تالار گفتگو پرنده نگری و پرنده شناسی

دامگاه های فریدونکنار. تهدیدها و نگرانی ها

آرش حبيبی آزاد

جدا از تک تک دوستان متشکرم

اجازه بدهید از مباحث مطرح شده و نظرات نتیجه گیری کنم
ما الان برای تغییر رفتار دامگاه داران دو فرضیه مشخص داریم:
1- رفتار دامگاه داری یک رفتار اقتصادی است
2- صید پرندگان در دامگاه ها به قصد تفریح انجام می شود

با فرضیه دو کاملا مخالفم هر چند چنانچه این فرضیه درست بود تغییر رفتار به سهولت امکان پذیر بود اما به سبب این که شخصا سال ها در کنار دامگاه داران و شکارچیان آن منطقه سکونت و کار کرده ام نمی توانم بپذیرم که رفتار ایشان یک رفتار اقتصادی نیست هر چند چنانچه دوستان تمایل داشته باشند فرضیه دو را دنبال کنیم حاضرم برای نوشتن سناریوی تغییر رفتار همکاری نمایم

اگر فرض کنیم دامگاه داری یک رفتار اقتصادی است تغییر این رفتار نیاز به یک سناریو دارد اما قبل از آن باید تعیین کنیم که رفتار دامگاه داری از چه منابعی تاثیر می پذیرد و میزان و قوت این تاثیر چقدر است؟
به مدل زیر توجه کنید در این مدل تمام منابعی که دامگاه دار از آن تاثیر می پذیرد را آورده ام امیدوارم چیزی را از قلم نیانداخته باشم



دولت: دامگاه دار از طریق قوانین شکار و صید از دولت تاثیر می پذیرد - سازمان حفاظت محیط زیست و نیروی انتظامی و بسیج به عنوان ضابط قضایی قانونا می توانند به اجرای این قوانین توسط دامگاه دارها نظارت داشته باشند - اجرای قوانین شکار و صید در دامگاه ها دچار محدودیت هایی از جمله انجام صید شبانه - چشم پوشی ضابطین از تخلفات و حمایت های محلی از فعالیت دامگاه داران است

روحانیت: آنچه رضا و علیرضای عزیز در مورد قوانین اسلام نوشته کاملا درست است اما بدلایلی فوق محرمانه  ;) بارها قوانین شرعی حاکم بر شکار و صید را امتحان داده ام در حال حاضر محدودیتی از نظر شرع برای دامگاه داران وجود ندارد از طرفی محاکم قضایی به دلیل اولویت گذاشتن قوانین شرع بر قوانین موضوعه حتی قوانین محدود کننده صید را بدلیل نبود وحدت رویه قضایی اجرا نمی کنند بعنوان مثال می توان از صدور احکام مکرر قصاص برای شلیک محیط بانان به متخلفان در مناطق حفاظت شده نام برد.به هر حال تاثیر پذیری جوامع محلی از روحانیت همچنان بالاست.

معتمدین محلی : تاثیر گذاری بزرگان منطقه بصورت آنچه سنت و عرف می نامیم در بین دامگاه داران وجود دارد بصورت عمومی شغل دامگاه داری جزو مشاغل مذموم در منطقه به شمار نمی رود و عرف از این رفتار حمایت می کند.نمونه بارز تاثیر سنت را می توان در حمایت از درنای سیبری نام برد که بدلایل اعتقادات محلی مردم از درنا حمایت کرده با حفاظت کندگان همکاری محدود داشتند.

سازمان های مردم نهاد: سازمان های مردم نهاد قادر به تاثیر مستقیم در رفتار دامگاه داران از طریق ایجاد طرح های جایگزین مانند آنچه محمود عزیز فرمود و یا تاثیر غیر مستقیم از طریق اعمال فشار بر سایر منابع تاثیر گذار جهت ایفای نقش حفاظتی دارند محدودیت تاثیر سازمان های مردم نهاد بر جامعه محلی نگرش منفی دامگاه داران به این سازمان ها بدلیل بورژوازی حاکم بر این سازمان هاست متاسفانه این نگرش حتی در ضابطین محلی نیز وجود دارد و بسهولت رد پای آن را می توان در رفتار نیروی انتظامی - سازمان حفاظت محیط زیست و مقامات محلی دید.

اقوام دوستان و آشنایان: در منطقه مازندران بدلایل مختلفی از جمله وضعیت بهتر اقتصادی ، مبادلات فرهنگی و غیره میزان تحصیلات دانشگاهی بالاست و در بین فرزندان و برادران و خواهران و حتی خود دامگاه داران ضریب نفوذ تحصیلات دانشگاهی بهتر از اغلب مناطق است و خوشبختانه این افراد بدلیل سوابق فرهنگی تاثیر زیادی بر جوامع محلی دارند هرچند تاکنون فعالیت های کمی برای آموزش این افراد انجام شده

بازار فریدونکار: بخشی از صید به مصرف محلی می رسد و بخشی از بازار فریدونکنار و بازارهای دیگر سر در می آورد باوجود ممنوعیت خرید و فروش حیوانات وحشی متاسفانه اقدام موثری از جانب ضابطین برای قطع چرخه اقتصادی صیاد - واسطه - فروشنده - مشتری به عمل نمی آید.

حال ما باید برنامه ای برای تغییر رفتار اقتصادی دامگاه داری داشته باشیم همانطور که قبلا عرض کردم این رفتار باید بسیار حساب شده باشد تا خدای نکرده به قطع معیشت مردم مظلوم و زحمتکش منطقه نیانجامد

سه شیوه اساسی برای تغییر رفتار وجود دارد:
سه شیوه تقویت افتراقی که برای کاهش رفتارهای مشکل آفرین استفاده می شود عبارتند از:
 
شیوه تقویت افتراقی رفتار دیگر(DRO)  : از طریق این شیوه می توان برای زمان هایی که دامگاه دار مشغول فعالیت دامگاه داری است رفتارهای جایگزین تعریف کرد مثلا در طول فصل صید به دامگاه دارانی که تور را تحویل می دهند تسهیلات مشخصی اعطا نمود
 
شیوه تقویت افتراقی میزان پایین پاسخدهی (DRL) : محدودکردن صید بصورت مرحله ای انجام شود به این معنی که ابتدا قوانینی برای محدود کردن دامگاه های بزرگتر یا با موقعیت بهتر ایجاد شود و تبدیل آن ها به دامگاه های کوچک و روش های صید محدود تر تشویق شود مثلا سازمان حفاظت محیط زیست در برخی رودخانه ها صید ماهی با تک قلاب را مجاز و صید با تور را ممنوع کرده است.
 
شیوه تقویت افتراقی رفتار مقابل (DRA) :
شیوه ای است که در آن برای خاموشی رفتار مشکل آفرین، رفتار برابری به عنوان رفتار مقابل انتخاب و آن را به منظور جانشینی رفتار مشکل آفرین تقویت می کنید.مثلا برای دامگاه دارانی که تور را جمع و دامگاه را تعطیل کنند تجهیزات و آموزش پرنده نگری برای جذب گردش گر و ایجاد سایت اعطا نمود و یا با اعطا وام قادر به ساخت گلخانه یا مزرعه یا دامپروری برای پرورش پرندگان اهلی نمود.

پیشنهاد می کنم با کمک امکاناتی که محمود عزیز با بزرگواری در اختیار قرار داده است یک بوم جامع تجاری (Business Plan Canvas) برای تغییر رفتار اقتصادی دامگاه داران تهیه کنیم و این می تواند حتی بصورت حمایت از پایان نامه یکی از شاگردان محمود جان یا سایر دانشجویان در دانشگاه خاطره انگیز نور باشد

 





كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

آرش جان این مطلب شاهکار بود. امیدوارم مورد به مورد بیشتر روی اونها کار کنیم و شما مارو راهنمایی کنی.
چند مورد که شاید به تایید نظرات ارزشمندت کمک کنه
اول اینکه بحث تفریح منظور صرفا شکار تفریحی نیست. منظورم این بود که همه این دوستان صیاد، اونقدر درتنگنای مالی نیستند که این تنها راه معیشتی اونها باشه و اگه نباشه ضربه ای بزرگ متحمل بشن. خوب معمولا بشر همیشه دوست داره از همه چی منفعتی هم ببره. 
اما مورد مشکل شرعی که گفتی کمی من گیج شدم راستش. خوب شرع میاد بخشی از حیوانات رو حلال گوشت اعلام میکنه و روی بحث شکار هم ممانعتی نداره هرچند همانطور که رضا گفت هیچ فقیهی شکار رو جهت تفریح  فکر نمیکنم مجاز بدونه. اما بخش دیگری از همین شرع  به لزوم حفاظت از بیت المال هم اشاره میکنه و بسیاری از موارد دیگه که صد درصد به نفع حفاظت از تنوع زیستی به حساب میاد. خوب بله نمیشه گفت شکار شرعا مشکل داره که البته منطقی هم نیست این مورد اگه باشه  اما مثل همه موارد به موقعیت و شرایط هم بستگی داره . معمولا از عدم اطلاع جامعه در این خصوص سواستفاده میشه و با پوشش مذهبی کار رو رفع رجوع میکنن ولی این مورد دیگه مثل سابق همه گیر نیست. همونطور که اگه مثلا یک یوز پلنگ به زمین کسی وارد بشه و شکار بشه نمیشه گفت مشکلی نداره و قانون هم بی تفاوت رد نمیشه. پس میشه در مورد دامگاه ها هم بیشتر بررسی کرد.
حالا یه بحث دیگه میخوام پیش بکشم که کمک آرش عزیز و اطلاعاتش رو لازم دارم. تا چند دهه فبل دامگاهها تنها صید سنتی میکردن و این تنوع در روشهای صید وجود نداشت. در حقیقت بحث فرهنگی و معیشتی و سابقه تاریخی بیشتر به صید سنتی که همون استفاده از اردک های اهلی بود باز میگشت و  روشهایی مثل برپایی تورهای هوایی غیر قانونی بود و شدیدا با اون مبارزه میشد. من شخصا فکر میکنم اگه به همون روزها بازگردیم واقعا خوب میشه چون هم صید سنتی وجود داره که خوب قابل کنترل و محدوده و معمولا نمیشه تعداد بیشماری شکار کرد هم این وضعیت تغییر میکنه. شاید بد نباشه بجای صحبت در خصوص ریشه کنی صید دامگاهها به ریشه یابی اونچه سنت یا میراث یا عادت فرهنگی اسمشو میگذاریم بپردازیم و بعد با روشهایی که به زیبایی ذکر کردی وارد شد.
نظر دوستان چیه؟!!
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


reza_aliasl

صحبت های آقای حبیبی بسیار جالب بود.
مدل خوبی را معرفی کردید که تقریبا جامع می باشد.اگر بخواهیم از نگاه سیستمی وارد این مدل بشیم طبق تحلیل آقای حبیبی همچین چیزی را داریم:

(علامت مثبت به معنای افزایش یا تقویت و علامت منفی به معنای کاهش یا تضعیف)
حالا این عواملی که در این مدل دخیل هستند روابطی با یکدیگر دارند که در تصویر بعدی شاهد آن هستیم:

همانطور که می بینیم در قسمت چپ مدل شاهد یک لوپ هستیم که به نوعی یکدیگر را تقویت می کنند!یک لوپ قدرتمند که عوامل سمت راست(دولت،روحانیت،سازمانهای مردم نهاد واقوام)به این شکل حریف مناسبی نیستند!تا زمانی که شکار و صید پرنده باعث افزایش درآمد میشه یک گروه NGO چه تاثیری می تواند داشته باشد!
بازار موجب افزایش درآمد میشه و درنتیجه شکار را افزایش میده و افزایش صید منجر به رونق بازار می شود.مردمی هم که مشکلات اقتصادی دارند در درون این قضیه خود باعث تقویت این لوپ خواهند شد.
آقای هاشمی با شما موافقم این شکار و صید چیزی نیست که مورد تایید اسلام باشد.علی رغم اینکه در قم زندگی می کنم اطلاعات زیادی در این مورد ندارم اما دوست دارم با بعضی از بزرگان روحانیت که ذهنی باز در این قضیه دارند به صحبت بنشینم.
این مسلم است که هیچ زمان نمی توان شکار را کاملا از بین برد ام می شود آرام آرام با این جریان همسو شد و به سمت همان شکار سنتی کنترل شده پیش رفت و کم کم آنچه جایگزین شکار به عنوان یک عامل درآمد زا تلقی شود را تقدیم آنها کرد که منظورم همان پرنده نگری است....
جدا از این بحث یک مورد کلی را بگم:هر وقت با خودم فکر می کنم که چطور میشه پرنده ها را در طبیعت حفظ کرد علل زیادی به ذهنم می رسه که در آخر به همین پرنده نگری می رسم!اگر فرهنگ(تفریح) پرنده نگری راه بیفته میترکونه :o قطعا در آینده نیاز به پرنده نگرهای زیادی داریم که به حفظ طبیعت کمک کنند.فرض کنید دامگاه داران همین الان موافق این باشند که شکار کنار بره و پرنده نگرها بیان و از طریق آنها درآمدی بدست بیارند ما این تعداد پرنده نگر به عنوان یک منبع تامین کننده نداریم....!!
هرمخلوقی نشانی از خالق دارد.پرندگان شکاری ترجمان شکوه و زیبایی خداوند هستند

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


reza_aliasl

ببخشید تصاویر را فراموش کردم ارسال کنم ;D
تصویر اول:

و تصویر دوم:
هرمخلوقی نشانی از خالق دارد.پرندگان شکاری ترجمان شکوه و زیبایی خداوند هستند

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


farhad.k

با سلام.من 2-3 بار در فصل صید فریدون کنار رفتم.در جایی که پرنده هارا می فروشند،گیلار،اردک سر حنایی،اردک نوک پهن ،اردک سرسبز،فیلوش،خوتکاو...دیده ام.علاوه بر اینها:حواصیل خاکستری ،اگرت سفید بزرگ و کوچک،بوتیمار بزرگ و کوچک،باکلان و کشیم شاخدار را دیده ام.مخصوصا وقتی که فصل سفر است ،انواع و اقسام پرنده های خوردنی و غیر قابل خوردن را به آنجا به صورت زنده می آورند ومردم بی خبر به اسم اینکه می توان آنها را در خانه نگهداری کرد به قیمت زیادی خریداری می کنند.حتی یکی از آنها به من گفت که اگر می خواهی قو دارم.حالا راست یا دروغ،به هر حال باید نظارت شدیدی هم در دامگاه و هم در محل فروش شود.

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


آرش حبيبی آزاد

ببخشيد دير شد
خيلي از لطف دوستان متشكرم
مساله اول : بين آنچه از دين تعريف ميشه تا زمينه هاي كاربردي تفاوت وجود داره بهش اسلام عملي و نظري ميگن كه البته ابن مباحث خيلي بدرد كار ما نمي خوره اما فقط اين نكته كه مي خوام بگم اين كه اسلام نظرش در مورد شكار چيه مهمه اما قرايت ما براي دامگاه داران مهم نيست و قرايتي كه روحانيون دارند فعلا دامگاه داران را از شكار منع نمي كند
يادمه تو قضيه هتل واريان هرچه مي گفتند فاضلاب ميريزه تو سد و مردم تهران مي خورند جواب استفتا اين بود كه پاك است تا اين كه معذرت مي خواهم عكسي از عين نجاست را بردند و فتوا گرفتن بر نجاست
اگربتوانيم فتوايي مبني بر حرمت دامگاه داري بگيريم خوبه اما بعيده كلا راهي كه ما بتوانيم از اين راه وارد شويم خيلي دور از ذهنه
مساله دوم : همانطور كه عليرضاي عزيز فرمود و من هم باايشان بسيار بسيار موافقم اين است كه اصولا راهبردهايي كه به منع كامل شكار منتهي شود در كمتر نقطه اي از جهان موفق بوده و مديريت شكار تنها راه حفاظت است
پيشنهاد مي كنم هر چه زودتر طرحي براي مديريت دامگاه ها به سازمان حفاظت محيط زيست ارايه كنيم
« آخرين ويرايش: سپتامبر 06, 2012, 09:14:20 pm توسط آرش حبيبی آزاد »

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Pooyan

محسن واحدي پور

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


شفایی

سلام به همگی
اینجا خبری از فیلوش و سرسفید و قو غاز نیست ولی مشکل حادتری هست: اافتخار شکار پلنگ و خرس و پرندگان شکاری و شکار بیش از 20 کبک در روز! فقط توی آبان دو قلاده پلنگ شکار شد. متاسفانه اینا اینجا افتخاره! فروش گوش شکار اونم از نوع کل دنا! خیلی دلمان پره. توی استان بالای 30هزار تفنگ داریم ولی زیر 3000شکار در دنا!
فقر فرهنگی، فقر اقتصادی و فقیر بودن سازمان حفاظت محیط زیست! فکر کنم یکی از معدود کشورهای بزرگی هستیم که وزارت محیط زیست نداریم. دیروز دنا بودم با یک محیط بان باسابقه هم صخبت شدم، فقط گریه نکرد، میگفت خیلیا منتظرن تا من بازنشست بشم. میگفت با 700000تومان حقوق بکجا میرسم. میگفت دیگه مثل قبل لباس نمیدن، کفش نمیدن، کنسرو نمیدن و ... صورتش از آفتاب تند و سرمای صبح و غروب دنا سوخته بود و خلاصه ....
بنظرتون چند باررئیس محیط زیست میره از منطقه بازدید کنه. کارشون شده جلسه های بی هدف و بی نتیجه.تازه ماشین و موتور کم دارن. بنزین ندارن و و و .
 اوناییشون که با شرافتن هم تعدادشون کمه، چندجاشو بپاین. خیلی از محیط بانا شیفتی میمونن و میرن دنبال شغل دوم.
دیروز یکی میگفت اگه شکارا رو نزنیم گرگا میخورنشون، اول باید گرگارو بزنیم و بعد...
بنظر من اول باید سازمان محیط زیست قوی بشه و بعد اقتصاد مردم و در آخر شاید فرهنگ زیست محیطی مردم رو بشه ارتقاء داد.
راستی فکر کنم آقای دکتر فاضل(معاون محیط طبیعی سازمان) بتونه کمک کنه. آدم خوبیه و تحصیلاتش هم محیط زیسته. دوستانی که تهرانند برن پیشش شاید فرجی بشه...
شاخه; مشکن، مرغ را پران نکن.

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


محمد رضا شهاب

درود بر دوستان عزیز
میخواستم بگم این کشتار فقط مربوط به دامگاه های فریدون کنار نمیشه و در کل شهرهای سواحل دریای مازندران این کشتار بیرحمانه وجود داره.بطور مثال بنده به مدت 4 روز  در یکی از مناطق حفاظت شده استان گیلان مشغول عکاسی بودم(جای دوستان خالی,با قوی فریاد کش و غاز خاکستری و خوتکا و ده ها گونه دیگه کمتر از 20 متر فاصله داشتم :)), بجز داخل منطقه حفاظت شده در همه جا اسلحه به دستها و شکارچی ها و صدای شلیک شان دیده و شنیده میشد.البته میگفتن چهار شنبه ها و جمعه ها شکار ازاده ,ولی من هر روز هفته و حتی شبها هم انها را در حال شکار میدیدم. زجر اورترین چیزی که دیدم این بود که سنقر تالابی ,حواصیل خاکستری,اگرت بزرگ و کوچک و گاوچرانک را هم میزدن و وقتی بهشان گفتم که اینها خوردنی نیستن جواب دادن میدونیم خوردنی نیستن میبریم میدیم خوشگشون(تاکسیدرمی) میکنن بعد میفروشیم به مسافرها !!!!! خوب مسافر چرا باید این چیزها رو بخره !!!! >:( شکار قو اکیدا ممنونع بود ولی هم پرکندش بود هم زنده اش که جفتی 200,000 تومان میفروختن  :'(

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

بله از همه بدتر این که حتی غالب شکارچی ها و دامگاه دارها با پررویی پروانه صید هم نمیگیرن و بعد سازمان حفاظت محیط زیست محیط بان در استخدام داره برای حفاظت منطقه دامگاههای فریدونکنار .... یا شاید حفاظت صید ... نمیدونم. بهرحال وضع خیلی بدتراز اونی هست که بنظر میاد و گفته میشه. 
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


محمد رضا شهاب

اقای هاشمی عزیز من با چشم خودم توی این چند روز چیزهایی از محیط بانان اون منطقه دیدم که اصلا نتونستم باور کنم,یکیش اینکه ده تا گونی گندم دم در ساختمان محیط زیست ان منطقه بود که محیط بانها بهم گفتن که سازمان اینها را داده تا برای پرنده ها بریزیم,ولی فردای ان روز که من 200 متری از ساختمان فاصله داشتم و زیر تور استتار مشغول عکاسی بودم با کمال تعجب با دوربین دیدم که گندم ها را دارند بار تیلر میکنند و به خارج منطقه میبرند :o وقت برگشتن وقتی که ازشون پرسیدم که گندمها را ریختید برای پرنده ها بهم جواب دادن که گذاشتیم توی قایق تا نصف شب ببریم بریزیم.(وگندم ها در بازار به فروش رفت ) یه مورد دیگه هم این بود که دم در ساختمان محیت زیست و در کنار اشغالهای محیط بانها یک کیسه زباله پر از انواع پر پرنده ها اعم از غاز,کله سبز,خوتکا و ....بود :o :o :o بعد از این سفر کاملا به این مسئله پی بردم که چرا اسم عکاس و دوربین را میشنوند و میبینند انگاری که روح دیده اند,چون حقایق برملا میشود >:(

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


reza_aliasl

با این حساب اوضاع خیلی افتضاحه....
بطور کلی سازمان محیط زیست در کشور غریب است حتی اگر بخواد خوب عمل کنه دستش بسته است.تو همین شرایط باز افرادی پیدا میشن که اوضاع را بدتر می کنند طوری که اگر دست سازمان با هم باشه بوسیله این افراد نتیجه نامطلوبی ایجاد میشه.نمونش همینی که شما می فرمایید.
به نظر من برای حل مشکل فریدونکنار و در کل مناطق شمالی کشور جدا از بحث فرهنگ سازی یک برخورد قاطعانه نیز نیاز است!!!طوری که طرف از داشتن اسلحه حتی در خانه احساس وحشت کنه.
یک حرفی را رک بگم:
(( چرا باید شرایط اونجا طوری باشه که شکارچی و... متخلف از حضور عکاس و پرنده نگر بیشتر بترسه تا مامورین محیط زیست....!!!))
هرمخلوقی نشانی از خالق دارد.پرندگان شکاری ترجمان شکوه و زیبایی خداوند هستند

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

با سلام و عرض ادب
مدتی است نه تنها تالار فعالیتی نداشته بلکه موضوع فریدونکنار هم فراموش شده است. چند روز دیگر دوباره دامگاهها فعال میشوند و ما باز معترض خواهیم بود که ...
 
بنظر شما در فرصت باقی مانده چگونه میتوان موجی از اعتراض مدنی به این فعالین براه انداخت؟
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Farnaz Heidari

وقت بخیر
چرا از ظرفیتهای مثبت در خلق فعالیت مدنی استفاده نشود ؟ مثلا موسیقی و هنرمندان صاحب سبکی نظیر آقای سالار عقیلی و همسرشان که نه تنها طرفداران زیادی دارند بلکه طبیعتا اینکار میتواند برایشان نوعی تبلیغ هم باشد. تا جایی که میدانم چنین مواردی سابقه نداشته و علاوه بر آن بار مثبت و اعجاز موسیقی آنهم از نوع اصیلش را نباید نادیده گرفت . البته این صرفا یک پیشنهاد است .

Alireza Hashemi

پیشنهاد خوبیه فقط امسال کمی وقت تنگه
Go Birding, Go Wild