جغد شاخ دار یا گوش دراز

[sorosh]

Camera:Canon PowerShot SX10 IS
f/6.3
ISO 100
Exposure time: 1/60 sec.
Focal length: 100 mm
Focus Mode: Auto
Metering mode: pattern
White balance: manual
عکاسی شده بدون سه پایه
محل عکاسی : همدان- دشت شرا- مزرعه کشت و صنعت طاک
تاریخ: 4/17/2010
ساعت عکاسی : 12:06
وضعیت آب و هوائی : نیمه ابری
این پرنده چند سالی میشود که در این منطقه لانه سازی کرده و در حدود 3 سال است که آن را رصد میکنم. شرایط خاصی که برای اولین لانه این پرنده اتفاق افتاد باعث شد رابطه خوبی با آنها برقرار کنم
فاصله سوژه حدود 5 متر با شیب 60 درجه به سمت بالا
بدون کار با  فتوشاپ: تنها لوگو در پایین عکس گذاشته شده است
در حدود 50 عکس گرفته شد تا این صحنه زیبا اتفاق افتاد
کیفیت اصلی این عکس 4:48 mb می باشد

[the owl]

خیلی از عکستون لذت بردم:)
میشه برامون این شرایط خاص لونش رو توضیح بدید؟:)

[sorosh]

سلام دوست عزیزم
اگه یادتون باشه تو سفر پرور ماجرا را گفتم.
داستان از این قرار بود که روزی کارگرانمون بهم گفتن که چندتا جوجه جغد گرفته اند. و من رفتم برای دیدنشون  که انها رو تو قفس در انباری گذاشته بودند. ماجرا را اینگونه گفتند که در بهار بارندگی شدیدی اتفاق افتاد که جفت پرنده ها جوجه های کوچکشونو رها کرده بودند و این پرنده ها زیر بارون خیس آب شده بودند و این کارگرمون اونها را به داخل انبار آورده بود که از سرماخوردگی و تلف شدنشون نجات بده. و فردای اون روز که من اونجا بودم موقع غروب دیدم که یکی از جغدهای والد خودشو به شیشه انبار میکوبه و ما هم پمجره ای را باز کردیم و بچه ها رو از قفس بیرون اوردیم و در انبار گذاشتیم. نظر به این مطلب بودیم که دوباره در لانه ها بذاریم و برای امتحان 2 تا رو گذاشتیم ولی والدین دیگر کاری باهاشون نداشتند. حتی در روی درختان دیگر گذاشتیم و حتی بردیم بیرون قلعه در کنار سبزه و درختان کوچک گذاشتیم ولی والدینشون در بالای سرشون مینشستند و کاری نداشتند. تا اینکه دیدم حال روز جوجه ها وخیمه و از دوستی کمک خواستم تا اونها رو در خونش نگه داری کنه از 4 جوجه جغد داستان 2 تا را به  خونه دوستم که پرنده های شکاری را آزاد در خونه دانشجوی خود نگه میداشت دادم. که یکیشون مرد و دیگری بال و پر گرفت و آزاد شد. از 2 تای باقی مونده جسد یکی را پیدا کردم و یکی دیگر را اصلا نیدیدم. اما بعد از 6 ماه دوباره اون جغدها که 4 عددی میشدند 2 بزرگ و 2 کوچک دوباره به لانه قدیم خود برگشتند و این عکس یادگاری را به من دادند.