تالار گفتگو پرنده نگری و پرنده شناسی

استفاده از تکنیک پخش صدا جهت جلب پرندگان- نکوهش یا تایید

the owl

پاسخ : پاسخ : تلو----2
« پاسخ #15 : مه 04, 2012, 09:36:35 pm »
درود بر اقای یکدانه ی عزیز. عالی بود :)
ایمان ابراهیمی
در کشوری زندگی میکنم که مردمش به جای نام حیوانات طعم گوشتش را میشناسند

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Pooyan

پاسخ : پاسخ : تلو----2
« پاسخ #16 : مه 04, 2012, 09:59:20 pm »
سلام؛
آرش جان ممنون از مطلب. من هم قبلا خیلی به دنبال نحوه استفاده موثرتر از صدا بودم و مطالب زیادی هم خوانده ام؛ اما نتوانسته ام مطلب معتبری که به صورت قطعی میزان و شکل اثرگذاری این کار را بر پرنده مشخص کند پیدا کنم؛ چه برسد به اینکه بخواهم آن را واقعیت بنامم. همیشه هم از خودم این سوال را می پرسم : اگر استفاده از Call و Song واقعا اینقدر تاثیر منفی دارد، پس خود آواز خواندن یک پرنده نر هم بر سایر پرندگان تاثیر منفی دارد؟؟؟ یا اصلا یک سوال خیلی ساده تر می پرسم: آیا خود فرایند پرنده نگری یا عکاسی با توجه به حضور و دخالت آشکار در محیط زندگی پرنده، برای پرنده مشکل ایجاد نمی کند؟
دوستان، همه ما دوستدار طبیعت و پرندگان هستیم، اما نباید جوری با مساله برخورد کنیم که از آنور بام بیفتیم.

موفق باشید.
محسن واحدي پور

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Arash Yekdaneh

پاسخ : پاسخ : تلو----2
« پاسخ #17 : مه 04, 2012, 10:54:07 pm »
همیشه هم از خودم این سوال را می پرسم : اگر استفاده از Call و Song واقعا اینقدر تاثیر منفی دارد، پس خود آواز خواندن یک پرنده نر هم بر سایر پرندگان تاثیر منفی دارد؟؟؟
دقیقا متوجه منظورت نشدم ولی این مورد قطعا تاثیر داره و اگه تاثیر نداشت که اصلا آواز نمیخوند ولی این یه رقابت طبیعیه...ما دخالتی توش نداریم و روند طبیعت اینه.

یا اصلا یک سوال خیلی ساده تر می پرسم: آیا خود فرایند پرنده نگری یا عکاسی با توجه به حضور و دخالت آشکار در محیط زندگی پرنده، برای پرنده مشکل ایجاد نمی کند؟
اتفاقا یکی از بحثهایی که همیشه مد نظر طرلان بوده ( لطفا علیرضا اگه میدونی جاییش رو اشتباه میگم اصلاحش کن) اینه که تا چه حدی ما اجازه این کار رو داریم. مرزش کجاست؟ اولین برنامه روز ملی پرنده نگری در ۲ سال پیش دقیقا در زمان جفت یابی و زادآوری پرنده ها برگزار شد بدون اینکه هیچ توصیه ای در مورد نبایدها داده بشه...گروهی آشنا به فن و غیر آشنا رو راهی مناطق مختلف کردن فقط برای ترویج پرنده نگری کاری است ساده ولی درست نیست.

ببین محسن جان رفتن به پرنده نگری در پارک جمشیدیه و عکاسی در اون منطقه شاید کمترین تخریب رو داشته باشه ولی رفتن به یه منطقه حفاظت شده با وجود گونه های خاص و در وضعیت خطر حتما ملاحضات و محدودیتهای خودش رو داره. امروزه خیلی از سازمانها اقدام به برگزاری تورهای پرنده نگری میکنن که تعداد محدودیشون به اعضای تور ملاحضات زیست محیطی رو آموزش میدن. این مساله که بهش اشاره کردی پله اول هر حرکتی در این زمینست. البته من پیشنهاد میدم حتما یه بحث جدید در صفحه دیگری با همین موضوع شروع بشه که اطمینان دارم برای هممون تاثیر آموزشی زیادی داره.

یه تجربه یه روزه پرنده نگری در هلند داشتم که به من گفتن میتونی تو این برنامه از آشیانه عقاب دریایی دم سفید با جوجه هاش دیدن کنی. وقتی رفتیم به منطقه یه درخت رو با فاصله حدود ۱ کیلومتری به من نشون دادن گفتن اون درختو میبینی ؟ سر اون درخت یه آشیانست...همونه :o باور نمیکنی با تلسکوپ هم پرنده به سختی پیدا بود! علت جلوتر نرفتن رو آسیب احتمالی به پرنده زادآور که ارزش بسیاری براشون داشت اعلام کردن. در مسیر حرکت یه جوجه توکای سیاه روی زمین افتاده بود. نمیدونم آشیانش کجا بود ولی به من اجازه ندادن حتی بهش نزدیک بشم. گفتن روند طبیعیه زندگیش باید طی بشه. حتی اگه آشیانش رو هم پیدا میکردن هرگز به خودشون اجازه نمیدادن جوجه رو به آشیانه برگردونن. میخوام بگم این دغدغه کل دنیاست و دارن روش کار میکنن.
بازم پیشنهاد میکنم تاپیک جدیدی با این موضوع ایجاد بشه  ;)

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

 با سلام. ممنون از محسن و آرش عزیز که با ادامه بحث باعث بالارفتن سطح اطلاعات من در این مورد میشن. چند مورد که به نظر من میاد که البته این موارد نظر شخص منه

چند سال پیش همونطور که دوستان و اعضای قدیمی گروه طرلان میدونن من استفاده از صدا برای شناسایی و یا حتی جلب پرندگان رو ترویج میکردم. حتی مجموعه صدای پرندگان رو در اختیار بسیاری از دوستان گذاشتم بدون اینکه چندان نگرانی داشته باشم. اینطور فکر میکردم که این ها همه علاقمند واقعی هستن و قطعا مشکلی پیش نمیاد. حتی خودم در مورد تفاوت صداهای پرندگان مصاحبه هم داشتم. ولی میدونین چندی پیش یه روز مثل همیشه داشتم توی جمشیدیه از پرنده ها و دیدن اونها لذت میبردم. در عرض دو ساعت حداقل 3 بار اشتباها به دنبال پرنده هایی میگشتم که واقعیت نداشتن بلکه صدای اونها از موبایل افرادی در میومد که میخواستن عکاسی کنن. هیچ کدوم از اونها رو نمیشناختم و جالب اینکه هیچ کدوم دوربین حرفه ای یا نیمه حرفه ای هم نداشتن.  :(
واقعیت اینه که در حال حاضر من شخصا گه گاه در کار آموزش یا حتی برای شناسایی گونه ها از پخش صدا استفاده میکنم. ولی به واقع اعتقاد دارم همونطور که من توی جمشیدیه گیج شده بودم، پرنده بیچاره هم به گونه ای چه من بخوام یا نخوام درگیر میشه. آرش حرف خوبی زد. " واقعیت " و "باور". واقعیت اینه که این کار بر زندگی پرنده تاثیر داره. ولی محسن هم حرف جالبی زد" نباید از اونور پشت بام افتاد". قطعا اگه اینجوری فکر کنیم و همه چی رو با ابن ظرافت بببینیم بسیاری از فعالیت های ما در امر حیات وحش هم باید متوقف بشه.  ???
حقیقت امر بر کسی پوشیده نیست ولی مشکل اینجاست که بین اینکه چه کسی اجازه این کاررو میتونه داشته باشه و چه کسی نه مشکل پیش میاد. من میدونم استفاده از این تکنیک باعث به هم خوردن آرامش پرنده میشه اما اگه این تکنیک نبود ما از بسیاری از گونه های کشور عکسی نداشتیم. من یقینا میدونم شخصی مثل محسن حدود مشخصی رو حفظ میکنه ولی اون وقتی نگران میشم که میبینم حجم دوربین های عکاسی و لنز داره بالا میره. بعضی وقتا حس میکنم برخی افراد عکاس بودن و دوربین و عکاسی حیات وحش رو دوست دارن نه حیات وحش و محیط زیست رو. اونوقت نگران میشم. میدونین چرا؟ چون حتی توی برخی کشورهای اروپایی از همین تکنیک برای شکار هم استفاده میکنن.  >:( . حالا ترویج این کار توی ایران ...؟؟!!! من به واقع کمی مردد میمونم.
شخصا خودم سعی میکنم استفاده از این تکنیک رو کم و کمتر کنم. ولی باید یه جوری و به یه نحوی از همین الان که شروع پرنده نگری تو ایرانه یه منشور اخلاقی حتی غیر رسمی حداقل توی اذهان عمومی ایجاد کنیم. بهترین کار هم همینه که با اطلاع رسانی این قضاوت رو که آیا مثلا الان من اجازه دارم از تکنیک پخش صدا استفاده کنم یا نه رو به خود افراد و موقعیتشون واگذار کنیم. چون واقعا نمیشه صددرصد بگیم این کار اشتباهه ولی واقعیت اینه که این کار پرنده رو گیج میکنه و تاثیر اون تا مدتی بعد هم باقی میمونه.  ;) . نظر شما چیه ؟؟!!
 
« آخرين ويرايش: مه 05, 2012, 12:52:09 am توسط Alireza Hashemi »
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


the owl

توی این تالار همه کم یا زیاد همو میشناسیم و حتی تا حدی با دیدگاه های هم آشنایی داریم . فکر میکنم تنها کسی که تو این تالار تازه کار و بی تجربست منم و بقیه همه از اولین ها با تجربه ترین های این کارن. پس باید اولین چیزی که بدونیم اینه که اینجا اصلا بحث بچه های تالار نسیت چون اینجا همه از دلسوزان هستند و با تجربه آگاهیشون از شرایط زیستی پرنده ها خیلی بالاست. ولی همه شاهد این بودیم که موضوع پرنده نگری و یا حتی کلی تر ،حیات وحش، در این سال ها خیلی به طریقه ی صحیحش تبلیغ نشد و در گسترش علاقه به حیوانات بیشتر از کیفیت توجه به کمیت افراد جذب شده بوده. من شخصا فکر میکنم تعداد خیلی زیادی از دوستان جدید علااقه مند به حیوانات قبل از رو اوردن به این شاخه عکاس بودند و به خاطر تنوع در سوژه ی عکس و ماجراجویی در عکاسی بوده که به این سمت اومدند. متاسفانه تعداد خیلی زیادی از اون کمترین علاقه ی ریشه ای به حیوانات ندارند و هدفشون یه گردش در طبیعت و گرفتن عکس هایی از پرندگان بوده.همه ی ما افرادی رو دیدیم که اگه تو سفر یا گردش یک روزه موفق به گرفتن یه شات خوب نشن کاملا واضح و مستقیم اون روز رو بی فایده میخونن. یعنی دیدن پرنده ها هیچ ارزشی برای اون ها نداشته و چیزی که ارزشه پرنده نیست،عکس پرندست. هممون دیدیم این افراد برای گرفتن عکس خوب یا خاص از پرنده دست به "هر کاری" میزنند که نمونه ی بارزش میانکاله بود که اگه فرضیه ی اقای منصوری رو قبول کنیم عکاس ها موجب شکستن پاب فلامینگو ها هم شدند. غیر از این موضوع موضوع دیگه ای که این روزا شاهدشیم روبه رو شدن حیوان دوستان و شکارچیان بوده. هر دو گروه سعی در یاد گرفتن شیوه های نزدیک شدن به حیوانات از طریق هم دیگه هستند و اینترنت هم بهترین جا برای این کار. با توجه به این وجود این دو گرو(مبتدی های غیر علاقه مند و شکارچیان) واقعا ترویج این روش درست به نظر میرسه؟ توجه داشته باشید که یکی از تاثیر گذار ترین روش های ترویج استفاده از اونه. اون شهروند عادی ای که داره از کنار شما توی پارک میگذره و کار شما رو میبینه شاید همون روز بیاد بگرده ببینه شما داشتید چیکار میکردید و فردا تفنگ بادیش رو بندازه رو دوشش و برگرده به پارک
ایمان ابراهیمی
در کشوری زندگی میکنم که مردمش به جای نام حیوانات طعم گوشتش را میشناسند

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

هممون دیدیم این افراد برای گرفتن عکس خوب یا خاص از پرنده دست به "هر کاری" میزنند که نمونه ی بارزش میانکاله بود که اگه فرضیه ی اقای منصوری رو قبول کنیم عکاس ها موجب شکستن پاب فلامینگو ها هم شدند.

ممنون از دیدگاه قشنگت. ولی این مورد رو سند و مدرک و یا شاهدی نیست که تایید کنه. یکم با احتیاط باید اعلام نظر کرد که یوقتی چوپان دروغگو نشیم.  ;)
ضمنا بحث هایی این چنین(استفاده از صدا) به نظرم قبل از اینکه خودش مهم باشه این تبادل اطلاعات و موشکافی هاش با ارزشه.
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Pooyan

بعضی وقتا حس میکنم برخی افراد عکاس بودن و دوربین و عکاسی حیات وحش رو دوست دارن نه حیات وحش و محیط زیست رو. اونوقت نگران میشم. میدونین چرا؟ چون حتی توی برخی کشورهای اروپایی از همین تکنیک برای شکار هم استفاده میکنن.  >:( . حالا ترویج این کار توی ایران ...؟؟!!! من به واقع کمی مردد میمونم.
شخصا خودم سعی میکنم استفاده از این تکنیک رو کم و کمتر کنم. ولی باید یه جوری و به یه نحوی از همین الان که شروع پرنده نگری تو ایرانه یه منشور اخلاقی حتی غیر رسمی حداقل توی اذهان عمومی ایجاد کنیم. بهترین کار هم همینه که با اطلاع رسانی این قضاوت رو که آیا مثلا الان من اجازه دارم از تکنیک پخش صدا استفاده کنم یا نه رو به خود افراد و موقعیتشون واگذار کنیم. چون واقعا نمیشه صددرصد بگیم این کار اشتباهه ولی واقعیت اینه که این کار پرنده رو گیج میکنه و تاثیر اون تا مدتی بعد هم باقی میمونه.  ;) . نظر شما چیه ؟؟!!

سلام و ممنون؛
در مورد شكارچيها كه كاملا درسته. اصلا ما بيشتر روشهاي جذب پرندگان را از شكارچيها ياد گرفته ايم. مگر چند سال است كه عكاسي از پرندگان رونق گرفته؟ اما شكار از قديم وجود داشته. مثلا روش شكار كله سبزها با استفاده از تقليد صداي آنها به وسيله يك وسيه خيلي ساده كه حتي در كارتون موش و گربه هم آن را ديده ايد. يا Baiting كه قوش بازها از آن استفاده مي كنند يا استفاده از Feeder يا ....
مطمئن باشيد قبل از اينكه در ايران عكاسان از اين روش استفاده كرده باشند، شكارچيها مدتها قبل آن را مي دانستند.
من باز هم تاكيد مي كنم، استفاده درست از صدا يكي از روشهاي بسيار موثر براي پرنده نگري و عكاسي است. حال شايد كسي اين كار را جايز نداند كه اين مساله وجه افتراق ميان عكاسان و پرنده نگران است. البته شايد دسته خاصي از پرنده نگران. من خودم از اين روش استفاده مي كنم چون معتقدم دقيقا همان كاري را مي كنم كه خود پرنده انجام مي دهد و قاعدتا نبايد با آن مشكلي داشته باشد.
محسن واحدي پور

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Arash Yekdaneh

آرش حرف خوبی زد. " واقعیت " و "باور". واقعیت اینه که این کار بر زندگی پرنده تاثیر داره. ولی محسن هم حرف جالبی زد" نباید از اونور پشت بام افتاد". قطعا اگه اینجوری فکر کنیم و همه چی رو با ابن ظرافت بببینیم بسیاری از فعالیت های ما در امر حیات وحش هم باید متوقف بشه.  ???
من با این شرایط گذاشتن برای انجام کارهای مخرب مشکل دارم.
یه دوستی میخواست سیگار نکشه گفت از این به بعد فقط در سفرهای پرنده نگری سیگار میکشم و الان یه پرنده نگر قابل شده  ;D
من آدم سیاه و سفید بینی نیستم ولی در این گونه موارد باید سیاه و سفید دید!
کی این شرایط رو تعیین میکنه؟ کی میتونه الان به ما بگه کی مجاز هستیم از صدا گذاری در فعالیتهای امر حیات وحش استفاده کنیم؟ ببین علیرضا جان ، اگه داریم اینجا بحثی میکنیم که هر زمانی کسی بتونه ازش استفاده کنه، گذاشتن شرایط برای انجام کار تائید نشده درست نیست.
ما نمیتونیم بگیم کشتن حیوانات برای تفریح کار درستی نیست ولی بعضی اوقات و در بعضی شرایط میشه انجام داد...اینجاها اونور بام افتادن نیست، واقعیت رو دیدنه! اگه منبع علمی و تحقیقات تائید شده ای در مورد بی اثر بودن صدا گذاری نداریم، پس باید تا اطمینان کامل متوقف بشه >:( . حالا ببینیم چی میشه و شایدم حالا بد نباشه که نمیشه ! اگه در تحقیقات خاص یا بررسیهای علمی ( مثلا همین بررسی تاثیر صدا گذاری بر روی پرندگان) مجاز باشه، جای مطرح کردنش اینجا نیست.   

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


اصغر محمدی

استفاده از تکنیک پخش صدا برای جلب پرنده قبل از اینکه در خدمت عکاسان بوده باشه روشی بوده که شکارچیان برای زنده گیری پرنده ازش استفاده می کردند احتمالا زنده گیری بلارچین و انواع سهره را دیده و یا شنیده باشید یا از پخش صدا با وسایل دست سازشان استفاده می کنند یا از صدای طبیعی چند پرنده در قفس ...
 
من این روش رو  چند باری با موبایل ! تست کردم . هم برای جذب پرنده ها و هم اعلام هشدار با پخش صدای پرنده مهاجم  ، جواب هم داد و عکس العمل پرندگان ملموس و محسوس بود. این روش  اگر صرفا برای آشنایی با صدای پرنده و برای آموزش باشد اشکال ندارد و بسیار هم پسندیده است از آن رو که بعضا همین صدا کلید مهم شناسایی گونه است. اما در محیط و علی الخصوص در فصل جفت یابی چون باعث گیجی پرنده می شود و دخالت در روند تولید مثل پرنده است ،  احتیاط واجب آن است که انجام نشود !

بعضی مواقع مسئله رو زیاد پیچیده می کنیم ، آقا جان پرندگان هم مثل ما حق حیات دارند و حتما باید خط قرمزهایی را  در مواجهه با آنها متصور باشیم. ما بدون اجازه وارد محیط اونها میشیم، خواسته و ناخواسته باعث اضطراب و استرشان می شویم ، کمین می زنیم ، داخل آب می رویم و ... خود من از صخره بالا رفته ام تا جوجه پرنده رو ببینیم در حالیکه پرنده بالغ یا در رفته بود یا داشت بالای سرم جیغ می زد ولی حالا که بر می گردم و به عقب نگاه می کنم می بینم که بهتر بود این کارها رو نمی کردم.

در این مورد بخصوص ، آنچه به نظر من مهم تره اینه که به فرض من و شمای عکاس و پرنده نگر با لحاظ کردن شروطی از این روش استفاده کردیم چنانچه این روش بین عموم علاقمندان و حتی شکارچیانی که دنبال روشهای بهتری هستند عادت شود دیگر فاتحه پرندگان خوانده است. بعضا فکر می کنم که بعضی مطالب را نباید به نحوی منتشر کرد که در معرض دید و تجربه عموم باشد.حتی اخیرا تصمیم گرفته ام که در اعلام موقعیت مکانی عکسهایی  که از گونه های مورد علاقه شکارچیان گرفته ام ، با وسواس ! بیشتری عمل کنم.

پ. ن 1 : با محسن خط رو خط شدیم
------
پ .ن 2 : میانکاله
ایمان جان ، یکبار با محسن عزیز میانکاله رفته ام صبح زود روز تاسوعا بود و ما دو نفر صرفا برای عکاسی رفته بودیم ، اما وقتی رسیدیم آقای منصوری در راس هیاتی  با سه پایه و دوربین و مخلفات در حال بازگشت از ضیافت فلامینگوها بودند. آن روز چندین پوکه نشان محسن دادم و حتی نشان آتش و استخوانهای پرندگانی که کباب و خورده شده بودند ... حالا چطور شده که عکاس جماعت قلم پای فلامینگو ها رو شکستند ؟ لابد شکارچیان و خیل عظیم تماشاچیان ، حکم متغیر میانجی این فرضیه رو داشتند ؟

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

حال شايد كسي اين كار را جايز نداند كه اين مساله وجه افتراق ميان عكاسان و پرنده نگران است. البته شايد دسته خاصي از پرنده نگران. من خودم از اين روش استفاده مي كنم چون معتقدم دقيقا همان كاري را مي كنم كه خود پرنده انجام مي دهد و قاعدتا نبايد با آن مشكلي داشته باشد.

سلام مجدد. برای اینکه بحث کمی به سمت توضیح بیشتر پیش بره یه موردی رو میگم.
همه میدونیم آواز پرنده ها برای دو علت عمده ست که یکی خودنمایی برای جفت و دیگری قلمرو طلبی. خوب حالا اگه بگیم ما صدای آواز پخش میکنیم و پرنده ماده میاد (که معمولا اینطور نیست و نرها میان) میگیم اومد و مارو نپسندید  ;D. ولی وقتی پرنده های نر رو درگیر میکنیم چه شرایطی ایجاد میشه. اگه قبل از جفت یابی باشه ممکه پرنده نر با توجه به اینکه حضور رقیب رو احساس بکنه که بصورت متوالی و با اعتماد به نفس دایم میخونه( از علل محدود کردن زمان پخش) ممکنه ترجیح بده منطقه رو ترک کنه و به جای دیگه ای که رقیب گردن کلفتی مثل اسپیکر نباشه نقل مکان کنه. اگه جفتش رو پیدا کرده و در حال لانه سازیه به علت توجهش ازهمکاری تو لانه سازی جا میمونه و ممکنه تو رقابت در عملیان ساخت لانه مشکل پیدا کنه چون تا مدتی بعد از قطع صدا هم همچنان حضور رقیب رو پیش بینی میکنه. اگه در حال بزرگ کردن جوجه ها باشه که قطعا به سبب قلمروطلبی و ده ها علت تخصصی دیگه با تمام انرژی میخواد رقیب رو دفع کنه و از غذادادن به جوجه ها عقب مبوفته. حالا محدودیت زیستگاهها و عادات پرنده به زیستگاه خاص و .. رو هم با همه اینا قاطی کنین. البته این در مورد همه پرنده ها صادق نیست و نسبیه. ضمنا یادآوری میکنم برخی پرنده ها خصوصا آوازه خوان ها به شنیدن رقیب همسایه عادت کردن. یعنی اگه الان صبح شده همه با هم میخونن و به گونه ای هرکسی قلمرو و حضورشو تثبیت میکنه(پرنده ها آواز رقیب همسایه رو میشناسن). پس اگه همسایه بخونه فقط جواب میده( تو سی خودت من سی خودم) ولی وقتی صدای رقیب جدیدی از وسط قلمرو خودش رو میشنوه قضیه متفاوته. انگار که من و شما صبح بلند بشیم ببینیم یه غریبه  داره تو آشپزخونه خونمون صبحانه میخوره .   ;D
ولی شخصا اگه بخوام قانون یا محدودیتی قایل بشم هرچند این مورد  چه از نظر تئوری چه از نظر عملی کاملا توجیه داره ولی میرم سراغ دامگاه دارها که دارن قتل عام میکنن. اینو گفتم که یه وقت ما اینجا مشغول این موارد نباشیم اونطرف رو فراموش کنیم. چشم به هم بزنیم زمستون میاد و باز شکار تو دامگاهها  :-\  فکر میکنم در تلاش برای حمایت و حفاظت نمیشه حقایق رو نفی کرد ولی باید اولویت بندی ها رو فراموش نکنیم.
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


kasra



 شخصا اگه بخوام قانون یا محدودیتی قایل بشم هرچند این مورد  چه از نظر تئوری چه از نظر عملی کاملا توجیه داره ولی میرم سراغ دامگاه دارها که دارن قتل عام میکنن. اینو گفتم که یه وقت ما اینجا مشغول این موارد نباشیم اونطرف رو فراموش کنیم. چشم به هم بزنیم زمستون میاد و باز شکار تو دامگاهها  :-\  فکر میکنم در تلاش برای حمایت و حفاظت نمیشه حقایق رو نفی کرد ولی باید اولویت بندی ها رو فراموش نکنیم.

سلام
آقای هاشمی با این صحبت شما کاملا موافقم الویتها را نباید فراموش کرد از جنگل ابر گرفته تا قضیه میانکاله و شکار در پارک ملی و منطقه حفاظت شده تیر اندازی شکار چی های .... بسمت محیط بانها و حتی شایعه ساخت جاده اسفالته بسمت قله دماوند! و بسیلری چالش های زیست محیطی که همه علاقمندان به طبیعت در جریان آن هستند . این عکس را در تلو دو هفته پیش گرفتم ببینید که شکارچی های بی انصاف در تلو  که در مجاورت تهران  است هم به هیچ موجودی رحم نمی کنند.وای بحال مناطق دور افتاده.
کسری حقگو

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Arash Yekdaneh

هم میانکاله مهمه، هم فریدون کنار و هم دریاچه ارومیه. ولی هیچکدوم جایگاه دیگری رو نمیگیره.
هر کدوم در جایگاه خودشون با اهمیت و دارای اولویت برای بررسی هستن !

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


آرش حبيبی آزاد

با اين كه اغلب به دليل كمي سواد و سو پيشينيه در اين مباحث شركت نمي كنم اما اشتياق اظهار نظر بي ربط ولم نمي كند شخصا فكر مي كنم پخش صداي پرندگان در محيط طبيعي درجه اي از آزار حيوانات است و اين كار را انجام نمي دهم و به دوستانم هم توصيه مي كنم كه اين كار را نكنند البته بعد از خواندن مقاله زيباي آرش
اما اگر كسي را نشناسم و ببينم اين كار را مي كند ترجيح مي دهم فريضه نهي از منكر را ترك كنم و از خير ثوابش بگذرم تا دلي را نرنجانم كه ممكن است همين شخص بر اثر تحكم بي جاي من اسپيكر و دوربين را كنار گذاشته با بادي و خفيف و ساچمه صاحب صدا را با صداي مهيبي از شاخسار پايين بياورد
اما آنچه دوستان فراموش كرده اند آن است كه حد اقل نيمي از لذت پرنده نگري تشخيص از روي صداست وچه بسا همه ما قبل از آنكه نام والدينمان را بتوانيم بر زبان بياوريم مي دانستيم خروس و ببعي چه مي گويند
پرندگاني مانند پري شاهرخ كبك سهره ها و بلبل را تقريبا بدون آموخته شدن گوش بر الحان زيبايشان نمي شود پيدا كرد و تشخيص پرنده از صدا نياز آموزش دارد پس نبايد سي دي حاوي صدا را از پرنده نگران جوان و تازه كار دريغ كرد

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


reza_aliasl

وقتی صحبت های دوستان را می خوانم واقعا لذت می برم و امیدوار میشم به آینده ای زیبا برای پرنده نگری و طبیعت ایران.یک حقیقت محض (نه باور) را بگم:
دوستان حتی نیمی از این اطلاعات را هم سازمان محیط زیست نداره...!!این جمع های دلسوز هستند که می تونند کار اثربخشی انجام بدن.
تو ایران پرنده نگری داره تازه جاشو پیدا می کنه تجربه های ارزشمندی را تو این مدت بدست اوردیم چقدر عالی میشه که یک کارگروهی تشکیل بشه تا یک چارچوبی را ایجاد کنه که در اون همه باید ها و نباید ها مشخص بشن.
قطعا با گذر زمان و کسب دانش و تجربه بیشتر این باید و نباید ها کامل تر خواهند شد.
آسیبی که تا کنون از پرنده نگری پخش صدا و...به طبیعت ایران رسیده در برابر آسیبی که سازمان محیط زیست به طبیعت ایران وارد کرده خیلی خیلی ناچیز است....!
دیگه مقابسه را فراتر نمی برم و حرفی از صنعت و شکار و..نمی زنم.با برنامه ریزی صحیح و راهکارهای درست که یقین دارم در توانایی شما عزیزاان هست میشه آسیب های پرنده نگری را به حداقل رسوند و در مقابل اثرات مفید اون را بیشتر کرد
قضیه عقاب دریایی دم سفید آقای یکدانه خیلی برام جالب بود.یادم نیست در کدوم سایت این مقاله را خوندم، دال سیاه جایی را برای آشیانه انتخاب میکنه که علاوه بر ویژگی های مورد نظر باید دور افتاده هم باشه اگر حضور انسان در منطقه از حد فراتر بره دال منطقه را ترک خواهد کرد.
بطور کلی انسان با کارهای نسنجیده از ابتدا خودشو به شکل بدی به طبیعت نعریف کرده که پرنده به دهان کروکودیل بیشتر اعتماد داره تا لحظه ای ماندن در کنار انسان.
پرنده نگری بهانه ای است برای آشتی با طبیعت
هرمخلوقی نشانی از خالق دارد.پرندگان شکاری ترجمان شکوه و زیبایی خداوند هستند

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Alireza Hashemi

آسیبی که تا کنون از پرنده نگری پخش صدا و...به طبیعت ایران رسیده در برابر آسیبی که سازمان محیط زیست به طبیعت ایران وارد کرده خیلی خیلی ناچیز است....!

 >:( >:( >:(
آقا رضا از شما بعیده. حالا گیرم بخشی از سیستم و یا برخی افراد کم کاری ها یا نواقصی هم دارن ولی پس اون عزیزانی که تو همین سازمان جون خودشون رو واسه حفظ این طبیعت و حیات وحش دادن چی؟!!! اون مدیران و یا کارمندانی که همین الان که ما حرف میزنیم دارن تو بدترین شرایط دور از خانواده تلاش میکنن چی؟!! اون همه افرادی که از ده ها سال  پیش تا الان عمر و زندگیشون رو توی این سازمان طی کردن تا بلکه اتفاقی بیفته چی؟! خوشبختانه من کوچکترین تعلقی به سازمان حفاظت محیط زیست ندارم ولی یکم بی انصافی نکنیم.تو هر اداره که وارد میشین یه نگاه به دیوار ورودی بندازین ببینین تو استان مربوطه چند نفر در این راه کشته شدن. از جان عزیزتر هم مگه هست کسی مایه بذاره؟!! بله مشکلات پایه ای و بزرگی از پایین ترین پست تا سطوح بالا هست و افراد کم لطف هم زیادن ولی اگه ما بجای کمک و همیاری در کنار این همه متخلف از همه جور و همه قشر و همه صنف و همه رده های کشوری بشیم یه فشار روی همه فشارها برای این سازمان بهتره یا حد اقل هر کدوم در هر جایی هستیم سعی کنیم کمکی کنیم. بله سخته و جانکاه ولی من فکر میکنم بهتره اگه سازمان نقصی داره ما کامل کنیم. با تخصص، همیاری، حتی انتقاد سازنده و بجا و نه فقط نقد و اعتراض یکطرفه. میدونم شما خیلی بیشتر از بسیاری از افراد کمک کردین و نیت شما مثبته ولی اینجوری نقد کردن یکم بی انصافیه.
از این موضوع که بگذریم بسیار ممنون از دیدگاه خوبتون و همیاری و همراهی تو این مباحث. ولی فکر میکنم توی کشورهای پیشرفته هم یکدفعه این قوانین ایجاد نشده. همین علاقمندان و صاحب نظران  هستن که حساسیت ها رو ایجاد میکنن ولی با بحث علمی، سند و مدرک و آزمون های مستدل. نمونه بارزش کنوانسیون تالابهاست که منشا و ریشه اون همین پرنده نگرها بودن که شد از مهمترین کنوانسیون های محیط زیست جهانی. سپاس از توجه شما  ;)
Go Birding, Go Wild

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند: