تالار گفتگو پرنده نگری و پرنده شناسی

دامگاه های فریدونکنار. تهدیدها و نگرانی ها

Alireza Hashemi

با سلام. چند وقتی است نگرانی عمیقی در مورد دامگاه های صید و شکار پرندگان در شمال کشور ذهن بسیاری از علاقمندان و صاحب نظران دلسوز را به خود مشغول کرده است.  متاسفانه گویا این مشکل گره کوری است که گشایش آن از توان اداره محیط زیست شهرستان یا حتی سازمان حفاظت محیط زیست کشورخارج بوده و عزم ملی و اراده آهنین همه سبز اندیشان و علاقمندان به محیط زیست را طلب میکند. امیدوارم ایجاد این موضوع باعث گردآوری عکس ها، اخبار و نظرات شما همراهان و دوستداران پرندگان در مورد این کشتار ناجوانمردانه شود. از تمامی شما دوستان تقاضامندم بدور از حرف های احساسی و یا احیانا استفاده از کلمات نامناسب ، با اعلام نظر، گزارش و یا راه حل و همچنین انتقال این دیدگاهها به دیگران، سازمان حفاظت محیط زیست را در مقابله با چنین رویدادی (که هرساله شاهد آن هستیم) یاری نمایید. به این ترتیب امکان دسترسی خبرنگاران و گزارشگران علاقمند نیز به مجموعه ای که این معضل را از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار داده است هموارتر شده و این اطلاعات در دسترس همگان قرار خواهد گرفت. شاید در آینده ای نه چندان دور این موضوع به یکی از موارد مهم این تالار گفتگو تبدیل شود. یقینا حفاظت پایدار از محیط زیست در گرو همکاری شانه بشانه شما علاقمندان و مسئولین حفاظت از محیط زیست کشورمان است. تجربه کشورهای پیشرو در امر حفاظت  نشان دهنده نقش کلیدی بخش مردمی در یاری رساندن به سازمانهای دولتی جهت نیل به  حفاظتی پایدار است. با سپاس فراوان از همراهی شما.
« آخرين ويرايش: ژانویه 14, 2012, 11:56:02 am توسط Alireza Hashemi »
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

فروش اردک سر سفید در بازار پرندگان شکار شده فریدونکنار؟؟!!!!

بنا بر گزارشات رسیده اردک سرسفید در بازار فروش پرنگان شکارشده فریدونکنار به چشم میخورد. عکس حاضر شانزدهم دی ماه توسط یکی از کارشناسان در این بازار گرفته شده.
« آخرين ويرايش: ژانویه 14, 2012, 07:11:17 pm توسط Alireza Hashemi »
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


غزال ادیب هاشمی

کسی می دونه تا به امروز برای حل این مشکل چه اقداماتی شده؟

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


اصغر محمدی

با سلام

چند وقت پیش گزارشی دیدیم از بازار پرندگان ، که همه رقم پرنده ای رو میشد دید ، بعضی ها برای خوردن بودند و مثلا کشیم زنده بیچاره، برای خشک کردن و زینت خانه !

در مورد اتفاقات تاسف بار دامگاه فریدون کنار، شاید اصلی ترین دلیل شکار و فروش پرندگان در این فصل ، راحتی کشتن و زنده گیری پرندگان خسته ای باشد که می تواند کمک خرجی برای روزهای فصول سرد بعضی خانواده ها باشد.
اما آیا نمی شود مثل سایر کشورها از طریق برگزاری تورهای پرنده نگری و یا اقدامات مشابه ، در آن مکان خاص ، ایجاد اشتغال کرد ؟

تجربه محدودم از چند شهر مرزی در شمال غرب و دقت در گذشته و رفتار شکارچیانی که به صورت اتفاقی باهاشون برخورد کرده ام ، حاکی از اینه که ترکیب جمعیتی شکارچیان را بیشتر نوکیسه ها وعلاقمندان به تقلید زندگی به اصطلاح رویال تشکیل می دهند هر چند در بین آنها می توان بعضا کارمندان نهادهای مالی و قضایی و امنیتی را هم مشاهده کرد و صد البته هستند در این بین خانزاده هایی که حسب عادات گذشته با اسلحه های قدیمی ارث پدرشان شکار می کنند.

در چند مورد صحبتی که با حضرات داشته ام اغلبشان خودشان را علامه دهر می دانند و گوششان بدهکار نیست و با یک قرآن حرف و حدیث آدم نمی شوند. به باورم انرژی فروخفته در این جماعت فقط و فقط از طریق کشتن تخلیه می شود. در یک مورد خاص  شاهد درگیری دو دسته شکارچی و زخمی کردن همدیگر با ساچمه، بر سر تصاحب گزاری بودم که مایه تاسفم شد... دقیقا همین قسم از شکارچیان هستند که حتی حواصیل هم می خورند و از روباه و کلاغ و زاغی برای تمرین تیراندازی  استفاده می کنند.

در تفکر این جماعت : مرد آن است که بوی باروت بدهد ، مرد آن است که ماشین شاسی بلند داشته باشد ، مرد آن است که تفنگ و سبیل و صدای کلفت داشته باشد و ...

در چندین باری که برای عکاسی از پرندگان مهاجر به دشت مغان رفته ام از صبح زود شاهد تیراندازی شکارچیانی بودم که به فاصله کم پشت کانالها کمین کرده بودند و تصادفی و بدون تخمین فاصله موثر تاثیر ساچمه ، به سمت دستها های مرغابی ها شلیک می کردند ... جدالی نابرابر و نامردانه که حتما آمار مجروحین بیشتر از کشته ها بود... دقیق که شدم و پرسیدم کاشف به عمل آمد که هر شکارچی هر روز می تواند فقط دو کبوتر جنگلی شکار کند و شکار باقی گونه ها قدغن است !

ادارات محیط زیست هم از لحاظ تعداد نفرات و هم از حیث امکانات و بودجه ، جوابگو نخواهند بود. فی المثل در شهر ما با سه وسیله و 6 کادر فعال ، در محیطی وسیع چگونه می توانند در تعطیلات آخر هفته بر اعمال بیش از 300 شکارچی ، نظارت داشته باشند. مگر می شود ؟

بر من و شمای سبزاندیش علاقمند به محیط زیست فرض است که ضمن ارج نهادن به رسالت ادارات محیط زیست ، با کمک فکری و دسته جمعی عرصه را بر شکارچی جماعت تنگ کنیم ، می شود با طرد کردنشان ، وجدان خفته شان را بیدار کرد. می شود در هوای سرد به یاری پرندگانی شتافت که از سوز سرما به شهرها پناه می برند و ...
 
چندین بار تصمیم گرفته ام که عکسهایی که از شکار چیان گرفته ام را در پهنه اینترنت منتشر کنم اما دوستان مانع شده اند گفتند برو با وکلای آشنا به فن صحبت کن نتیجه این شد که خودم محکوم خواهم شد، متاسفانه مدارکی مثل عکس و فیلم در سیستم قضایی مزید اطلاع هستند و فی نفسه و به تنهایی ارزش و اعتباری ندارند.

متاسفانه برخوردهای چندگانه با متخلفین و وجود بی عدالتی محض در نحوه برخوردها ، باعث افت میزان علاقه به کار و جدیت بعضی از محیط بانان شده است. باید تجدید نظری در قوانین و نحوه اعمال آن صورت بگیرد ، به قول یارو گفتنی : قانونی که ماده الحاقی و تبصره و شرط دارد و از طرف افراد وابسته به قانونگذار نقض می شود به در لای جرز می خورد.

سیستم قضایی هم با این نرخ جرائم شکار مزخرفی که تدوین شده ، مایه تمسخر و جسارت خیلی از شکارچیان شده است. این قوانین باید تشدید و حتما بلا استثناء اجرا شوند.

تجربه استفاده از همیاران محیط زیست (نوع غیر شکارچی !) هم تجربه تقریبا موفقی بوده ، در برخوردهایی که با چندین نفر از همیاران داشته ام آنها را افرادی علاقمند به محیط زیست و پرندگان و حیات وحش دیده ام که به هر شکل ممکنه تلاش می کنند در محیط محدود روستاهایشان اهمیت و حکمت وجودی پرندگان و حیات وحش را متذکر شوند و آنها زبان همولایتی هایشان را بهتر از هر کس دیگری می فهمند.
شما را به خدا اگر برخوردی با همیاران محیط زیست داشتید به آنها روحیه بدهید و اگر شد مطالب مصور آموزشی در اختیارشان قرار دهید و یا حتی هدیه ای ناچیز ...

از این موارد که بگذریم تنها راه برون رفت از این مهلکه را فقط و فقط فرهنگ سازی و تربیت درست تر نسلهای جدید می دانم ، هر چند فشار به دولت و مجلس را از طریق مجاری رسمی و منتخبان در شوراها ، بخشداریها ، نمایندگان شهرها و ... می توان گزینه دیگری دانست که  خیلی دشوار و مستلزم توجه ، استمرار و دقت زیاد است .

هر چند  در شرایط فعلی اقدامات نهادهای دولتی و بحرانهای مدیریتی را اصلی ترین  دلیل این بی سامانی ها و سوء استفاده ها می دانم اما یکی از آرمانهایم تشکیل کمپین ضد شکار و جمع آوری همه اسلحه های شکارچیان  در شرایط نا به سامان فعلی است اگر مقبول دوستان هم بود،  می شود به صورت بیانه به اطلاع مسئولین از خرد گرفته تا کلان  رساند شاید فرجی حاصل شد.

به کسی برنخورد  ، خوب یا بد ، خون و خونریزی و علاقه به دیدن این قبیل صحنه ها در فرهنگ و شخصیت ما بزرگترها نهادینه شده و رگه هایی از آن (با حدت و شدت) در وجود تک تکمان است ، شخصیتمان به نحوی شکل گرفته که اصلاحش زمانبر و بعضا ناممکن خواهد بود اما در مورد نسل نوپای فعلی اینگونه نیست و می توان شخصیتشان را درست تر و انسانی تر شکل داد و این از طریق برنامه های فعلی رسانه ملی به هیچ وجه امکان پذیر نخواهد بود، در باورم برنامه های صدا و سیما برای کودکان و نوجوانان ، بدتر از هر سم مهلکی هستند. و برای همین وظیفه سازمانهای مردم نهاد علاقمند، بیش از پیش سخت تر می شود، با انتشار نشریات (ولو مجازی) و برگزاری کلاسهای آموزشی ، تهیه و توزیع سی دی های آموزشی در کلانشهرها می توان در این راستا قدمی برداشت و در شهرهای کوچکتر که این امکان کمتر است استفاده از برنامه های کارتونی سایر کشورها را موثر می دانم که وجود حیوانات یکبار ثابت برنامه هاست ،  البته بر خلاف برنامه های رسانه ملی ، شخصیتها مادر مرده  و یتیم ، یا مربوط به صدها سال پیش نیستند.

حتی می شود به ترویج همزیستی مسالمت آمیز با سایر موجودات از طریق فرهنگسازی خانه به خانه هم بهره گرفت. اگر ناگزیر از شروع هستیم باید اول از خودمان و خانواده و دوستان و خویشانمان شروع کنیم و...
بدیهی است که در ابتدای کار ، رغبت مخاطبین کم خواهد بود ، بعضا باید از خودمان و اندوخته جیبمان مایه بگذاریم ، چه می شود کرد هر کسی به طریقی عقده هایش را خالی می کند ، چه ایرادی دارد روش ما اینگونه باشد. شاید از دیدگاه خیلی ها پرنده نگری و طرفداری از محیط زیست سوسول بازی تفسیر بشود ، مشکلی نیست هر دیدگاهی و فکری می کنند مختارند. شاید مزاحم فعالیت شکارچیان ، میگساران پهنه کوهساران و دشتها و حفاران و جویندگان گنج و زیرخاکی باشیم  و به نظرشان مخبر الدوله !  اما این قسم تعابیر و تفاسیر خللی در اراده مان نخواهد داشت، چون به کارمان ایمان داریم و شبها با وجدانی آسوده و خیالی راحت سر بر بالین می نهیم ، نه می کشیم نه عربده می کشیم و نه غارت می کنیم ...

در خاتمه علیرغم این همه بی رحمی و قساوتی که در حق سایر موجودات روا می داریم ، به شخصه به ماندنشان در چرخه طبیعت خوش بینم ، بشرِ امروزیِِ تنبل و ماشینی که در کار خود وامانده ، پاستوریزه تر از آن است که بتواند نسل موجود دیگری را منقرض نماید. چه با شکار و چه با آلوده کردن منابع غذایی و ... به این راحتی نمی شود نسلشان را از بین برد ، حیوانات در برخورد با انسانها آموخته اند که چه باید بکنند ... خوش بینم به ماندنشان ، آنها می مانند ، ایران نشد جای دیگر !

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

شکار و فروش بوتیمار Bittern - Botaurus stellaris در بازار فروش پرندگان صید شده  فریدونکنار.
این پرنده در لیست پرندگان حمایت شده سازمان حفاظت محیط زیست ایران قرار دارد.(عکس: آبان 90 - علیرضا هاشمی)
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


the owl

اقای هاشمی میخواستم خواهش کنم خودتون کاری که از ما بر میاد رو برامون توضیح بدید. فکر نمیکنم شما و چند نفر دیگر از اساتید این سایت تجربه ی کافی از برخورد با این مردم و شغل دامگاه داری رو دارید  و بیش از همه مشکلات و موانع رو میشناسید. این سوال همیشه برای من مطرح بوده که در مورد فریدونکنار چه کاری از ما برمیاد؟ در مورد شکار یا ازار حیوانات من میدونم که میتونم از دوستانم،نزدیکانم و همشهریام فرهنگ سازی رو شروع کنم اما در مورد موضوع فریدونکار چیکار میتونم بکنم؟
ایمان ابراهیمی
در کشوری زندگی میکنم که مردمش به جای نام حیوانات طعم گوشتش را میشناسند

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

مسافران زمستان گذران شمال ایران وارد شدند؛
950 قوی مهاجر در «سرخ‌رود» مازندران فرود آمدند


سبزپرس- گروه محیط طبیعی: برای چهارمین سال متوالی بار دیگر صدها قوی مهاجر با سرد شدن هوا در منطقه سرخرود مازندران فرود آمدند تا چند ماهی را در این منطقه به زمستان گذرانی بپردازند.
به گزارش خبرنگار سبزپرس، منطقه سرخ‌رود، حدفاصل بین دوشهرستان فریدون‌کنار و محمودآباد مازندران در شرایطی میزبان 950 قوی مهاجر شده که اتفاقا در این منطقه تالاب طبیعی با اهمیتی وجود ندارد! با این وجود قوهای مهاجر، شالیزارهای سرخرود را که این روزها در بین ویلاهای شخصی، دامگاه‌های صید و صیادی و دکل‌های برق فشار قوی محاصره شده و هر از گاهی جان قوها را می‌گیرد، برای زمستان گذرانی در مازندران انتخاب کردند.

دراین بین تلاش اداره محیط زیست آمل و دوستداران محیط زیست این است تا حد امکان، شرایط زیست بهتری را برای این پرنده زیبا در سرخ‌رود فراهم کنند تا حالا که  قوها سرخ رود را به دیگر زیستگاه‌های حفاظت شده استان ترجیح داده‌اند و در این منطقه فرود آمده‌اند با کمترین آسیب و تهدیدات جدی مواجه شوند. محیطبانان اداره محیط زیست آمل علاوه بر حفاظت فیزیکی منطقه تلاش می کنند تا با دانه ریزی در منطقه حتی الامکان مانع از پرواز قوها به سمت دامگاه های دیگر که در بین دکل ها قرار گرفته اند شوند.

با اینکه تاکنون کمک‌های قابل توجهی از سوی اداره محیط زیست شهرستان آمل برای تامین غذای قوها صورت گرفته اما «کانون حفاظت از طبیعت محیطبان» با جمع آوری کمک های نقدی علاقه‌مندان محیط زیست اقدام به تهیه یک هزار و 400  کیلوگرم گندم برای قوها کرده است. این در حالی است که پیش از این نیز کانون محیط بان، کمک های قابل توجهی را در سال 1387 به محیط زیست این منطقه کرده بود .

محمدعلی الله قلی» عضو هیئت مدیره کانون محیط‌بان در مورد جلوگیری از تلفات قوها در اثر برخورد با دکل های برق می‌گوید: «با یک برنامه‌ریزی در نحوه پاشیدن دانه های ذرت و گندم توسط محیطبانان سعی شده قوها را از محل کابل‌ها دور کنیم که خوشبختانه موفق هم بوده و حسن آن این است که وقتی بلند می‌شوند چون  وزن زیادی دارند زمانی که به دکل‌ها می رسند اوج گرفته‌اند؛ در صورتی که قبلا خیلی نزدیک به  دکل‌ها می‌نشستند و هنگام بلند شدن تعداد زیادی از آنها با سیم‌ها برخورد و مقابل چشم ما به شالیزار سقوط می‌کردند.»

دانه های گندم و ذرت روزانه به میزان 300 تا 400 کیلوگرم توسط محیطبانان در تالاب پخش می شود. «مهدی گلی»، یکی از محیطبانان زحمتکش منطقه است که هر ساله با مهاجرت قوها به سرخرود به این منطقه اعزام می شود تا در کنار دیگر محیطبانان حفاظت از منطقه و دانه ریزی را به عهده گیرد.

قوها تا پایان فصل سرما در سرخرود باقی می‌مانند و به محض گرم شدن هوا منطقه را به سمت عرض‌های جغرافیایی بالاتر ترک می‌کنند. اما قوهایی که جفت خود را در این سفر از دست داده‌اند دیگر به زادگاه اصلی خود برنمی‌گردند و در همین منطقه باقی می‌مانند. شاید به همین دلیل است که همواره کارشناسان قو را یکی از پر عاطفه ترین پرندگان می‌شناسند.

لینک خبر

http://isdle.ir/news/index.php?news=7737
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

اقای هاشمی میخواستم خواهش کنم خودتون کاری که از ما بر میاد رو برامون توضیح بدید. فکر نمیکنم شما و چند نفر دیگر از اساتید این سایت تجربه ی کافی از برخورد با این مردم و شغل دامگاه داری رو دارید  و بیش از همه مشکلات و موانع رو میشناسید. این سوال همیشه برای من مطرح بوده که در مورد فریدونکنار چه کاری از ما برمیاد؟ در مورد شکار یا ازار حیوانات من میدونم که میتونم از دوستانم،نزدیکانم و همشهریام فرهنگ سازی رو شروع کنم اما در مورد موضوع فریدونکار چیکار میتونم بکنم؟

بابت تاخیر من در پاسخ گویی عذر میخوام.
ایمان جان چیزی که ما لازم داریم به نظر من اطلاع رسانی و ایجاد اراده ملی است. یه نمونه مثال میزنم. ببین وقتی در مورد دو توله خرس و مادرشون افکار عمومی تحت تاثیر قرار گرفت چی شد!! خلاصه اینکه سازمان حفاظت محیط زیست با پشتوانه مردمی هم اقدامات خوبی کرد هم خود مسئولین این سازمان تونستن به مردم بگن مشکلات قانونی و سازمانی در این خصوص چه چیزاهاییه. این مورد دامگاهها هم باید همین طور بشه. نه اینکه دامگاه دارها مورد بی احترامی قرار بگیرن یا دنبال مقصر باشیم. باید دیدگاه ملی به جایی برسه که مسئولین درک کنن که توده مردم و علاقمندان  به طبیعت جدا این نحوه کشتار و صید بی رویه رو نمی خوان. اون وقت میشه منتظر یه تغییر بود. به نظر من باید افکار عمومی رو نه بصورت لحظه ای که دایما روشن کرد. نه با شعار بلکه با زنده نگه داشتن این دغدغه. وقتی این دلمشغولی شامل روزنامه نگاران و خبرنگاران هم بشه و علاقمندان به این موضوع هم زیاد بشن دیگه موجی شروع میشه که کسی نمیتونه در مقابلش بایسته. من میگم تا میتونیم در موردش با آرامش و دلیل و مدرک حرف بزنیم. مصاحبه کنیم. جواب بخوایم و دایما دنبال راه حل بگردیم.
با سپاس از توجه شما
« آخرين ويرايش: ژانویه 27, 2012, 12:23:58 pm توسط Alireza Hashemi »
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

مسافران زمستان گذران شمال ایران وارد شدند؛
950 قوی مهاجر در «سرخ‌رود» مازندران فرود آمدند

....  قوها تا پایان فصل سرما در سرخرود باقی می‌مانند و به محض گرم شدن هوا منطقه را به سمت عرض‌های جغرافیایی بالاتر ترک می‌کنند. اما قوهایی که جفت خود را در این سفر از دست داده‌اند دیگر به زادگاه اصلی خود برنمی‌گردند و در همین منطقه باقی می‌مانند. شاید به همین دلیل است که همواره کارشناسان قو را یکی از پر عاطفه ترین پرندگان می‌شناسند.

لینک خبر

http://isdle.ir/news/index.php?news=7737


در مورد عدم مهاجرت قوهایی که جفت خودشون رو از دست دادن من چیزی تا حالا جایی نخوندم. کسی از دوستان مرجعی داره در این مورد؟!!
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

باتوجه به اینکه برخی اخبار در مورد دامگاه ها اینجا مطرح شده فکر میکنم این خبر خوب باعث خوشحالی همه علاقمندان باشه:



همکاری کانون محیطبان با یک NGO فنلاندی برای نصب برج پرنده نگری در سرخرود؛
سفیر فنلاند برای بازدید از قوهای مهاجر به سرخرود رفت



سبزپرس- گروه محیط زیست طبیعی: «هری سالمی»، سفیر فنلاند صبح امروز در یک دیدار غیررسمی با حضور جمعی از فعالان محیط زیست از تالاب های سرخرود و فریدونکنار در مازندران بازدید کرد.
به گزارش سبزپرس، سفیر فنلاند که صبح امروز به همراه همسرش به فریدونکنار سفر کرده بود در حضور خانم «الن ووسالو (توکلی)»، مدیرعامل انجمن حمایت از درنای سیبری از محل فرود چهار هزار قوی مهاجر در شالیزارهای سرخرود دیدن کرد.

«محمد علی الله قلی» عضو هیئت مدیره کانون محیطبان درباره بازدید امروز به سبزپرس گفت: این دیدار یک دیدار غیر رسمی بود که به دعوت خانم ووسالو صورت گرفت تا آقای سالمی با فعالیت گروه های زیست محیطی فعال در منطقه و نحوه مشارکت مردمی در حفظ پرندگان مهاجر آشنا شوند و در جریان این بازدید دسته های مختلفی از پرندگان مهاجر از نوع قو، انواع اردک ها و غازهای وحشی و تنها درنای سیبری که به سرخرود آمده بود را هم مشاهده کردند.

وی افزود: در جریان این بازدید آقای هری سالمی، سفیر فنلاند از اهدای یک برج چوبی پرنده نگری به ارتفاع 15 متر برای توسعه طرح های اکوتوریستی و پرنده نگری و جلب بیشتر مردم به حفاظت از پرندگان مهاجر در آینده نزدیک خبر داد.

الله قلی گفت: این برج سه طبقه خواهد داشت که یک طبقه مربوط به نگهبان برج است و دو طبقه دیگر برای بازید پرنده نگرها طراحی شده و گنجایش 20 نفر را دارد.

وی افزود : این برج پرنده نگری قرار است در راستای همکاری بین دو NGO ایرانی و فنلاندی در اختیار کانون محیطبان قرار گیرد و برای این منظور امروز از چند منطقه که قابلیت نصب این برج را داشته باشد هم بازدید کردیم.
او قیمت این برج چوبی را بین 50 تا 70 هزار یورو اعلام کرد و گفت: این برج پیش ساخته از چوب کاج فنلاندی ساخته شده که از استحکام خوبی هم برخوردار است.

بعد از این ملاقات هری سالمی برای گفتگو با اساتید علوم زیستی به دانشگاه تربیت مدرس مازندران رفت.

گفتنی است "امید"، تنها درنای سیبری که دوماه قبل به فریدونکنار آمده بود نیز امروز برای سومین روز پیاپی در سرخرود و در بین قوهای مهاجر دیده شد. حضور این درنا در سرخورد موجی از شادی را در بین مردم محلی به وجود آورده است.

لینک خبر
http://isdle.ir/news/index.php?news=7990
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


the owl

محمد علی خیلی دوست داشت این اتفاق بیفته. میدونم الان چقدر خوشحاله. واقعا اتفاقی که داره اونجا میفته و حفاظت از قو ها هیچکدوم بدون زحمتای محمد علی پیش نمیرفت. فکر میکنم وقتشه همه ی کسانی که محیط زیست رو دوست دارن و امکانش رو هم دارن، مثل محمد علی عزیز دست از خونه و اینترنت و نظریه دادن بکشن و برن به داد یه گوشه ی حیات وحش کشور برسن. امیدوارم زودتر برای من هم امکانش به وجود بیاد.از پشت اینترنت نشستن و بد بیراه گفتن به سازمان و شکارچیا خسته شدم
ایمان ابراهیمی
در کشوری زندگی میکنم که مردمش به جای نام حیوانات طعم گوشتش را میشناسند

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


the owl

فصل قرق فریدونکنار هم چند وقتیست که تموم شد. و طبق معمول فریدونکنار فراموش میشه تا دوباره فصل مهاجرت شروع بشه. فصل که شروع شد یکم فعال های محیط زیست با هم بحث و جدل میکنن و همینطور با سازمان تا دوباره فصل مهاجرت تموم بشه و دوباره 6ماه فراموش کنند همه چیز رو.همه ی جنایات رو. صحنه ی ها تلخ فریدونکنار هنوز خواب شب های من و خیلی های دیگست اما چه فایده؟ تا کی؟ به امید چه روزی؟
http://forum.vegankind.ir/showthread.php?t=1356&p=4007
ایمان ابراهیمی
در کشوری زندگی میکنم که مردمش به جای نام حیوانات طعم گوشتش را میشناسند

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


ghasempouri

با سلام خدمت دوستان
اگرچه از تاریخ این پست خیلی گذشته و در عین حال در اوایل شهریور مثل روال هر ساله اولین گروه از خوتکاهای ابرو سفید به منطقه می آیند و کم کم خوتکاهای معمولی و ... اجازه میخواهم چند نکتهخ را یادآوری شوم:

اولین مشکلی که کمتر به آن توجه میشه این است که این منطقه در زمره اراضی ملی نیست. دامگاه داران پیرامونی حداقل 2000 متر و گاهی اوقات تا 4000 متر از زمین کشاورزی خود را با درختکاری تبدیل به یک نوار سبز می کنند و اقدام به بهره برداری.

روش دوما (حقه مرغابی دست آموز) سابقاً یک روش بخور و نمیر بوده است که متاسفانه امروزه با روش های انواع دام هوایی، کِرِس (قفس)، گِذر باعث شده تا سالانه صید بی حسابی از منطقه انجام شود.

توجه داشته باشید دامگاه داران - شکارچیان - افراد برپا کننده شب دام (دام های غاز) هر کدام گوشه هایی از صید منطقه هستند.
خلاصه اینکه شکارچیان با دامگاه داران اغلب درگیری هایی دارند چون صدای گلوله مانع فعالیت صاحبان دوما می شود اما --->

در صورت هر نوع دخالت غیر حساب شده در کار دامگاه داران ممکن است عواقبی ایجاد شود که به نابودی دامگاه ها منجر گردد. اگر آنها نتوانند صید کنند لذا خیلی سریع زیستگاه را خراب می کنند زیرا مالک آن هستند! یعنی زراعت 4000 متر برنج ممکن است بر صید پرنده بچربد. اگر قرار است شروع محکمی برای مبارزه با کشتار پرندگان صورت گیرد باید از گوشه و کنارهای منطقه شروع کرد. مثلاً چرا در آب بندان های لپوی ازباران و در زمین های آیش این همه دام گسترده شده و سازمان محیط زیست نسبت به آن سکوت اختیار کرده؟ تصویر مربوط به سال 88 از روستای ازباران فریدونکنار می باشد
سید محمود قاسمپوری

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi




در صورت هر نوع دخالت غیر حساب شده در کار دامگاه داران ممکن است عواقبی ایجاد شود که به نابودی دامگاه ها منجر گردد. اگر آنها نتوانند صید کنند لذا خیلی سریع زیستگاه را خراب می کنند زیرا مالک آن هستند! یعنی زراعت 4000 متر برنج ممکن است بر صید پرنده بچربد. اگر قرار است شروع محکمی برای مبارزه با کشتار پرندگان صورت گیرد باید از گوشه و کنارهای منطقه شروع کرد. مثلاً چرا در آب بندان های لپوی ازباران و در زمین های آیش این همه دام گسترده شده و سازمان محیط زیست نسبت به آن سکوت اختیار کرده؟ تصویر مربوط به سال 88 از روستای ازباران فریدونکنار می باشد

با سلام. سپاس فراوان به جهت زنده کردن این تاپیک. واقعا این دامهایی که توی مزارع و شالیزارها برپا میشن شاید اگر بیشتر نباشه کمتر از دامگاهها ضربه نمیزنه. من فکر میکنم مشکل اصلی عدم توانایی سازمان در نظارت بر صید پرندگان در اون بخش باشه. 
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


ghasempouri

آنطوریکه از قدیمی های منطقه شنیدم سابقاً در یک روز و ساعت خاصی قرق شکنی انجام می شده و همه دامگاه داران و شکارچیانی که تفنگ داشتند در یک روز خاص پیرامون دامگاه ها جمع می شدند. ظرف مدت چند دقیقه هزاران گلوله شلیک میشده و سپس افراد به جمع آوری پرندگان شکار شده روی می آوردند. بعد از اعلام منطقه تیر اندازی ممنوع این کار ممنوع شده و سالهاست که انجام نمیشه. این ضابطه از طرف سازمان به منطقه دیکته شد که در آن زمان خیلی خوب بود. البته تا چند سال باعث دلخوری و نزاع گروه شکارچی ها با گروه دوما داران بود. الان هم شکارچی ها این موضوع را نمی پذیرند که چرا صید باید در انحصار گروه خاصی باشه؟ همان شکارچی ها اقدام به برپائی شب دام برای گرفتن انواع غاز و مرغابی می کنند. من شنیدم در یکی از این شب دامها یک گروه 200 تائی از غاز تنها در طول 1 شب صید شده!
روزهایی که با دانشجویان به منطقه رفتیم تنها توانستیم با یک نوع حرکت نمادین و روی هم ریختن پول هایمان چند مرغابی وحشی زنده را که اسیر شده بودند بخریم و با دست خودمان در دامگاه آزاد کنیم. بعید می دانم حرکت های احساسی ما نتیجه بخش باشه. افرادی مثل آقای الله قلی که با این همه زحمت در منطقه کار کنند خیلی کم هستند. توجه داشته باشید دامگاه داران از نظر خودشان حتی اجازه دارند که ما را به زمین های خودشان راه ندهند، همیشه این پتانسیل را هم دارند! حالا باید دید چقدر بین دیدگاه های ما با آنها تفاوت های ریشه ای وجود دارد.
انتقاد ما زمانی کارساز است که یک سری پیشنهاد هم داشته باشیم، بیشتر باید روی طرحی کار شود تا ببینیم روش جایگزین ما برای درآمد صید در منطقه چیست.
من هم به اندازه همه دوستان از دیدن تصویر پرنده سر بریده رنج می برم. بیشتر از این رنج می برم وقتی تصاویر عروس غاز و غاز پیشانی سفید کوچک را که در قفس منزل همیاران محیط زیست یافت شده به شما نشان بدهم.
سید محمود قاسمپوری

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند: