تالار گفتگو پرنده نگری و پرنده شناسی

مصاحبه با آلن مورفي- عكاس پرنده در كلاس جهاني

Pooyan

مصاحبه با آلن مورفي- عكاس پرنده در كلاس جهاني



1-آلن، چه چيزي شما را به سمت عكاسي از پرندگان سوق داد و چرا فقط پرندگان؟
من در انگليس و ايرلند بزرگ شدم، معمولا وقتم را در ميان درختان مي گذراندم. وقتي كه پنج ساله پودم، والدينم براي من يك دوربين دو چشمي و يك كتاب راهنماي پرندگان خريدند. من به سرعت درگير پرنده نگري شدم و اين به مهم ترين علاقه و سرگرمي من تبديل شد. هر چه بزرگتر مي شدم، اين علاقه در من قوي تر مي شد.
من در سال 1984 به آمريكا نقل مكان كردم. من سريعا مجذوب تنوع و تعداد گونه هاي موجود در آمريكاي شمالي شدم. شباهت تعداد زيادي از گونه ها من را به اين فكر انداخت كه اگر بتوانم اسنپ شاتهايي از آنها تهيه و چاپ كنم، مي توانم با كتاب راهنماي پرندگان مقايسه كنم تا سرعت پيشرفت من بيشتر شود.
براي همين يك لنز 70-300 نيكون و يك بدنه آنالوگ نيكون قرض گرفتم و چند تا شات وحشتناك تهيه كردم. اين شاتها براي شناسايي مفيد بودند اما هرگز آنها را به كسي نشان ندادم! من سريعا متوجه شدم كه ابعاد پرنده در كادر بايد بزرگتر باشد، براي همين يك لنز بزرگتر خريدم و همچنين يك كتاب در رابطه با نحوه نزديك تر شدن به حيوانات. بعد از آن من شديدا درگير عكاسي از پرندگان شدم و اين بهترين پرنده نگري بود كه من تا حالا داشته ام.
من عاشق جدل براي نزديك شدن به پرندگان، جنبه هاي خلاقانه طراحي عكس و بحث فني تظيمات دوربين هستم. فلسفه من اين است؛ هميشه تعداد پرندگان بيشتر از زمان من براي عكاسي از آنهاست و هميشه عكسهايي بهتر از آنچه من الان دارم مي شود گرفت. پس عكاسي از پرندگان علاقه من براي باقيمانده عمرم است.


2-چه لنزي را براي عكاسي از پرندگان توصيه مي كنيد؟
من به اين نتيجه رسيده ام كه لنز 600 براي عكاسي از پرندگان بسيار لازم است. پرندگان كوچك هستند، براي همين تا جايي كه ممكن است دسترسي به فوكالهاي بالاتر داشته باشيم. قبلا من از 200-400 براي عكاسي از هامينگبردها، پرندگان در حال پرواز و همچنين گزينه دوم براي عكاسي با استفاده از چيدمان پرچ استفاده مي كردم. به اين ترتيب من از لنز 600 براي پرندگان كوچكتر و از 200-400 براي پرندگان بزرگتر استفاده مي كردم.
بزرگترين مشكل من وقتي بود كه مي خواستم با 200-400 از پرندگان در حال پرواز عكاسي كنم. 200-400 لنز خوبي و شارپي براي پرندگان در حال پرواز است اما خيلي سنگين است. براي همين من 200-400 را فروختم و لنز 300 جديد نيكون را خريدم. اين شارپترين لنزي است كه من داشته ام؛ حتي با تله كانورتور 1.7. اين لنز براي عكاسي روي دست به قدر كافي سبك هست و در حال حاضر گزينه استاندارد من براي عكاسي از پرندگان در حال پرواز است.


3-تله كانورتورها را چگونه ارزيابي مي كنيد؟ اين سوال را براي اين پرسيدم كه بعضي افراد حرفه اي آنها را دوست دارند، درحاليكه بعضي ديگر اعتقاد دارند به كيفيت عكس زياد لطمه مي زنند.
من ترجيح مي دهم كه از آنها استفاده نكنم. اما بعضي وقتها مجبورم. من به اين نتيجه رسيده ام كه استفاده از 1.4 و 1.7 بر روي 300VR2 افت كيفيت ندارد. اما داستان براي لنز 600 فرق مي كند. من متوجه شده ام كه شارپنس در هنگام استفاده از تله كانورتور 1.4 افت مي كند. افراد مختلف دامنه پذيرش متفاتي براي شارپنس دارند. براي من شارپنس در هنگام كار بر روي جزئيات دقيق پرهاي پرنده حياتي است. اگر تله كانورتور موجب افت كيفيت عكس شود، از آن استفاده نمي كنم.


4-آيا در عكسهاي خود از Fill-Flash هم استفاده مي كنيد؟
من در عكاسي زياد از Fill-Flash استفاده مي كنم. نكته كليدي، استفاده از Fill-Flash به نحوي است كه اثر آن در عكس مشخص نباشد. وقتي كه من چيدمان خود شامل تغذيه كننده ها و آبشخورها و ... را تعبيه مي كنم، به خاطر محدود كردن استفاده از فلاش، مجبور مي شوم زاويه نور را انتخاب كنم. وقتي كه آفتاب بالا مي آيد، از فلاش براي پر كردن سايه هاي تند استفاده مي كنم.
وقتي كه در فيلد كار مي كنم، دوست دارم از تقويت كننده هاي فلاش نظير Better beamer استفاده كنم. اين وسيله باعث مي شود نوربرتابيده از فلاش متمركز شده و بر فاصله نور تابيده شده افزوده شود. نتيجه افزايش سه استاپي قدرت فلاش و همچنين افزايش سرعت بازيافت باتري فلاش است.


5-آيا تنها با داشتن تجهيزات مناسب مي توان يك عكاس پرنده خوب شد يا حوزه هاي ديگري از دانش وجود دارد كه حياتي است؟
اين سوال خوبي است ماريو. چون خيلي از عكاسان اعتقاد دارند با داشتن به روزترين تجهيزات مي توان عكسهاي بهتري گرفت. اين مساله خيلي با حقيقت فاصله دارد.
در بعضي از موارد، تكنولوژيهاي جديد كمك كننده هستند. مثلا تصاوير تميز در ايزوهاي بالا، فكوس اتوماتيك خوب و امكان اعمال تنظيمات بهتر بر عكس در هنگام ويراش. اما اين جنبه ها، تنها قسمتي از راهي است كه يك عكاس خوب بايد آن را طي كند.
در عكاسي از پرندگان، بزرگترين دارايي، شناختي است كه شما از سوژه داريد. به نظر من، براي اينكه عكاس پرنده بزرگي باشيد، بايد اول پرنده شناس خوبي باشيد.
اين به اين معني است كه شما بايد عادات سوژه و صدا و آواز آن را بشناسيد و بدانيد چگونه گونه هاي اطراف خود را شناسايي كنيد، بدانيد چه گونه هايي در يك زيستگاه مشخص يافت مي شوند و اينكه چگونه به آنها نزديك شويد. اين موارد بسيار مهم تر از اين است كه شما تجهيزان آنچناني داشته باشيد.
داشتن بعضي انواع پيش زمينه هاي هنري هم مي تواند مفيد باشد. اينكه بدانيد چگونه بايد به سرعت و به صورت صحيح در فيلد كادربندي كنيد  و چگونه يك چيدمان مناسب براي جانمايي پرنده انتخاب كنيد، مي تواند بسيار كمك كند.
شكارچيان مي توانند عكاسان خوبي شوند؛ چون تجربه دارند، سوژه هاي خود را مي شناسند و مي دانند چگونه بايد به آنها نزديك شد. من اعتقاد دارم شما اگر همه اين توانايي ها را داشته باشيد، دست آخر، جديدترين  تجهيزات  مي تواند باعث ارتقاي عملكرد شما شود.


6-چگونه بهترين مكانها و زمانهاي سال را براي عكاسي از پرندگان پيدا مي كنيد؟
مساله مهم در رابطه با عكاسي از پرندگان در آمريكاي شمالي اين است كه شما در هر لحظه از سال مي توانيد پرنده براي عكاسي پيدا كنيد. من ماه هاي اوليه سال (ژانويه و فوريه) را در فلوريدا يا جنوب تكزاس مي گذرانم.
پرندگان در اين مناطق زودتر آشيانه سازي مي‌كنند و تا فوريه داراي فرم پر و بالي عالي هستند. من بيشتر فصل بهار (مارچ و آپريل) را در سواحل شمالي تكزاس مي گذرانم كه در آنجا پرندگان مهاجراني داريم كه از سرزمينهاي زمستان گذري بر مي‌گردند. آنها از خليج مكزيكو عبور مي كنند و روز بعد به سواحل تكزاس مي رسند.
من طي 15 سال اخير، وقت خود را براي عكاسي از پرندگان آوازه خوان مهاجر، در آبشخوري درخليج  مكزيك گذرانده ام. اواخر بهار (مي و جون) من معمولا در آريزونا مشغول برگزاري دوره هاي آموزشي و همچنين تعقيب جغدها هستم. در ماه هاي مياني تابستان به سمت شمال مي روم تا از پرندگان آوازه خوان آن مناطق عكاسي كنم. علاوه بر آن تابستان زماني عالي براي لانه سازي پرندگان كنار آبزي و دريازي است.
در طول پاييز من به تكزاس بر مي گردم تا از مهاجرت Hawkها عكاسي كنم. ماه هاي زمستان زماني عالي براي عكاسي از جغدهاي برفي، خاكستري بزرگ و Northern Hawk  در ايالتهاي شمالي و كاناداست.
هميشه در هر جا چيزهاي جالبي براي عكاسي وجود دارد، اگر فقط كمي سفر كنيد. من سعي مي كنم دوره هاي آموزشي خود را در حوالي اين مناطق و اين زمانها برگزار كنم.


7-آيا شما فرصتهاي از دست رفته داشته ايد؟ مثلا يك پرنده نادر كه قبل از اينكه بتوانيد دكمه شاتر را فشار دهيد، پريده باشد؟
اين زيبايي عكاسي از حيات وحش است. من تحربه هاي زياد از اين دست داشته ام. اما خاطره انگيزترين آنها زماني بود كه من براي پيدا كردن Flammulated Owl به كوهاه هاي Chiricahua در جنوب آريزونا رفته بودم.

ريك باورس (دوست و راهنماي من) و من پنج شب متوالي را در تاريكي شب براي اين جغد صرف كرديم. در شب آخر، ما صداي اين جغد را از بالاي شيب دامنه كوه شنيديم. ريك بدون دوربين و به همراه يك فلاش شروع به بالا رفتن از كوه در ميان توده علفهاي انبوه كرد. من هم در حالي كه يك لنز 600 و سه پايه را بر روي دوش داشتم، دنبالش راه افتادم.
به خاطر شيب زياد، علفهاي انبوه و تاريكي شب، اين سخت ترين صعودي بود كه تاحالا داشته ام. براي رفع خستگي يك دقيقه توقف كردم كه ناگهان صداي ريك بلند شد كه نورافكن را بر روي جغد انداخته.
من بلند شدم و از ميان علفها و شاخه ها به طرف صداي ريك به راه افتادم، بدن اينكه بدانم دارم جهت درست را مي روم يا نه. من مسيرم را به سمت صداي ريك ادامه دادم و با خودم فكر مي كردم بهتر است وقتي آنجا مي رسم، جغد آنجا باشد. نهايتا به جايي كه ريك استاده بود رسيدم و جغد را در مسير نور فلاش ريك ديدم.
من سعي كردم به سرعت يك زاويه خوب را براي عكاسي پيدا كنم، اما تا سه پايه را زمين گذاشتم، جغد پريد. جغد 20 دقيقه در مسير نور فلاش ريك نشته بود، اما تصميم گرفت با پريدنش در لحظه آخر من را عذاب بدهد. مجبوريد قبول كنيد.


8-بايد اذعان كنم سوال استانداردي كه از يك عكاس حرفه اي حيات وحش پرسيده مي شه اين است كه «دوره هاي آموزشي شما چه تفوتي با بقيه دارد؟» خوب در دوره هاي شما، شما به دنبال سوژه نمي گرديد، پرنده ها به سمت شما مي آيند. لطفا يك روز از دوره آموزشي خود را براي ما تشريح كنيد.
خوب اولين تفاوتي كه مي توانم بگويم اين است كه من در هر دوره با بيش از 4 نفر كار نمي كنم. گاهي وقتها هم سه نفر. به همين خاطر مي توانم وقت كافي را براي رسيدگي به سوالات و احتياجات آنها داشته باشم.
تفاوت مهم ديگر اين است كه من افراد را به مكاني نمي برم مستقيما جلوي پرنده ها قرار دهم. من فرايند مشاهده در يك منطقه خاص و رسيدن به وضعيت مناسب براي عكاسي از پرندگان را طي مي كنم. من به شركت كنندگان نشان مي دهم كه چگونه پرچها را انتخاب مي كنم و به چه صورت آنها را قطع كرده تا محل نشتن پرنده بر روي آنها را كنترل كنم.
من آموزش مي دهم چگونه از آب، غذا و ساير ابزار كه پرنده را دقيقا بر روي نقطه مشخص شده پرچ مي نشاند، استفاده كنند. هم چنين چگونگي بررسي رفتار پرنده و تغيير پرچ مطابق با آن را آموزش مي دهم. من عموما رازهايي را كه طي 20 سال گذشته آنها را آموخته ام، با شركت كنندگان تسهيم مي كنم.
شركت كنندگان تنها با عكسهاي با كيفيت دوره را به پايان نمي برند، بلكه دانش كاري جديدي را خواهند داشت كه مي توانند از آن در هر گشه دنيا براي به دست آوردن نتايج عالي به كار گيرند.
اگر دوست داريد يك صبح نوعي از دوره آموزشي من را ببينيد، اين ويدئو را مرور كنيد:


9-من كتاب Guide to Songbird Set-up Photography شما را سفارش دادم. تا قبل از دريافت كتاب، سعي كردم شبيه عكسهاي شما را در باغ خود اجرا كنم.  متاسفانه شكست خوردم. بعد از خواندن كتاب شما، متوجه بعضي اشكالات اساسي كار خودم در چيدمانها شدم و كتاب شما من را از ماه ها سعي و خطا نجات داد. چند سال از تجربه شما در اين كتاب نهفته است؟
اطلاعات موجود در كتاب، مجموعه اي از تكنيكهاست كه من در طول 18 سال گذشته بر روي آنها كار كرده ام. در ابتدا، خيلي از مردم مي گفتند من بايد ديوانه باشم كه تمامي اين ايده ها را در اختيار افرادي كه كتاب را مي خرند، مي گذارم؛ اما من ياد دادن را دوست دارم و واقعا شيفته اين هستم كه ببينم يك عكاس از عكسي كه آرزوي گرفتن آن را داشت لذت مي برد.
من ديده ام بسياري ديگر از افراد موفق، ايده هايشان را مخفي نگه نمي دارند. آنها آنقدر مطمئن هستند كه ترسي از استفاده بقيه از اطلاعات و ايده هاي مشابه خود ندارند. من هم اين طوري هستم. علاوه بر اين، اين كار به من انگيزه مي دهم كه به دنبال ايده هاي جديد خارج از اين چارچوبها باشم.


10-بعضي عكاسان دوست دارند عكسهايشان را ويرايش كنند، در صورتي كه عده اي ديگر آن را كاري طاقت فرسا مي دانند. چه نظري راجع به فتوشاپ يا برنمه هايي از اين دست داريد؟

من عاشق ويرايش هستم. من اين كار را به اندازه عكاسي خلاقانه مي دانم. با تكنولوژي امروز، ما مي توانيم خيلي بيشتر با عكسهايمان همراه باشيم.
من اعتقاد دارم عكسهاي شما تنها به اندازه قدرت ويراش شما خوب هستند. شما مي توانيد يك عكس متوسط بگيريد و با يك ويراش خوب، نتيجه اي به مراتب بهتر از يك عكس خوب با يك ويراش بد داشته باشيد.
من همچنين اعتقاد دارم عكسهاي ويرايش شده آرامش بخش هستند، مثل خواندن يك كتاب خوب. من خودم را در درون يك عكس مي بينم و خودم در لحظه اي مي بينم كه آن عكس را گرفته ام. من در طول يك سال هزاران عكس مي گيرم. معمولا بعد از يك سفر، همه عكسهاي خود را ظرف چند روز ويرايش مي كنم.


11-شما اطلاعات ارشمندي را در وبلاگ خود ارايه مي كنيد. اين نشانگر اين است كه شما تا چه حد نسبت به عكاسي و كمك به بهبود ديگران احساس مسووليت مي كنيد. شما چگونه زمان انجام همه اين كارها را داريد: نگهداري بلاگ، تاليف كتاب، اجراي دوره هاي آموزشي، نوشتن مقاله ها و همچنين عكاسي؟
من هميشه اعتقاد داشتم، اگر مي خواهيد كاري انجام شود، آن را به يك فرد مشغول بدهيد. علاوه بر چيزهايي كه در سوالتان مطرح كرديد، من 15 سال است كه يك سالن آرايش در هوستون تكزاس دارم. همچنين سه بچه 7، 16 و 17 ساله دارم.
همه ما به يك اندازه زمان داريم، من فقط سعي مي كنم به خوبي مديريت زمان كنم. من تعادل خوبي بين كار و خانواده برقرار كرده ام. اگر من زمان كافي براي خانواده ام تخصيص ندهم، كارم هم تحت تاثير قرار مي گيرد. من عاشق كارم هستم، براي همين هيچ وقت احساس نمي كنم دارم كار مي كنم.
من سعي مي كنم به صورت موثر كار كنم. من كارهاي خيلي ضروري را در فهرست كارهايم در اولويت قرار مي دهم. هر وقت هم كه نياز به كمك داشته باشم، تقاضا مي كنم.


12-توصيه پاياني براي كساني كه مي خواهند تازه عكاسي از پرندگان را شروع كنند يا در آن پيشرفت كنند؟
عكاسي از پرندگان سخت است. دستيابي به پرندگان سخت است. وقتي كه شانس با شما يار نباشد، سريع دلسرد نشويد.
سعي كنيد در چند دوره آموزشي شركت كنيد و از با تجربه ها چيز ياد بگيريد تا بهتر شويد. وقتي كه بارندگي است دوربين عكاسي را كنار بگذاريد و در عوض پرنده نگري كنيد.
با صداي پرندگان آشنا شويد و ياد بگيريد چگونه پرندگان را شناسايي كنيد. اين موارد خيلي در پيشرفت عكاسي شما موثر هستند. بايد زياد عكس بگيريد تا يكي خوب پيدا كنيد. من صدها عكس بد مي گيرم، اما فقط خوبها را ارايه مي كنم.


منبع: http://www.kruger-2-kalahari.com/alan-murphy.html
محسن واحدي پور

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


Morteza Nemati

خیلی خوب بود محسن، ممنون

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند:


محمد رضا شهاب

ممنون محسن جان.عالی بود.

كاربراني كه از پست شما تشكر كرده اند: