیگی و دوستانی از همین گروه با مردم منطقه جلساتی داشتند
شاهد هستم که برخی هاشون خیلی زحمت کشیدند و نتایجی هم گرفتند البته خیلی وقت ها هم بوده که نا امید کننده بوده
درهر صورت منطقه خیلی وسیعه، تعارضات هم به اندازه وسعت آن گسترده است. مثل اینها:

- اگر از دامگاه بگذریم دامهای صید غاز (شب دام) در زمین های کشاورزی را چه باید کرد
- همین تورهای هوائی برای چنگرها که متاسفانه حتی باعث تلفات دسته های سار و چکاوک میشه
- کشت دوم که برخی اوقات تبدیل به یک مساله میشه و مهم هم هست و میتونه باعث لطمه بشه
- حساسیت دامگاه دارها روی دخالت افرادی که در مورد صید کردن آنها اظهار نظر داشته باشند
- مالکیت خصوصی آنها که فعالیت ما را به شدت تحت الشعاع خودش قرار میده
- بی تفاوتی ادارات محیط زیست آمل به دامگاه سرخرود و اداره محیط زیست بابلسر به دامگاه ازباران و فریدونکنار
- بحث برج پرنده که قولش را یک NGO فنلاندی داده و آقای هری سالمی سفیر فنلاند هم از منطقه دیدن کرده
- اینکه دامگاه داران سرخرود شرقی هنوز از قوهایی که به منطقه می آیند متنفرند چون فکر می کنند سودی براشون نداره
و اون درنای نر تنها (آقای امید خان) و .... خیلی از موارد شبیه به این

همانطور که میدونید بنده محل کارم در شهرستان نور است (50 کیومتری منطقه) و هر وقت که احساس کنید می تونیم دور هم بنشینیم و افرادی که در این گروه عضو نیستند اما افراد موثری هستند را در جلسه ای با هم داشته باشیم، با کمال افتخار در خدمت شما هستیم. قول میدم بد نگذره. دانشکده هم تا جائیکه توان داشته باشه حمایت میکنه
این هم سالن شورای دانشکده که 6 دانگ در خدمت شماست. نشانی: شهرستان نور - داشکده منابع طبیعی و علوم دریایی - واحد بین الملل دانشگاه تربیت مدرس

سید محمود قاسمپوری

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Behrad farkhonde

من می گم که نباید صبر کنیم نباید منتظر فردا ها باشیم باید هم روز ها یک کاری بکنیم اگر زمان بگذرد و ماها کاری نکنیم ...
نیاید ان روزی که دیگر پرنده ای نماند که دامگاه داشته باشد.
نوشته بهراد فرخنده
parande negare kochak

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


farhad.razavi

با عرض پوذش از اساتید من جسارت میکنم اما سالها پیش دوستی داشتم اهل ساری که در اداره کل مازندران مقامی داشت. در ان سال بحث های شدید سر دامگاه فریدونکنار بابت جمع کردن آنجا بود در یکی از جلسات که من هم بودم عده ای از ان جی او ها و علاقه مندان با لحن شدید شروع به بازخواست این دوست کردن که شما کاری نمیکنید میترسید دست ما بود یک شبه فلان میکردیم و .... این دوست ما پاسخ جالبی به جمعیت دادن و گفتن شما چطور می خواین یک شبه فرهنگ یک منطقه را از بین ببرید در این منطقه سالهاست این روند به شکلهای مختلف انجام میشه مگه میشه دامگاه داری رو که وقتی میره خواستگاری و خانواده عروس ازش میپرسن شبی چند تا غاز میگیریو یک شبه ارشاد کرد یا با چوب و چماق ساکت کرد. اگر واقعا کاری میخواید انجام بدید از کوچکترین اعضای آن جامعه شروع کنید لازم نیست منتظر پاییز و زمستان بود تا پرنده ها بیان و داستان هر سال تکرار بشه بعد بشینیم فحش و بدو بی راه به اهالی منطقه بدیم از اول مهر برنامه ریزی کنید به صورت رایگان کلاس های فوق برنامه تو مدارس برگذار کنید. فرهنگ سازی از کوچکترین قشر یک جامعه بهترین روش برای مبارزه است
ببخشید که جسارت کردم.

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

ممنون از پاسخ شما آقا فرهاد. حرف ما هم خارج از صحبت شما نبود ضمن اینکه تا این لحظه بی احترامی و یا به قول شما ناسزایی در این مجموعه در مقابل دامگاه دارها نبوده که بگیم از این به بعد نباشه. خود شما هم دوباره چرخه سابق رو ادامه دادین جدای از اینکه دوستی من و شما با افرادی در اون محل و رفت و آمد جنابعالی و دیگر دوستان رو هم نباید ندیده گرفت. من نظرم اینه اگه بنده و شما با هماهنگی با همون شخصی که بیشترین انگشت اتهام به سمت ایشون نشونه گرفته میشه رفت و امدی داریم و از دست آوردهای این ارتباط استفاده میکنیم چه کنیم که علاوه بر لذت دیدن پرندگان و ارتباط با دست اندکاران، کاری هم برای تغییر این فرهنگ انجام بدیم. من فکر میکنم اگه ما هرسال بریم و بیام و نتیجش چیزی نباشه درست نیست. همه میدونیم کار فرهنگی چجوری اثر گذاره ولی اینکه از چه راهی این فشار فرهنگی ایجاد بشه مهمه. پروژه درنای سیبری خیلی فراتر از این فرهنگ سازی پیش رفت و هزینه کرد ولی اثری نداشت. مهم اینه که حالا که ما اینجا هستیم چطور میشه اذهان عمومی رو به سمت مشکل سوق داد تا خرد جمعی تصمیم بگیره و مسئولین هم در ادامه این تصمیم با توجه به پشتوانه مردمی کاری کنن. یقینا اگه نیروی مردمی قوی تر از فرهنگ حاضر بر منطقه باشه تاثیر گذار خواهد بود کما اینکه قبایل ادم خوار امروزه آدم خواری نمیکنن.(البته منظورم مقایسه موردی نبود خواستم بگم  اگه جهت فعالیت منطقی باشه فشار فرهنگی بر فشار رسوم محلی غالب میشه بدون اینکه اجباری در بین باشه)
و صد البته منظورم محکوم کردن شما نبود فرهاد جان

 
« آخرين ويرايش: اوت 25, 2012, 01:55:29 pm توسط Alireza Hashemi »
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


farhad.razavi

دوست عزیز آقای هاشمی
تمام مطلبی که گفته شد روایتی بود که شنیدم و عینا اینجا منعکس شد. من هم حرفی راجع به این که دوستان در اینجا بی احترامی یا ناسزایی به کسی گفته باشند نزدم . نقل قول از اون جمع بود و البته که من منظور از آن شخص آن دوستی که شما فکر میکنید نیست این موضوع برمیگرده به ۱۰ سال پیش.

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


آرش حبيبی آزاد

هر هكتار شاليزار چقدر در سال درآمد دارد ؟
فريدونكنار داراي برنج مرغوبي است فرض كنيم يك خانواده پنج نفره داراي يك هكتارزمين باشند كه البته فرضي مشابه فرض محال است اين خانواده در سال بين چهار الي پنج ميليون تومان در آمد دارد يعني حدود ماهي ٤٠٠ هزار تومان 
با اين مبلغ مي توان به دشواري زندگي كرد به شرطي كه هزينه هاي مسكن و درمان و تحصيل را فراموش كنيم يادآوري مي كنم بسياري از روستاييان متاسفانه هنوز تحت پوشش بيمه هاي درماني و بازنشستگي نيستند و اين يك هكتار بايد چند سالمند را هم تغذيه و درمان كند اما فرض ما همچنان همان خانواده ايده ال است
از اواخر مرداد تا اواخر فروردين هم كار كشاورزي تعطيل است و اكثر كشاورزان بيكارند و سلف خرها هم كه مي دانند كشاورزان به پول احتياج دارند محصولاتشان را با بهاي اندكي پيش خريد مي كنند
از ياد آوري قيمت لاشه پرندگان وحشي در بازار ماهي فروشان فريدونكنارچندشم مي شود اما همينطور بپذيريد كه با پانزده شانزده اردك يا كمتر غاز مي توان به اندازه يك ماه يك شالي كار در آمد حاصل كرد 
متاسفم نمي خواهم وارد سياست بشوم اما در تمام نقاطي از دنيا كه بحث هاي حفاظت از حيات وحش جدي است مسايل بالا قبلا حل شده درمان وتحصيل رايگان وجود دارد قوانيني براي جلوگيري از تقسيم زمين هاي كشاورزي و حمايت و بازنشستگي از كشاورزان وضع شده است
شخصا جزو كساني هستم كه عقيده دارند ارزش زندگي تمام مخلوقات خداوند مساوي است و زندگي يك غاز همانقدر مهم است كه يك انسان اما از طرفي اعتقاد به عدالت بين انسان ها هم دارم و تازماني كه هم وطنانم با اين شرايط زندگي ميكنند تلاشي درجهت آنكه زندگيشان سخت تر از اين شود نخواهم كرد
 

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

  آرش جان من به صحبت های شما مثل همیشه نه تنها احترام میگذارم که سرلوحه کارم قرار میدم. ولی فکر میکنم شما پیش فرضی رو از پایه اشتباه قرار دادین. این بخش صحبت که مردم در فشارند کاملا قبول و اگر کسی در چنین شرایطی باشه انسانیت هم حکم نمیکنه اینگونه ما از روی شکم سیری نظر بدیم. در این شکی نیست. ولی اینجوری نیست که اون دوستان عزیز ما همشون فقط به همین تکه زمین وابسته باشن. جالبه من با هرکدوم از این عزیزان که صحبت کردم اعلام کردند که به گونه ای این تفریح ایام استراحت بین کشاورزی است و خودشون جای دیگه فعال هستن و حتی برخی از مناطق اطراف میان. ضمنا بد نیست اشاره کنم قیمت پرندگان فروخته شده اون چیزی نیست که به صیاد میرسه و غالبا صید روزانه به قیمتی پایین تر به دلالانی فرخته میشه که بحث مفصل داره در ارتباط با ارتباطات و نحوه عمل این افراد. بخشی هم که نوسط فروشنده ها به قیمت افزوده میشه و باز به جیب کسانی غیر از اون کشاورزان میره. ضمنا این دامگاهها معمولا به قیمت باز هم پایین تر از این مجموع صید به اجاره داده میشه و فرد حاضر همیشه اون کشاورز مورد نظر شما نیست. یقین دارم شما با دیدگاه مدیریتی که دارین متوجه منظورم شده اید. بحث احساسی و انسان دوستانه قضیه بسیار زیباست و من هم هزار درصد با اون موافقم ولی یقینا اعلام نظرعمومی در این مورد نیازمند دانش واقعیت پشت صحنه در مورد روند گردش های مالی و افراد دست اندرکار است که اینجانب از توضیح آن در این تالار عمومی معذورم و در وقتی حضورا خدمت استادم عرض میکنم. پس شاید این ارقام مورد نظر من و شما بسیار کمتر از اون چیزی است که به جیب اون به قول شما کشاورز میره و لذا شاید بشه با هزینه اندک و قطع واسطه گران سودجو وضعیت برای همه بهتر بشه. همونطور که فرمودین درهیچ کجای دنیا بدون در نظر گرفتن همه جوانب قضیه وارد عمل نمیشوند. یقینا برای بدست آوردن عدالتی که 100 یا 200 با حتی 10000 صیاد فریدونکنار را در برابر 70 ملیون هموطن یا حتی چند ملیارد ساکن کره مسکون یکسان نگاه کند و حق همه افراد را نه تنها عده ای خاص در نظر گیرد نیازمند حرکتی ملی- جهانی  است و نه لحظه ای و زود گذر یا حتی احساسی. همه فعالیت و صحبت های من هم پیرامون نظر شما می گردد. نمیتوان با خشونت و باید و نباید کاری از پیش برد ولی با روند کنونی قدرت بالاتر کشور که دولت است نیز تا خواسته ملی در بین نباشد با توجه به اولویت های زیادی که وجود دارد هرگز وارد معرکه نمیشود تا این عزیزان از نظر شما نیازمند و مظلوم را سامان دهد. لذا خواسته من و شما در خصوص تغییر روند کنونی به معنی جنگ و یا به قولی آجر کردن نان آنها نیست بلکه به معنی ایجاد فضای گفتمان و تغییر روند کنونی است. همانگونه که یک پروژه عمرانی و یا صنعتی در صورت قرار گرفتن در محلی خاص مجبور به اغنا و راضی کردن مردم منطقه و یا خریداری زمین و یا حتی واگذاری زمین مشابه است، راهکارهای بسیاری پیش روست تا وضعیت بهبود یابد نه اینکه بگیر و ببند و اینگونه حرف ها.
تا کنون حد اقل با چند تن از دامگاه دارها که صحبت کرده ام گفته اند دولت برای معامله پا پیش بگذارد ما هم حاضر هستیم. حتی برخی میگویند اگر فشار برخی از افراد خاص؟! در محل نباشد حاضریم دایما پرنده نگرها را وارد دامگاه کنیم و به گونه ای با تغییر کاربری موافقند اما فشار حتی فیزیکی و تهدید ها را عامل اصلی سکوت ذکر میکنند. بسیاری از گونه های در خطر انقراضی که توسط دامگاه دارها به علت شناسایی آنان کشته نمیشود، در گذر از چرخه واسطه ها بجای اداره محیط زیست سر از باغ وحش های خصوصی کشور در میاورند. بحث پیش خرید و فروش پرندگان صید شده خود روایتی اسفناک دارد که بیشتر فشار بر همان کشاورزی را که فرمودید وارد میاورد. همچنین هیچ نظارتی در خصوص حد اقل آمار واقعی پرندگان حاضر به علت کارشکنی ها وجود ندارد.
ایجاد دامگاههای جدید و گسترش دامگاههای حاضر هم دایما ادامه دارد و متاسفانه افراد مجری همگی کشاورزان مورد نظر شما نیستند. ضمنا تاکنون وامهای بلاعوض هم به برخی دامگاهها داده شده ولی کماکان مشکل پشت مشکل برقرار است.
آرش جان من هم همینطور که میبینی کاری در جهت سخت تر کردن زندگی کسی انجام نداده ام. ولی آگاهی عمومی از ضعف ها و جذب خرد عمومی و بحث و بررسی مطلب هیچ نباشد تلنگری برای تغییر وضعیت است. شاید خواسته جمعی به سویی پیش رود که همگان خرسند باشند. مثل همیشه دیدگاه زیبای شما را ارج می نهم و حضور پرافتخارت در این تالار را برای خود غنیمتی بزرگ میدانم.  :)
« آخرين ويرايش: اوت 26, 2012, 12:03:26 am توسط Alireza Hashemi »
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

دوست عزیز آقای هاشمی
تمام مطلبی که گفته شد روایتی بود که شنیدم و عینا اینجا منعکس شد. من هم حرفی راجع به این که دوستان در اینجا بی احترامی یا ناسزایی به کسی گفته باشند نزدم . نقل قول از اون جمع بود و البته که من منظور از آن شخص آن دوستی که شما فکر میکنید نیست این موضوع برمیگرده به ۱۰ سال پیش.
فرهاد فکر کنم کمی گفتمان ما حاشیه رفت. منظور من هم افراد خاص نبود. برای اینکه بحث از مسیر اصلی منحرف نشه خصوصی صحبت میکنیم. ممنون از شروع بحث راهبردی موضوع. میبینمت ;)
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


آرش حبيبی آزاد

علاقه مندان به حفاظت محيط زيست پاكترين قلب ها را دارند
هرگز كتمان نمي كنم كه كساني هستند كه قتل و آزار حيوانات تفريحشان است و از سر سيري و بيكاري دست به شكار مي زنند اما در كشوري كه در آمد سرانه سه هزار و دويست دلار است بديهي است كه نسل مرال و قوچ و ميش حلال گوشت بيش از گراز حرام گوشت در خطرباشد
در يك ساختاردموكراتيك سازمان هاي مردم نهاد مطالبات مردم را مطرح كرده و از طريق پارلمان تبديل به قانون مي كنند امادر كشور ما بدلايلي حتي مطالباتي كه توسط اين نهادها مطرح مي شود به علت سوابق روشنفكرانه و بورژوازي حاكم بر اين نهاد ها به عنوان يك حركت ضد مردمي تلقي مي شود
مثال مي زنم در ميانكاله - جنگل ابر - تنگ صياد نمايندگان مردم به جاي وضع قوانين در فكر جلب امكانات براي اجراي پروژه هاي عمراني هستند
نمي خواهم طولاني صحبت كنم بنابراين دو پيشنهاد مشخص دارم
١- رسانه اي كردن آنچه در فريدون كنار اتفاق مي افتد ممكن است به جاي اين كه منجربه حفاظت از پرندگان شود موجبات قانوني شدن و گسترش اين كار به ساير مناطق را فراهم آورد مانند آنچه در مورد كروكوديل - كبك و بلدرچين اتفاق افتاد
٢- پيشنهاد جايگزيني يك طرح پر درآمد تر مانند سايت پرنده نگري يا غيره بصورت مطالعه شده همراه با تسهيلات و آناليز هزينه و فايده به جاي دامگاه داري

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

هدف من از این لینک تایید یا نکوهش خبر و نحوه ارایه اون نیست اما چون تلاش میکنم تمامی اخبار و نظرات چه موافق و چه مخالف در اینجا برای مطالعه وجود داشته باشد لینک و خبر زیر را اضافه میکنم.
گویا امسال مهاجرت پرندگان بسیار زود شروع شده است . خبرهای دوستان از آبگیرهای اطراف تهران و حومه نیز نشان دهنده این مورد است.
خبری در مورد فریدونکنار در سبزپرس دیدم که نقل میکنم ولی ای کاش مطلب کمی نرمتر نوشته می شد. ضمنا در حالت عادی به علت حساسیت وجود امنیت ظاهری در منطقه برای صید دامگاهها، تیر اندازی در منطقه صورت نمیگرفت که کمی جای تعجب است:

صداي شليك تير لحظه اي در فريدونكنار قطع نمي شود
فرود غير منتظره 2000 پرنده مهاجر در آبندانهاي فريدونكنار

لینک خبر :
http://isdle.ir/news/index.php?news=8726
« آخرين ويرايش: اوت 27, 2012, 07:10:22 pm توسط Alireza Hashemi »
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


آرش حبيبی آزاد

جدا باعث تاسف است
اما شايد فرصت مناسبي براي فعاليت فراهم شده باشد
تا زماني كه شكار از نظر قانون ايراد نداشته باشد خلاف شرع نباشد و از نظر عرف جامعه محلي قبيح نباشد مخالفت با آن وجهي ندارد
اما اكنون كه صيد و شكاري در خارج از فصل اتفاق افتاده است محمل قانوني براي اعتراض وجود دارد احتمال خيلي كمي وجود دارد كه سازمان نخواهد يا نتواند با شكار خارج از فصل مقابله نكند
پيشنهاد مي كنم نامه اي به مهندس محمودي راد بنويسيم هم ايشان هم مهندس مقدس از دلسوزان طبيعت هستند
اما با كمال شرمندگي يك نكته اذيتم مي كند اين كه تصور حضور شكارچيان آنهم در روز در وسط دامگاه ها كه تفنگ حمايل كرده اند و در ششم شهريور ماه سر سبز مي زنند به چندين دليل برايم بسيار دشوار است اي كاش از صحت خبر مطمين شويم

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

آرش کاملا موافقم و واسه من هم خیلی عجیبه تیر اندازی در دامگاهها اون هم قبل از فصل صید. ولی یه نگرانی هم من دارم اونم اینه که نکنه با جلوگیری از شکار با تفنگ و فشار دوستداران حیات وحش فضایی ایجاد کنیم که ماه دیگه صیادها تو دامگاه بیشتر شکار کنن. اونوقت ما شدیم نگه بان شکار دامگاهها. پروژه درنای سیبری با چنین مشکلی مواجه شد.
راستی  به نظرم هرچیزی زبان تخصصی خودشو داره. شکار شرعا مشکلی نداره ولی حقوق بیت المال هم هست. قانونا هم حد اقل در ایران مالک زمین فقط زمین رو در اختیار داره . مثلا اگه نفت یا گنج پیدا کنه بیت المال محسوب میشه هرچند درصدی برای پاداش در نظر می گیرن. کاربری اراضی هم میتونه کمک کنه به حل مشکل.  مطلبی که اشاره کردی قبول دارم در گذشته توسط قضات خیلی مطرح شده ولی تو این چند سال با ارتباط و اطلاع رسانی سازمان و قوه قضاییه کمی بهتر شده هرچند مشکلات در کل بیشتره متاسفانه.
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


ghasempouri

تنها در حد یک پیام بازرگانی به این نوشته نگاه بفرمائید:
همانطور که دوستان مطلع هستند در سال گذشته خانم الن ووسالو (بانو توکلی) موافقت یک NGO فنلاندی را بدست آورد تا یک برج پرنده نگری به منطقه هدیه بشود. در همین راستا نیز سفیر فنلاند آقای هری سالمی و همسر ایشان 1 روز به بازدید از سرخرود و ازباران اختصاص می دهند. حمل برج با کانتینر صورت خواهد گرفت و نصب توسط فنلاندی ها انجام میشه و ما هم در جلسه ای قول دادیم که مکاتبات مربوط به مجوز ترخیص از قرنطینه چوب آلات را از طرف یک ارگان دولتی (دانشگاه) تسهیل کنیم. همه می دانیم احداث یک برج چوبی که 10 نفر بزرگسال (یا 20 نفر دانش آموز) را همزمان در خودش جای بده تا بحال در ایران سابقه نداشته. در صورت نهائی شدن نصب برج پرنده نگری در فریدونکنار، این کار میتونه یک شروع خوب و عمل گرایانه برای جایگزین کردن فعالیت تفرجی-آموزشی بجای شکار باشه، ولو در مقیاس محدود. همچنین در بازدید سال گذشته که به اتفاق خانم الن از منطقه داشتیم، یکی از گزینه های مورد نظر ایشان کمربندی فریدونکنار بود که به نظر خودم مطلوبیت نداره چون بدلیل فاصله زیاد با ضلع شرقی دامگاه فریدونکنار اثری بر کاهش صید و جایگزینی بهره وری آموزشی-تفرجی بجای کشتار پرنده نخواهد داشت. خانم الن همچنان پذیرای هر پیشنهادی برای تولیت، استقرار، مکان یابی نهائی و سایر امور مربوط به آن خواهد بود مشروط به آنکه غیر دولتی بودن متولی این حرکت و NGO بودن آن حفظ بشه. ممنون
سید محمود قاسمپوری

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


reza_aliasl

از خواندن نظرات دوستان در این بخش لذت میبرم هرچند موضوع تلخ هست....
به عنوان یک عضو کوچک و کم تجربه خواستم چند نکته را مطرح کنم.درسته شکار شرعا حرام نیست اما مسایلی در اسلام هست که هر شکاری را جایز نمی داند!برای مثال اسلام شکار تفریحی را (اینطور که شنیدم) نمی پذیرد!!تنها شکاری حلال هست که شخص به ناچار حیوان حلال گوشتی را طبق اصولی که وجود دارد شکار کند.
در اسلام طبیعت آینه الهی است و قرار نیست با تیر و تور انسان  نابود شود.طبیعت برای دیدن نشانه هاست!و حفظ آن وظیفه مسلم یک مسلمان است
مردم ایران ویژگی های یکسانی دارند،از جمله این ویژگی ها این هست که تا چیزی را نبینند سخت می پذیرند.یکی از دلایل اینکه محصولات خدماتی به سختی در ایران عرضه می شود همین است.
اگر کاری برای رفع این مشکل دامگاه انجام می شود باید اثرگذار و ماندگار باشد.کاری که هم دیده شود و هم شنیده شود.
آقای قاسمپوری عزیز نصب این برج به لحاظ روانی تاثیر بسیار خوبی در منطقه دارد!!همه میبینند که تغییراتی در حال وقوع است!
در ظاهر یک برج ساده است که چند نفر داخل آن اطراف را نگاه می کنند اما در باطن بسیار پیچیده است.حداقل اگر صدای شلیک هست این هم هست
ابتدای صحبتم را از دین شروع کردم در ادامه این مورد را هم اضافه می کنم میتوان از همین قضیه استفاده کرد.
در اسلام حیوانات زبان بسته،بی شعور و بی احساس نیستند!!بلکه مخلوقات تسبیح گوی خداوندند که انسان در حد مجاز و با رعایت قوانین الهی می تواند از آنان استفاده کنند.حیوانات از نظر اسلام دارای معرفت و اگاهی خاصی هستند که حتی فحش و دشنام به آنها نهی شده.در مقابل آزار حیوانات به کسی که شکیبایی کند وعده پاداش داده شده!!
خلاصه اینکه در سیره پیامبران و امامان می خوانیم که همواره به حیوانات پناه داده و نیازشان را بر طرف می کردند.این حرف ها نیست که یک تعدادی بیان و به هر بهانه ای هر بلایی سر این بیچاره ها بیارن. وقتی مردم بدونند که کاری که انجام می دهند خیلی مورد تایید نیست شاید کنار بکشند.
تغییرات فرهنگی در یک منطقه زمان بر است و به نظرم حتی با انجام کارهای اصولی و صحیح باید حداقل یک دهه بگذرد تا نتایج آن مشخص شود.ضمن اینکه تلاش های افراد دلسوز در سال های گذشته را هم نباید فراموش کرد.همه این تلاش ها آب پشت سد هستند که با جمع شدن روزی این سد را خواهند شکست نباید نا امید باشیم که بعضی از اقدامات تا کنون بی نتیجه مانده اند بلکه نتایج آنها منتظر اقدامات بعدی ما هستند.
هرمخلوقی نشانی از خالق دارد.پرندگان شکاری ترجمان شکوه و زیبایی خداوند هستند

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند: